۱۳۹۳ اردیبهشت ۳, چهارشنبه

هماندیشی با احمد الهی (2)


احمد الهی
دو سؤال برای من پیش آمد:
هدف ادیان از نمایندگی شعور وارونه چیست؟
 منظوراز نمایندگان طبقات اجتماعی واپسین، چه کسانی هستند؟
سیری در جهان بینی عمر خیام (52)
تحلیلی از شین میم شین
 سرچشمه:
صفحه فیسبوک عمر خیام
میم حجری    
  
1
منظور از اینکه ادیان نماینده شعور وارونه اند، چیست؟

·        برای تأمل روی این مسئله باید ـ قبل از همه ـ بدانیم که شعور چیست؟

1

·        شعور و یا روح یک مقوله فلسفی است.

2
·        شعور و یا روح عالی ترین مقوله فلسفی است.

3
·        شعور و یا روح جفت و یا قرینه و یا ضد دیالک تیکی مقوله وجود و یا ماده است.

4
·        مقوله به چه معنی است؟
·        مقوله به عام ترین  مفاهیم اطلاق می شود.
·        مثال:
·        سرو و یا صنوبر یک مفهوم علمی است.
·        در مفهوم سرو همه انواع و اقسام سرو ها تجرید می یابند.
·        یعنی از همه خصوصیات خاص و فرعی همه سروهای جهان صرفنظر می شود و جنبه مشترک همه آنها عمده می شود.
·        آنگاه مفهوم سرو تشکیل می گردد  و البسه واژه می پوشد.
·        بنی بشر با شنیدن واژه (مفهوم) سرو می تواند همه سروها را با همه خصوصیات خاص خودشان تصور کند.

5

·        درخت هم یک مفهوم  علمی است.
·        مفهوم درخت اما عامتر از مفهوم سرو است.
·        چون در مفهوم درخت، علاوه بر سرو، صنوبر وسپیدار و نارون و غیره نیز تجرید می یابند.
·        با شنیدن واژه درخت، بنی بشر می تواند همه انواع و اقسام درختان را تصور کند.

6
·        ماده هم مفهومی علمی (مثلا مفهوم فیزیکی، شیمیائی و غیره) است.
·        مفهوم علمی ماده بمراتب عام تر از مفهوم سرو و حتی عام تر از مفهوم درخت است.
·        چون در مفهوم علمی ماده، علاوه بر سر و درخت از هر نوع، موجودات زنده، جمادات، ذرات، کاینات و غیره تجرید می یابند.
·        با شنیدن واژه ماده، بنی بشر می تواند همه انواع و اقسام چیزهای مادی را تصور کند.
·        ماده یکی از مقولات علم فیزیک، شیمی و غیره است.
·        ماده عام ترین مفهوم فیزیکی، شیمیائی و غیره است.

7
·        مفهوم ماده و یا وجود ضمنا مفهومی فلسفی است.
·        ماده و یا وجود عام ترین مفهوم فلسفی است.
·        در مفهوم فلسفی ماده و یا وجود همه چیزهای مادی و عینی هستی تجرید می یابند.
·        بنابرین، ماده و یا وجود یک مقوله فلسفی است.

·        ماده و یا وجود بسان روح و یا شعور، عالی ترین مقوله فلسفی است.
·        یعنی دیگر نمی توان مفهومی عام تر از آنها پیدا کرد.
·        واقعیت عینی در همه فرم هایش یا در مقوله فلسفی ماده (وجود)  و یا در مقوله فلسفی روح (شعور)  تجرید می یابند.

8
·        شعور و یا روح قرینه و یا جفت و یا ضد دیالک تیکی ماده و یا وجود است.
·        در مقوله فلسفی شعور و یا روح همه چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای غیرمادی (مفاهیم، مقولات، قوانین، قانونمندی ها، هنجارها، فرامین و موازین اخلاقی، سیاسی، فلسفی، حقوقی، قضائی، مذهبی، هنری و غیره) تجرید می یابند.
·        وقتی کسی از مفهوم شعور اجتماعی سخن می گوید، همه چیزهای غیرمادی جامعه در نظر شنونده تجسم می یابند.

9
·        به همین دلیل هستی در دیالک تیک ماده و روح و یا در دیالک تیک وجود و شعور تجرید می یابد.
·        چیزی ـ خواه مادی و خواه روحی ـ نمی توان در کل هستی طبیعی و یا اجتماعی پیدا کرد که در خارج از چارچوب این دیالک تیک باشد.

10

·        کشف این دیالک تیک و هر دیالک تیک بزرگ و کوچک دیگر، دشوار نیست.

·        سطر سطر آثار سعدی و مصراع به مصراع اشعار او تجلیگاه دیالک تیک است.

·        سعدی بزرگترین و زبردست ترین فیلسوف دیالک تیکی اندیش قرون وسطی بوده است.
·        سعدی به آسانی آب خوردن هزاران دیالک تیک عینی و ذهنی را کشف و فرمولبندی می کند.

·        دشواری مسئله در تعیین قطب تعیین کننده در هر دیالک تیک است.

11
·        مسئله اساسی فلسفه هم همین است:
·        آیا در دیالک تیک ماده و روح و یا وجود و شعور نقش تعیین کننده از آن ماده (وجود) است و یا از آن روح (شعور)؟

الف
·        کسی که نقش تعیین کننده را از آن ماده (وجود) بداند، دارای جهان بینی ماتریالیستی خواهد بود.

ب
·        کسی که نقش تعیین کننده را از آن روح (شعور) بداند، دارای جهان بینی ایدئالیستی خواهد بود.

12
·        پیروان جهان بینی ایدئالیستی، مثلا ادیان و مذاهب در دیالک تیک ماده و روح و یا در دیالک تیک وجود و شعور نقش تعیین کننده را از آن روح و یا شعور می دانند و اسم آن را خدا و غیره می گذارند. 

·        یعنی واقعیت عظیم عینی از ذره تا کهکشان را مخلوق روحی به نام خدا از نیستی جا می زنند و جار می زنند.
·        ولی شکی نیست که از نیستی چیزی نمی توان پدید آوردند.


·        به قول شیخ شبستر:

عدم موجود گردد، این محال است:
وجود از روی هستی لایزال است.

·        شیخ شبستر در این بیت از اثر معروف خود تحت عنوان «گلشن راز» ـ بطور فرمال ـ ازلیت و ابدیت ماده (وجود) را ـ البته از دیدگاه عرفان، یعنی بطور وارونه  ـ تبیین می دارد.    

13
·        روح و شعور و اندیشه خودآ و خودزا و خودمختار نیستند.
·        اولین و ازلی و ابدی نیستند.
·        همه عناصر روحی (فکری، شعورین، عاطفی، احساسی و غیره) منشاء مادی (واقعی، عینی، وجودین) دارند.

·        اگر خانه ای در هر فرمی از غار تا آپارتمان نمی بود، اندیشه خانه هم نمی توانست وجود داشته باشد.

·        دیالک تیک خانه و تصور و تصویر ذهنی خانه بسط و تعمیم دیالک تیک ماده و روح و یا وجود و شعور است.
·        خانه مادی بر تصور خانه و بر تصویر ذهنی خانه تقدم داشته است.


·        مغز بشری چشمه اندیشه نیست.
·        ارگان اندیشیدن است.
·        بسان پا که ارگان رفتن و در رفتن است.

14
·        روح انعکاس ماده است.
·        اندیشه انعکاس واقعیت عینی در آئینه ضمیر (مغز) بشری است.

·        هر اندیشه ای در تحلیل نهائی تصویر ذهنی و یا معنوی چیزی واقعی و عینی است.

·        خود مغز بنی بشر ماده واقعی فوق العاده توسعه یافته ای است.

·        اگر مغز تجزیه و تحلیل (انالیز) شیمیائی شود، معلوم می شود که میان عناصر متشکله چیزهای عادی از قبیل در و دیوار و درخت و غیره و عناصر متشکله مغز تفاوتی وجود ندارد.

·        تفاوت فی مابین در ساختار درخت و در و دیوار و مغز است.

15

·        ساختار هم یک مفهوم فلسفی است.

·    مراجعه کنید به دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم و در دیالک تیک ساختار و فونکسیون در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.

·        ساختار به نحوه پیوند عناصر هر سیستم با یکدیگر اطلاق می شود.

·        اتم های آهن ـ به عنوان مثال ـ بسته به نحوه پیوند با یکدیگر (بسته به ساختار سیستم مربوطه) به تشکیل آفتابه ای، طشتی، چرخی، بیلی، داسی، کلنگی، دوچرخه ای، شمشیری می انجامند.
·        اگر همه اینها را ذوب کنیم دوباره سر و کله اتم های آهن پیدا می شود.

16

·        دین فرمی از شعور اجتماعی است.
·        دین شعور اجتماعی وارونه است.
·        چون به مسئله اساسی فلسفه، پاسخ وارونه می دهد.

·        واقعیت عینی را خدائی از نیستی خلق نمی کند.
·        خود خدا را خلایق به دلایل اوبژکتیف و سوبژکتیف مختلف خلق کرده اند.
·    ماجرای اختراع خدای واحد و تشکیل ادیان بزرگ از قبیل یهودیت و مسیحیت و اسلام خود بحث شورانگیز دیگری است.

ادامه دارد.

۳ نظر:

  1. با وجود حجم زیاد مطالب بسیار عالی است.

    پاسخحذف
  2. سوال : چطور انسان شعور وارونه را می پذیرد و بر آن سر مینهد بدون آنکه نتیجه ای از آن دیده باشد؟

    پاسخحذف
  3. ممنون.
    مسئله ژرفی است که طرح می کنید.
    ما هم باید روی آن تأمل کنیم و در ادامه این هماندیشی با دوست مان بست هبه بضاعت فکری مان ابراز نظر کنیم.
    خیلی خیلی ممنون از هماندیشی و تدقیق تأملات خام ما.

    پاسخحذف