۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه

سیری در حماسه داد (18)

اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه
راه توده  
تحلیلی از شین میم شین

 فردوسی
یگانه ای که حسابش از چاکران دربار جدا ست

فصل دوم
فردوسی مؤلف شاهنامه

در رابطه با دلیل اول حضرات


ابو منصور محمد بن احمد طوسی معروف به دقیقی (زاده ۳۲۰    مرگ میان سال‌های ۳۵۶-۳۵۹   خورشیدی)
شاعر بزرگ پارسی زبان
او از معدود شاعران ادبیات فارسی بوده که دین زرتشتی داشته است.
دقیقی آغاز کننده سرایش شاهنامه بود.
 

·        دقیقی سفر گشتاسب به سیستان را نقل می کند و می گوید که وقتی گشتاسب به آنجا رسید، شاه سیستان که نامش رستم بود و پیردستان که پدر رستم بود به استقبال او آمدند:

چو آنجا رسید آن گرانمایه شاه
پذیره شدش پهلوان سپاه

شه نیمروز، آنک رستمش نام
سوار جهاندیده همتای سام

ابا پیر دستان که بودش پدر
ابا مهتران و گزینان در

1

·        چنانکه می بینیم، رستم دقیقی دراینجا- یعنی تا داستان گشتاسب-  ناشناخته است و تازه معرفی می شود که شاه نیمروز بود و پدرش دستان بوده و غیره.

2

·        درحالی که در شاهنامه فردوسی، مدت ها قبل از داستان گشتاسب، رستم و زال به میدان آمده و قهرمانی ها و بزرگی ها از خود نشان داده اند.
3

·        وقتی گشتاسب به اسفندیارمی گوید، «برو دست رستم ببند!»، اسفندیار بی درنگ به یاد کاوس و بدی هایش با رستم می افتد و کتایون، داستان دیو سپید و هاماوران و سودابه و خون سیاوش و غیره را به یاد می آورد.
4
·        رستم فردوسی، رستمی از طرازی دیگر است.
5

·        اسفندیار و به ویژه گشتاسب فردوسی هم با اسفندیار و گشتاسب دقیقی تفاوت ماهوی دارند.

6

·        نکته دیگری که از اهمیت وافری برخوردار است، این است که دقیقی درهمین هزار بیت تا حدود زیادی جانبدار دین زرتشت بوده است، به مسئله مذهب اهمیت ویژه ای داده است و برای گشتاسب تقریبا همان نقشی را قائل شده است که درمتون مذهبی زرتشتی قائل می شوند.

7

·        فردوسی اما در سرتا سر شاهنامه، به تفاوت های مذهبی اهمیتی نمی دهد.

8

·         تعویض مذاهب در جامعه و جنگ های مذهبی برای فردوسی نه جاذبه ای دارند و نه اهمیتی.

9
·         به گفته درست نولدکه:
·        «دقیقی بیش از فردوسی به دشمنی با بت پرستان می پردازد که اسفندیار بت های شان را می سوزاند.
·        مجادله بر سر مذهب برای فردوسی به هیچ وجه لذت بخش نبوده است.»

10

·        به گمان ما اگر دقیقی شاهنامه را به پایان می برد، کتاب دیگری با مضمون متفاوت با شاهنامه فردوسی به دست می آمد.
در رابطه با دلیل دوم حضرات

·        دلیل دوم حضرات مبنی بر اینکه فردوسی چیزی «ازخودش نساخته»، در واقع چیز زیادی را روشن نمی کند.
1

·        ژانر (genre) شاهنامه ایجاب می کرد که فردوسی داستان سرا نباشد، یعنی داستانی را خود نسازد، بلکه کار خود را بر پایه داستان های موجود ایرانی بنا کند.
·         
·        (ژانر به انواع هنری اطلاق می شود.
·        مثلا یکی از ژانرهای فیلم، کمدی است، دیگری ترسناک، جنائی، پلیسی و الی آخر. شین میم شین)

2

·        ولی این هرگز بدان معنی نیست که فردوسی مؤلف نبوده است.

3

·        برای اینکه داستان های باستانی را می توان بطور مکانیکی جمع آوری کرد و برای حفظ امانت، روایات مختلف را درکنارهم ذکر نمود.
4

·        آن سان که در بسیاری از نوشته های زمان فردوسی و یا نزدیک به او انجام گرفته است.

5

·        شاهنامه فردوسی اما مجموعه تصادفی قصه های ایرانی نیست.

6

·        شاهنامه اثری منسجم است و میان همه اجزاء متشکله آن، پیوند درونی وجود دارد.

7

·        از حوادث هر داستان، حوادث داستان بعدی مایه می گیرد و میان آن حوادث رابطه علی (علت و معلولی)  برقرار است.
8

·         کاری که فردوسی انجام داده، به انرژی و نیروی خلاقه بمراتب بیشتری از خلق یک رمان، نیازمند بوده است.
9

·        فردوسی می بایستی کار دشوار و پر زحمت گرد آوری داستان های ایرانی را بر خود هموار سازد، از میان آنها بهترین ها را که با نظرات و آماج هایش انطباق بیشتری داشته اند، برگزیند.

10

·        ازمیان انواع روایات هر داستان روایت بهتری را انتخاب کند.

11

·        روی داستان های پراکنده به مثابه مواد خام ـ  کار خلاق هنری انجام دهد.

12
·        آنها را از حشو و زواید آزاد سازد.
13

·        ناهمواری ها را از بین ببرد، جاهای خالی را پر کند و بعد در جریانی منطقی به هم پیوند دهد، پیوند کلی میان آنها برقرار سازد و از این مجموعه، اثری با خط واحد پدید آورد.

14

·        اهمیت این مطلب معلوم خواهد شد، اگر بدانیم که در زمان فردوسی، انواع مختلف داستان های کوتاه و بلند ایرانی – بصورت مکتوب و یا سینه به سینه - وجود داشته اند و خدای نامه هائی تدوین شده بودند که با هم اختلافات فاحش داشته اند و چه بسا حتی دو نسخه مشابه در این میان وجود نداشته است.
15

·        علاوه بر این، هرخدای نامه مجموعه ای از اخبار و روایات گوناگون و گاه متناقض بوده است.

16

·        فردوسی برای تدوین اثر درخشان و ماندگاری مثل شاهنامه از مواد خام گردآمده، کار عظیمی به انجام رسانده است.
17

·        اگرچه اسامی پرسناژهای شاهنامه در بسیاری از متون دیگر نیز وجود دارد، ولی پرسناژهای شاهنامه در اکثر موارد با همنام های خویش در دیگر متون  تفاوت ماهوی دارند.

18

·        تنها با توجه به این کار عظیم خلاق است که می توان دریافت که چرا فردوسی 35 سال آزگار روی شاهنامه کار کرده است.
19

·        اگر کار فردوسی فقط به نظم کشیدن متن حاضر و آماده ای بدون کمترین تغییر و با حفظ امانت کامل می بود، قاعدتا با استعدادی که او داشت کمتر از یک دهم این مدت کفایت می کرد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر