۱۳۹۳ فروردین ۲۸, پنجشنبه

استالینیسم (23)


پروفسور دکتر ورنر هوفمن
برگردان میم حجری

فصل چهارم
فنومنولوژی استالینیسم شوروی

بخش اول
پراتیک قدرت (حکومت) 
مسئله سوم
رابطه حزب دولتی و سندیکاها

1
·        تئوری سندیکائی بلشویسم، تحت تأثیر دو گرایش در زمینه سندیکا بوده است:

الف
·        از سوئی تحت تأثیر آموزش لنین راجع به تمایلات «ترید ـ یونیونیستی»، به گرایش اجتماعی ـ سیاسی صرف سندیکای به حال خود رها شده متمایل بوده است.

ب
·        و از سوی دیگر تحت تأثیر تاریخ جنبش کارگری روس بوده است.

2
·        سندیکاهای روسیه ـ برخلاف سندیکاهای کشورهای اروپای غربی ـ بعد از تشکیل حزب سوسیال ـ دموکرات روسیه پا به عرصه وجود می نهند.

3
·        آنها حتی امکان فعالیت نیمه قانونی خود را، یعنی حد اکثر آزادی را که تحت حاکمیت تزاریسم داشته اند، مدیون انقلاب 1905 میلادی بوده اند، یعنی مدیون مبارزه سیاسی و نه مبارزه اقتصادی کارگران روس بوده اند.

4
·        از این رو طبیعی بوده که سندیکاها از همان آغاز دنباله رو «پیشاهنگ» سیاسی باشند.

5
·        به قول کوخ، «امکان ناپذیری عینی موفقیت های بازار کار پایدار، فقدان توسعه سندیکائی مستمر و پیگیر، فقدان یک سازمان سندیکائی مستحکم و در نتیجه، فقدان یک بوروکراسی اتحادیه ای با منافع قشری خاص، مانع پیدایش آگاهی به حقانیت خود ویژه ی جنبش سندیکائی متمایز از وظایف مبارزه سیاسی شدند و تقدم فکری و سازمانی سوسیال ـ دموکراسی انقلابی را در روسیه تزاریستی مشروط ساختند.»
·        (و. کوخ، «سندیکاهای بلشویستی»، ص 124، 1932)

6
·        بحث بزرگ پیرامون مقام سندیکاها در دولت جدید، از کنگره اول سندیکاها (ژانویه 1918 میلادی) تا پلنوم دهم حزب ادامه داشت.

7

·        در مقابل درخواست سندیکالیستی، مبنی بر اداره صنعت توسط سندیکاها، از سوئی و دفاع پرشور تروتسکی و رفقایش از اندیشه سندیکاهای حزبی، از سوی دیگر، لنین به نمایندگی از طرحی پرداخت، که در سال 1922 میلادی، مورد تصویب رهبری حزب قرار گرفت و حاوی سه نکته زیرین بود:

نکته اول طرح لنین

·        نکته اول طرح، برعدم مداخله سندیکاها در اداره صنعت مبتنی بوده است:
·        «هر مداخله بی واسطه سندیکاها در اداره کارخانجات باید بمثابه عمل بدون چون و چرا زیانبار و غیرمجاز تلقی شود.»
·   (لنین، «مجموعه آثار»، «راجع به نقش و وظایف سندیکاها و راجه به روابط اقتصاد سیاسی جدید »، جلد 33، ص 174) 

نکته دوم طرح لنین

·        نکته دوم طرح، حاکی از آن بوده که سندیکاها باید در انجام وظیفه بزرگ، یعنی در انتخاب و تربیت نیروهای اداری از میان  توده های کارگر و زحمتکش شرکت فعال داشته باشند.

·        (در این نکته ی طرح لنین، خودپروری پرولتاریا (تربیت پرولتاریا بوسیله پرولتاریا) برای خودگردانی و بسط دموکراسی ته نشین شده است که یکی از وظایف مهم دیکتاتوری پرولتاریا ست. مترجم)

نکته سوم طرح لنین

·        نکته سوم طرح، به دفاع از منافع کارگران در مقابل رؤسای کارخانجات اختصاص داشته است:
·        سندیکاها «در رابطه با کارخانجات اجتماعی شده، مکلف به دفاع بی چون و چرا از منافع کارگران اند و باید از طریق تصحیح خطاها و زیاده روی های ارگان های اقتصادی، زایده های بوروکراتیکی ئی که در دستگاه دولتی رشد و نمو می یابند ـ حتی الامکان ـ به ارتقای سطح زندگی کارگران اقدام کنند.
·    (لنین، «مجموعه آثار»، «راجع به نقش و وظایف سندیکاها و راجه به روابط اقتصاد سیاسی جدید »، جلد 33، ص 171)

·        سندیکاها باید ـ ضمنا ـ بطور بی واسطه، ریشه در کارگریت  داشته باشند:

1
·        به قول لنین، «پیوند با توده ها، یعنی پیوند با اکثریت قریب به اتفاق کارگران (و بعد کلیه زحمتکشان) مهمترین شرط بنیادی برای موفقیت هر کردوکار سندیکائی است.

2
·        سازمان های سندیکائی و دستگاه آنها باید از پا تا سر، سیستم منسجمی از رفقای مسئول و ضمنا نه فقط حتما از صفوف کمونیست ها بوجود آورند و رفقای مسئول باید بنا بر تجربه طولانی، بطور عملی به محک آزمون و آزمایش زده شوند.

3
·        این سیستم منسجم باید از رفقائی تشکیل شود که ریشه عمیق در زندگی کارگری دارند و زندگی کارگران را از درون و برون از بر می دانند.

4
·        این رفقا باید بتوانند، در هر مسئله و در هر لحظه، نظر توده ها، تمایلات، نیازها و اندیشه های واقعی آنها را تشخیص دهند.

5
·        این رفقا باید بدانند که اعتماد بی حد و مرز توده ها را تنها ببرکت رفتار رفیقانه و با بر آورده ساختن برادرانه ی نیازهای آنها می توان بدست آورد.

6
·        یکی از بزرگترین و هولناکترین خطرات برای حزب کمونیست کم شمار که بمثابه پیشقراول طبقه کارگر، رهبری کشور غول آسائی را بدست دارد (بی آنکه هنوز از حمایت مستقیم کشورهای پیشرفته برخوردار باشد) و می خواهد گذار به سوسیالیسم را جامه عمل بپوشاند، عبارت است از خطر قطع رابطه با توده ها، خطر فاصله گرفتن شتابزده پیشقراول از توده ها، بی آنکه هنوز جبهه نبرد را تعیین کرده باشد، بی آنکه هنوز با مجموعه سپاه کار یعنی با اکثریت قریب به اتفاق توده های کارگر و دهقان در پیوند استوار قرار داشته باشد.»
·    (لنین، «مجموعه آثار»، «راجع به نقش و وظایف سندیکاها و راجه به روابط اقتصاد سیاسی جدید »، جلد 33، ص 177)

7

·        تبدیل سندیکاها به رشته پیوند یکجانبه با اراده حزب دولتی توسط استالین، عملا بدان معنا بود که او از طرح لنینی فاصله گرفته و همزمان، به همان اندازه به طرح تروتسکی نزدیکتر شده است.

8
·        تنها در سال های اخیر بود که برای سندیکاها فونکسیون معینی در رابطه با دفاع از کارگران برسمیت شناخته شد.

9
·        اندیشه لنینی کنترل خلقی فونکسیونرها در زمینه رعایت قوانین، بواسطه «بازرسی های کارگری ـ دهقانی» ـ اخیرا یعنی در حوالی سال (1967) ـ تجدید حیات یافته است و باید چند و چون این روند را در آینده دید.

ادامه دارد.

۱ نظر: