۱۳۹۳ فروردین ۳۱, یکشنبه

دیالک تیک پیوست و گسست (5) (بخش آخر)


(دیالک تیک تداوم و شکست، استمرار و انقطاع)
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

III
پیوست و گسست در علوم طبیعی مدرن
ادامه

·        تغییرات کمی در چارچوب کیفیت واحد، گشتاور پیوست در حرکت ماده را تشکیل می دهند که با فراتر گذشتن از حد به تغییرات کیفی منجر می شوند و گذار از کیفیت کهنه به کیفیت نو ـ یعنی گسست ـ بطور جهشی صورت می گیرد.

·        در گذار از پژوهش بخش قابل مشاهده کاینات به میکرو روندهای ذرات هسته ای  و همچنین به عرصه های غیر قابل مشاهده بی واسطه کیهانی، می توان کیفیت جدیدی از قانونمندی های مؤثر در آنجا را انتظار داشت.
·        ماتریالیسم دیالک تیکی از این نظر نه تنها با دستاوردهای علوم طبیعی مدرن انطباق دارد، بلکه به تشویق پژوهش مسائل نامکشوف آن نیز می پردازد.

·        وحدت پیوست و گسست مشخصه مهم روندهای توسعه  اجتماعی نیز است:

 1
·        توسعه  جامعه انسانی از کمون اولیه تا سوسیالیسم و کمونیسم وحدتی است از روندهای اوولوسیونی و روولوسیونی (انقلابی)

·        مراجعه کنید به دیالک تیک اوولوسیون و روولوسیون در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
  
2
·        توسعه عمدتا پیوسته ی نیروهای مولده در چارچوب صورت بندی اجتماعی معینی، سرانجام به حدی می رسد که دیگر منطبق با مناسبات تولیدی موجود نیست.
·        تضاد میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی در روند انقلاب اجتماعی با گذار جهشی به مناسبات تولیدی جدید حل می شود.

3
·        صورت بندی های اجتماعی ـ اقتصادی (فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی) منفرد و نسبتا مستقل، عناصر گسست در روند کلی توسعه  اجتماعی را تشکیل می دهند.

·        مراجعه کنید به فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

4
·        صورت بندی اجتماعی جدید نیز همیشه وارث کلیه عناصر مثبت و پیشرفته است که بوسیله انسان های متعلق به نسل های پیشین در عرصه های تولید مادی، توسعه  نیروهای مولده، علم، فرهنگ و غیره بوجود آمده اند و این سنن توسعه  برمبنای جدید بطور پیوسته ادامه می یابد.  

·        توجه به وحدت پیوست و گسست در توسعه  اجتماعی شرط ضرور برای درک تئوریکی درست روند تاریخ و برای اقدامات عملی ـ اجتماعی متناسب با الزامات توسعه  اجتماعی است.

·        این امر بویژه در گذار ازسرمایه داری به سوسیالیسم و ساختمان نظام سوسیالیستی ضرورت انکارناپذیر دارد.

·        هرجا که به پیوست و یا به گسست روندهای اجتماعی پربها داده شود و یا حتی مطلق گردد، نتیجه اش سیاست غلط و مواجه شدن احزاب کارگری با موانع و مشکلات خواهد بود.

IV
انحرافات نظری در رابطه با
عدم توجه به 
دیالک تیک پیوست و گسست

I
انحرافات رویزیونیستی

·        تز رویزیونیستی مبتنی بر رشد پیوسته کاپیتالیسم و رسیدن آن به سوسیالیسم، به عنوان مثال، چنان به مطلق کردن گشتاور پیوست در توسعه جامعه می پردازد که به انکار ضرورت عملیات انقلابی و رهبری توده مردم توسط حزب مارکسیستی ـ لنینیستی مبارز می رسد.

II
انحرافات آنارشیستی

1
·        مطلق کردن گشتاور گسست در توسعه  ی جامعه منجر به امید بستن به حرکات خودپو (خود به خودی) می گردد.

2
·        مطلق کردن گشتاور گسست در توسعه  ی جامعه به انتظار بی موقع حرکات جهشی منجر می گردد.

3
·        مطلق کردن گشتاور گسست در توسعه  ی جامعه به   صرفنظر از تدارک مداوم کار انقلابی منجر می گردد.

·        حزب مارکسیستی ـ لنینیستی نباید فراموش کند که هر مرحله ی توسعه ی اجتماعی از مرحله پیشین پدید می آید و بر اساس دستاوردها و تجارب حاصل از آن، ساخته می شود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر