۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه

تفکر تاریخی (جهانتصویر تاریخی) (2)

پروفسور دکتر هانس کورتوم
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

تفکر تاریخی رنسانس

·        هومانیسم رنسانس اگرچه بدلیل وضع آنتروپوسانترالیستی (قرار دادن انسان در کانون قضایا) خود به تفکر تئوسانترالیستی (قرار دادن خدا در کانون قضایا)  فلسفه تاریخ مسیحیت پشت می کند، ولی به سبب مواضع بورژوائی سست رنسانس قادر به گشودن دورنمای مطمئن برای پیشرفت تاریخی نمی شود.

1

·        تفکر تاریخی رنسانس تئوری دایره وار تاریخ رایج در آنتیک (جهان باستان کلاسیک)  را مرجع خود قرار می دهد.

2

·        ضرورت تاریخی قرون وسطی را درک نمی کند.

3

·        قرون وسطی را بمثابه فروپاشی سطح زندگی نایله در آنتیک تلقی می کند.

4

·        در رنسانس، مشیت الهی بوسیله همگرائی و حکم سرنوشتجایگزین می شود.

5

·        این عقیده رواج می یابد که گویا چرخش چرخ بخت هر آنچه را که حاصل آمده، دو باره نابود می سازد.
6

·        برگشت به آنتیک (جهان باستان کلاسیک) بمثابه سطح عالی اعتلای معنوی قلمداد می شود و از خطر سقوط مجدد به بربریت و انسانیت زدائی مرتب سخن می رود.

7
 ورنر کراوس (1900 ـ 1976)
رومانیست آلمانی، استاد دانشگاه ماربورگ، متخصص جنبش روشنگری
مبارز مقاومت ضد فاشیستی بر ضد ناسونال ـ سوسیالیسم
مؤلف آثار بیشمار:
تئوری ادبیات، فلسفه، سیاست
ادبیات اسپانیائی، ایتالیائی و فرانسوی در دوره حکومت مطلقه
روشنگری فرانسه
روشنگری اسپانیا، پرتقال، آمریکای لاتین
تاریخ ادبی رسالت تاریخی
مسائل مقدماتی علوم ادبی
زبانشناسی و تاریخ واژه ها

·        به قول ورنر کراوس، «تئوری حرکت دایره وار استوئیستی مبتنی بر  آتش جهانی و تولد مجدد با این حالت روحی حد اعلای انطباق را دارد.»

8

·        تنها با ترقی اقتصادی تضمین شده بورژوازی در دامن نظام فئودالی ـ کاستی، شالوده پیدایش تئوری پیشرفت را بوجود می آید.

9

·        تئوری پیشرفت با اهمیت اقتصادی روز افزون صنعت دستی و تکنیک توسعه می یابد و خدمت مهمی در غلبه بر نظریه قرون وسطائی ـ اسکولاستیکی راجع به علم ادا می کند.

10

·        نظریه قرون وسطائی ـ اسکولاستیکی راجع به علم نقطه نظرات زیر را نمایندگی می کرد:

الف

·        تنها عرصه نظری ـ گمانورزانه را برای علم مجاز می شمرد.

ب

·         هرگونه نزدیکی علم را به عرصه تولید مادی بر پایه پیشداوری های فئودالی سد می کرد.

ت

·        کسب دانش را به پذیرش صرف معارف به میراث مانده از آنتیک (جهان باستان کلاسیک) محدود می کرد.

پ

·        بر اصل اوتوریته  (سلسله مراتب کلیسائی) متکی بوده است.

11

·        علوم مدرن مبتنی بر وحدت تئوری و پراتیک و فلسفه عصر جدید که به پیریزی علوم مدرن خدمت می کند، با پیوند دادن اسلوبی (متدیک) روشنفکرانه به دانش تجربی روزافزون حاصل از پراتیک تولیدی به این نتیجه می رسد که آنتیک در مرحله آغازین تلاش های علمی انسانی قرار داشته و عصر حاضر بدلیل گنجینه علمی روزافزونش باید برتر از آن باشد.

الف
 فرانسیس بیکن (1561 ـ 1626)
فیلسوف و دولتمرد انگلیسی
مؤسس امپیریسم ماتریالیستی

·        منادی این نظر فرانسیس بیکن و دکارت بوده اند.

ب
 بلز پاسکال (1623 ـ 1662)
ریاضی‌دان، فیزیکدان و فیلسوف فرانسوی که در سال‌های پایان عمر کوتاه‌اش به الهیات روی آورد. 

·        پاسکال جوان این نظر را در مقایسه بنی نوع بشر با فردی نامیرا که با افزایش سن و سالش تجارب هر چه بیشتری را پس انداز می کند، نشان می دهد و اعلام می کند که آنتیک در حقیقت ایام کودکی بشریت بوده و به ناحق، نقطه اوج توسعه و تکامل جامعه بشری قلمداد می شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر