۱۳۹۱ دی ۲۶, سه‌شنبه

تدارک تئوریک توضیح «تئوری شناخت» (80)

دانش تجربی
پروفسور دکترالفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین

·        دانش تجربی، مفهومی فلسفی (و زبان محاوری ای) است که طرف مهم رابطه انسان با محیط زیست طبیعی و اجتماعی اش را منعکس می کند.
1

·        باید میان دانش تجربی بمثابه روند و دانش تجربی بمثابه نتیجه آن روند تفاوت قائل شد.

2

·        بنا بر درک ماتریالیستی ـ دیالک تیکی دلیل نهائی هر دانش تجربی ئی، واقعیت عینی است که انسان ها در پراتیک اجتماعی خویش بطرق مختلف از جمله ادراک، مشاهده و تغییر مادی آن، بطور بیواسطه با آن تماس برقرار می کنند،   آشنا می شوند و تجربه اش می کنند.

3

·        پراتیک اجتماعی باغچه ای است که دانش تجربی بر آن می روید، ولی نمی توان آن دو را یکسان تلقی کرد، همانطور که نمی توان باغچه و گیاه را یکسان تلقی نمود.

4

·        ثمره روند دانش تجربی (که همواره مشمول پراتیک می شود) دانش تجربی است که هنوز بطور نظری (تئوریکی) حلاجی نشده است.
·        ولی پیش شرط مهمی برای شناخت نظری (تئوریکی) محسوب می شود.

5

·        معارف (معرفت ها، شناخت ها) تجربی حاصله از تجربه بیواسطه، حلقه واسط میان دانش تئوریکی و پراتیک اند.

6

·        از این رو ست که دانش تجربی در هر دو زمینه زیر نقش مهمی بازی می کند:

الف
·        هم در فهم درست تئوری  

ب
·        و هم در کاربست درست تئوری در پراتیک.

7

·        مفهوم دانش تجربی در ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی بطور یکجانبه محدود به ادراک حسی بود و لذا مجزا از پراتیک اجتماعی بود.
·        از این رو، دانش تجربی تنها بمثابه دانش تجربی فردی در نظر گرفته می شد.

8

·        ماتریالیسم دیالک تیکی (برعکس ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی)، علاوه بر خصلت فردی دانش تجربی، خصلت اجتماعی آن را نیز در نظر می گیرد و مفهوم دانش تجربی را هم بلحاظ محتوا وسعت می بخشد و هم با در نظر گفتن آن بمثابه دانش تجربی بالنده ی بشریت، بلحاظ دامنه گسترش می دهد.

9

·        بنظر انگلس «علوم طبیعی مدرن، قانون منشاء تجربی هر محتوای فکری را چنان وسعت می بخشند که آن محدودیت و فرمولبندی سابق خود را دور می افکند.

10

·        علوم طبیعی با برسمیت شناختن توارث خواص اکتسابی، سوبژکت دانش تجربی را از فرد به نوع منتقل می کند.

11

·        افراد منفرد، دیگر نباید حتما هر چیزی را شخصا تجربه کنند.
·        دانش تجربی منفرد هر فرد می تواند تا درجه معینی بوسیله نتایج حاصل از تجارب نیاکان او جایگزین شود.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 529)

12
 ریچارد آوناریوس (1843 ـ 1896)
فیلسوف آلمانی
از نمایندگان امپیریوکریتیسیسم

·        ایدئالیسم ذهنی، دانش تجربی را با ادراک یکی می گیرد و آن را قاعدتا به مقوله مرکزی سیستم های فلسفی خود تبدیل می کند.
·        (اوه ناریوس، « نقد دانش تجربی محض»)

الف

 جورج برکلی (1685 ـ 1753)
اسقف، تئولوگ، امپیریست و فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی
مؤسس ایدئالیسم ذهنی

·        جورج برکلی دانش تجربی را حتی بمثابه جریان روانی محض قلمداد می کند.

ب
 دیوید هیوم (1711 ـ 1776)
فیلسوف، اقتصاددان و تاریخدان
از نمایندگان برجسته روشنگری انگلستان
از اقتصاددان ما قبل اقتصاد کلاسیک
معلم کانت و از دوستان و همفکران آدام اسمیث

·         دیوید هیوم دانش تجربی را بهم پیوستن ایده ها بنا بر عادت می داند.

ت
 ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان

·        بنظر کانت، دانش تجربی با شناخت یکسان است.
·        دانش تجربی شناخت مرکب است که تنها بوسیله فرم های تفهیم تجسمی و مفاهیم اپریوریستی فهم که بکمک شان احساس ها مورد کند و کاو قرار می گیرند تا به وحدت ترکیبی دست یابند، امکان پذیر می گردد.

پ

·        نئوکانتیانیسم با آغاز از کانت و با اشاره به هیوم و برکلی، دانش تجربی را بطور کلی خالق اشیا می نامد.

13

·        مفهوم «دانش تجربی» مفهوم صریح و روشنی نیست:

الف

·        مفهوم «دانش تجربی» هم استنتاجات ماتریالیستی را امکان پذیر می سازد.

ب
·        و هم استنتاجات ایدئالیستی ـ ذهنی را.

14

·        از این رو، مفهوم «دانش تجربی» را باید به زبان علمی در تعریف صریح و در خطوط جهان بینانه واضح و روشن مورد استفاده قرار داد.

15

·        به قول لنین، «درپشت کلمه دانش تجربی، بی تردید هم می تواند گرایش ماتریالیستی در فلسفه نهفته باشد، هم گرایش ایدئالیستی و هم گرایش کانتی و هیومی.
·        دانش تجربی هم گرایش ماتریالیستی و هم گرایش ایدئالیستی در فلسفه را شامل می شود و در هم آمیزی آنها را تضمین می کند.»
·        (کلیات لنین، جلد 14، ص 143، 148)

   مراجعه کنید به  پراتیک، شناخت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری  
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر