۱۳۹۱ دی ۳۰, شنبه

تئوری شناخت (17)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین

21

·        هگل در تعالیم خود جوانب ماهوی دیالک تیک روند شناخت را ـ اگرچه که در فرم ایدئالیستی مخدوش آن ـ مطرح ساخت.

22

·        علاوه بر پیاده کردن اندیشه توسعه  بر شناخت، یکی دیگر از خدمات بزرگ هگل، وارد کردن زندگی و پراتیک در منطق و تئوری شناخت بود.

23

·        به نظر هگل، مفهوم در آخرین مرحله توسعه  و تکامل خود، بمثابه ایده، از سه پله می گذرد:

الف
·        پله حیات

ب
·        پله شناخت

ت
·        پله ایده مطلق.

24

·        هگل عمل را نیز در هیئت «ایده عملی» وارد شناخت می کند.

الف

·         کردوکار مفهوم به تغییر واقعیت عینی می انجامد.
·        آن سان که شناخت با «ایده عملی» به وحدت می رسد و به «ایده مطلق» اعتلا می یابد که هویت (یکسانی) نظری و عملی است.
·        (هگل، «منطق»، فصل سوم، ص 2، 3)

ب

·        اگرچه پراتیک در سیستم هگل بصورت کردوکار مفهوم مطرح می گردد، ولی برغم آن، به معانی زیرین است:
ت

·        «پراتیک بمثابه حلقه زنجیر تجزیه و تحلیل روند شناخت تلقی می شود.

پ

·        پراتیک بمثابه گذار به حقیقت عینی (و یا بقول هگل) به حقیقت مطلق تلقی می شود.»

25

·        به قول لنین، مارکس وقتی که معیار پراتیک را در تئوری شناخت وارد می کند، به هگل استناد می جوید.
·        مراجعه کنید به «تزهای راجع به فویرباخ.»
·        (کلیات لنین، جلد 38، ص 202)

26

·        توسعه  تئوری شناخت در چارچوب فلسفه بورژوائی در قالب فلسفه هگل به عالی ترین مرحله خود می رسد و به یکی از مهمترین منابع نظری تئوری شناخت ماتریالیسم دیالک تیکی مبدل می گردد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر