۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعه

سیری در حماسه داد (13)

اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه: راه توده  
تحلیلی از شین میم شین

 چگونگی تحريف شاهنامه
ادامه

 ب
شیوه محیط سازی

·        چنين بود نخستين شيوه درباره پهلوی برای سوء استفاده از نام شاهنامه به قصد توجيه نظريات فاشيستی و نئوفاشيستی.
1

·        بکارگرفتن اين جور تحريفات و دروغ بستن ها به فردوسی، با وجود اهميتی که دارد، هنوز مهمترين شيوه سوء استفاده ازشاهنامه نيست.
2

·        برای اینکه دامنه آن ـ در هرصورت ـ بسيار محدود است.

3
 
·        اگر نص شاهنامه پايه قرار داده شود، تعداد ابياتی که حتی با اين روش های ناشرافتمندانه بتوان از آن جدا کرد و دستاويز قرار داد، نادر خواهد بود و بستن آنها به نام فردوسی نيز از حد معينی فراتر نخواهد رفت.
4

·        مهمترين شيوه سوء استفاده از شاهنامه، ايجاد محيط ويژه ای پيرامون آن است.

الف

·        در دوره بی خبری مردم ايران از فرهنگ غنی خويش، مقامات حاکم توانسته اند حرف های معينی را توی دهن ها بيندازند و آنقدر تکرار کنند که جزو بديهيات به حساب آيند.

ب

·        اين شيوه زشت بويژه درمورد شاهنامه فردوسی وسيعا به کارگرفته شده است.

ت

·         شاهنامه اثری است که معنای ژرف آن در قالب داستانی و تاريخ شاهان بيان شده و اگر کسی نخواهد از صورت به معنا رود، چه بسا گمراه خواهد گشت.

·        (گذار از نمود به بود، گذار از ظاهر به باطن، گذار از فرم به محتوا، گذار از پدیده به ماهیت برای کشف حقیقت پنهان در اعماق چیزها، پدیده ها و سیستم ها الزامی است.
·        با اکتفا به ظاهر چیزها هرگز نمی توان به شناخت حقیقی آنها نایل آمد.
·        ظواهر چیزها فقط نشانه هائی از باطن انها دارند و باید از ظواهر چیزها به راه افتاد و گام به گام به شناخت دقیقتر و بهتر آنها نایل آمد.
·        در دیالک تیک نمود و بود و یا پدیده و ماهیت و یا فرم و محتوا نقش تعیین کننده از آن بود و ماهیت و محتوا ست. شین میم شین)
پ

·         خود فردوسی در آغاز شاهنامه به اين نکته اشاره می کند که بخردان بايد به «رموز و معانی»  داستان بیاندیشند.

ث

·        تردیدی نیست که پی بردن به «رموز و معانی» آسان نیست.

ج

·        اين خودويژگی شاهنامه، ميدان را برای دشمنان آن باز گذاشته است تا به جای ره بردن از صورت به معنی و شکافتن «رموز و معانی» داستان ها، معنای اصلی شاهنامه را پرده پوشی کنند و عناصر ظاهری برخی از داستان ها را برای تشکیل محيط ضد شاهنامه مورد سوء استفاده قرار دهند و پهلوانان سرافراز شاهنامه را شاهپرست، مطيع، هوادار خودکامگی، تجاوزکار، خرافه پرست، برتری جوی و خونريزمعرفی کنند.
5

·        محيط سازی حضرات، چه بسا در نهایت ابتذال صورت می گیرد:

الف

·        مثلا روزنامه های درباری، هر روزه عناوین درشت زیر را به خورد خواننده ها می دهند:
1

·         «شاه و شاهنامه»

2
·        «پهلوی در شاهنامه»
3

·        «تا سايه شاه برسر ايرانيان می بود، ايران نيز از هجوم آشوب ها و ناگواری ها بر کنار بود»
·        و غیره
ب

·        روزنامه های درباری، هر روزه صفحاتی را از ابيات گسيخته از شاهنامه پر می کنند تا توده مردم ساده را که فرصت مطالعه کامل شاهنامه و حتی مطالعه آن ابيات گسيخته و درک معنای آنها را ندارند و چه بسا رمز و معنای اين اثر بغرنج هنری را درک نمی کنند، تحت تأثير قرار دهند.

ت

·        ترفند اين روزنامه نويسان اين است که کمتر کسی زحمت اندیشیدن در اين زمینه را به خود خواهد داد که واژه «پهلوی» موجود در شاهنامه ربطی به خانواده رضاخان ندارد.
·        نام فاميل «پهلوی»  را روشنفکران بادمجان دور قاب چين پس ازکودتای سوم اسفند برای رضاخان اختراع کرده اند.

·        ترفند بدی هم نيست.

·        وقتی سنگ را بسته و سگ را گشوده باشند، وقتی تجليل واقعی از فردوسی و تحليل درست نظريات وی در دسترس توده نباشد و همه جا از کتاب های درسی گرفته تا صفحات روز نامه ها از اين یاوه های مبتذل پر باشد، وقتی در قائمه مجسمه فردوسی هم بيت بی پدر و مادر «چو ايران نباشد، تن من مباد!» به عنوان اس اساس انديشه فردوسی نقاری شود، سرانجام عده ای به دام خواهند افتاد و خواه و ناخواه محيط معينی پيرامون شاهنامه ساخته خواهد شد، به همان سان که هم اکنون ساخته شده است.
  ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر