۱۳۹۱ دی ۲۶, سه‌شنبه

تئوری شناخت (15)

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ
برگردان شین میم شین

 فلسفه هگل
گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)
آثار هگل به 14 بخش طبقه بندی می شود:
آثار آغازین (جوانی)
آثار انتقادی ینا
طرح های سیستمی ینا
فنومنولوژی روح
منطق (کوچک و بزرگ)
فلسفه طبیعت
روح سوبژکتیف
روح اوبژکتیف (خطوط اصلی فلسفه حقوق)
فلسفه تاریخ
آثار مربوط به سیاست روز
فلسفه هنر
فلسفه مذهب
فلسفه و تاریخ فلسفه
دایرة المعارف علوم فلسفی


·        فلسفه هگل در توسعه تئوری شناخت مقام خاصی دارد.
·        زیرا در آن طرز تفکر دیالک تیکی به بی سابقه ترین نحوی مورد حلاجی قرار می گیرد.

1

·        فلسفه هگل سیستم ایدئالیستی ـ عینی است، که در آن روح و یا «ایده مطلق» خالق جهان و در عین حال ماهیت آن است.
2

·        تفکر و وجود به نظر هگل بر هم انطباق پیدا می کنند.
·        زیرا کلیت توسعه  و یا تکامل جهان تنها شکوفائی مرحله به مرحله روح از وجود به «ایده مطلق» است.
3

·        این توسعه و یا تکامل دیالک تیکی در قالب مفهوم تحقق می یابد و مراحل توسعه روح، مراحل تعین و تشخص (مشخص شدن) و در عین حال خودشناسی دم افزون روح است.

4

·        روح که بطور دیالک تیکی با گذشتن بی وقفه از مفهوم به مفهوم به تعین و تشخص خود نایل می آید، در عین حال، خود را رفته رفته عمیقتر و همه جانبه تر می شناسد و سرانجام با رسیدن به «ایده مطلق» به خودشناسی کامل، به شناخت مطلق خویشتن خویش موفق می شود.
·        (هگل، «منطق»، جلد 3، فصل 3، ص 3)

5

·        از آنجا که بنظر هگل، وجود و تفکر بر هم انطباق می یابند، تشریح او از روند توسعه  روح در عین حال به معانی زیرین است:

الف

·        تشریح او از روند توسعه  روح، تئوری فلسفی عام است.

ب

·        تشریح او از روند توسعه  روح، دیالک تیک است.

ت

·        تشریح او از روند توسعه  روح، تئوری شناخت است.

پ
·        تشریح او از روند توسعه  روح، منطق است.

6

·        از این رو، در فلسفه هگل، تئوری شناخت بمثابه رشته فلسفی وجود ندارد.

7

·        تشریح توسعه و تکامل دیالک تیکی روح حاوی نظرات معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) او نیز است.

8
·        بنابرین، در سیستم هگل، هویت (یکسانی) دیالک تیک، تئوری شناخت و منطق برقرار است.

9

·        دلیل این امر در یکی انگاشتن ایدئالیستی روند شناخت و روند توسعه و تکامل جهان بوسیله هگل است.

·        از این رو، سیستم هگل ـ علاوه بر نقطه نظرات معقول ـ نتیجه منفی دیگری بدنبال می آورد:
·        بدین طریق، مسئله اصلی شناخت، یعنی مسئله نحوه انعکاس واقعیت عینی در ضمیر انسانها، فراموش می شود.
10

·        مهمترین دستاورد مثبت نظرات معرفتی ـ نظری هگل در این است که شناخت بمثابه روند توسعه  دیالک تیکی در نظر گرفته می شود.

11
 
فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)

·        انگلس می نویسد که درسیستم هگل «برای اولین بار ـ و این خدمت بزرگ او ست ـ کلیت جهان طبیعی، اجتماعی و معنوی بمثابه روندی، یعنی بمثابه امری که در حرکت، تغییر، تجدید و توسعه است، درک و تشریح می شود و به اثبات پیوند درونی در این حرکت و توسعه  همت گماشته می شود.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 22)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر