۱۳۹۱ بهمن ۸, یکشنبه

تأملی در نظرات جواد مقدم (5)

 سرچشمه:
صفحه فیس بوک
جواد مقدم
قانون رابطه ی مستقیم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد .

شین میم شین

جواد مقدم
قانون رابطه ی مستقیم

·        قانونی به نام « قانون رابطه مستقیم» وجود ندارد.
·        اما رابطه بیواسطه و یا مستقیم وجود دارد.
·        می توان گفت که رابطه موجود میان چیزها، پدیده ها و سیستم ها یا بیواسطه (مستقیم) اند و یا باواسطه (غیر مستقیم).
1
رابطه بیواسطه

·        در روابط بیواسطه و یا مستقیم دو طرف رابطه مستقیما با یکدیگر رابطه برقرار می کنند.

مثال

·        رابطه داد و ستد میان مصرف کننده و بقال می تواند رابطه ای مستقیم باشد.
·        در این مورد، مصرف کننده شخصا کالا را از بقال دریافت می کند و به ازای آن پول پرداخت می کند.
·        واسطه ای در بین نیست.

2
رابطه باواسطه (غیرمستقیم)

·        در روابط غیر مستقیم عنصر ثالثی میان دو طرف رابطه نقش حلقه واسط و یا پل را بازی می کند.

مثال

·        انسان ها می توانند دانش مورد نیاز خود را به جای اینکه مستقیما از دانشمندی بپرسند، از طریق مطالعه کتابی، از آن خود کنند.
·        کتاب در این جور موارد نقش واسطه بازی می کند.
·        در این جور موارد میان دانشمند و یا مؤلف کتاب و خواننده رابطه غیرمستقیم و با واسطه برقرار می شود.

مثال

·        مصرف کننده به جای اینکه خود شخصا کالای مورد نیاز خود را از بقال بخرد، می تواند پسرش را برای خرید بفرستد.
·        بدین طریق میان بقال و خریدار، واسطه ای به نام پسر مصرف کننده وارد عمل می شود.
·        ما در این صورت نیز با رابطه غیر مستقیم و یا باواسطه سر و کار داریم.

مثال

·        مصرف کننده می توانست سیب را مستقیما از باغدار بخرد.
·        در این جور موارد میان باغدار و مصرف کننده رابطه مستقیم و بیواسطه برقرار می شود.

مثال

·        مصرف کننده اما همان سیب همان باغدار را می تواند از بقال بخرد.
·        بقال در این صورت، نقش واسطه میان مولد و مصرف کننده بازی می کند.
·        در این صورت میان مولد (باغدار) و مصرف کننده رابطه باواسطه و یا غیرمستقیم برقرار می شود.

جواد مقدم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست .

·        این فرمولبندی جناب مقدم نادقیق است.
·        شاید منظور ایشان  به شرح زیر بوده است:
·        زندگی برونی شما بازتاب زندگی درونی شما ست.

1

·        در این ادعای جناب مقدم ذراتی از حقیقت هست، ولی فرم فرمولبندی ایشان نادقیق است.

2

·        اگر کسی مفاهیم و مقولات فلسفی را بیاموزد، هم تبیین نظر تسهیل می شود و هم امر تفهیم و تفاهم میان انسان ها.

3

·        ما اگر ـ به عنوان مثال ـ جای ایشان می بودیم، همین اندیشه را بطرز زیر فرمولبندی می کردیم:

4

·        میان فرم نمودین چیزها، پدیده ها و سیستم ها و محتوای ماهوی آنها رابطه دیالک تیکی وجود دارد.
·        هر شنونده این جمله (حکم) بدون کمترین زحمت منظور ما را درک می کرد:
·        فرم نمودین چیزها، پدیده ها و سیستم ها با محتوای ماهوی آنها در وحدت و تضاد قرار دارد:
·        رابطه دیالک تیکی  میان دو قطب و یا دو چیز یعنی همین:
·        همبائی ستیزمند میان دو قطب مربوطه.

5

·        شنونده ضمنا درمی یافت که نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن محتوای ماهوی است.

6

·        به عبارت روشنتر، باطن هر چیز تعیین کننده ظاهر آن است، اگرچه ظاهر آن نیز به نوبه خود در باطنش مؤثر است.

مثال

·        گندیدگی درونی سیب، کرم خوردگی آن (محتوای ماهوی آن)، تعیین کننده ظاهر متعفن آن (فرم نمودین آن) است.

 جواد مقدم
بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.

1

·        حق با ایشان است وقتی که می نویسند، «میان طرز تفکر و احساس هرکس و عملکرد او رابطه مستقیم وجود دارد.»

مثال

·        وقتی کسی از راه نرسیده، دیگری را مورد ضرب و شتم قرار می دهد (عملکرد)، می توان دریافت که راجع به او چه فکر می کند و چه احساس نفرتی دارد. (طرز تفکر و احساس)

2

·        بازهم حق با ایشان است، وقتی که می نویسند، «میان طرز تفکر و احساس هرکس و تجارب او رابطه مستقیم وجود دارد.»

مثال

·        اگر کسی مورد ضرب و شتم از طرف کسی قرار گرفته (تجارب)، طرز فکر و احساس متناسب با آن نیز در ضمیرش تشکیل یافته است، مثلا او را فردی عصبی، تجاوزگر و دشمنخو تصور می کند.

3

·        اگر کسی این دو مورد را مورد جمعبندی قرار دهد، به نتیجه زیر خواهد رسید:
·        میان عمل و اندیشه و احساس انسان ها رابطه متقابل وجود دارد.
·        به عبارت دقیقتر ما با دیالک تیک اندیشه و عمل سر و کار داریم.
·        به زبان فلسفی، ما با دیالک تیک تئوری (نظر، اندیشه، احساس) و پراتیک (تجربه، عمل، آزمون، آزمایش و غیره) سر و کار داریم.

4

·        ضمنا در دیالک تیک پراتیک و تئوری، عمل و اندیشه همیشه  و همه جا، نقش تعیین کننده از آن پراتیک (عمل، تجربه و غیره) است.
·        بی آنکه تئوری (نظر، فکر، احساس و غیره) هیچکاره و هیچ واره باشد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر