۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه

آشنائی با تئوری رهائی نهائی (54)

اثری از مجله ارجمند هفته
یدالله سلطان پور

تأملاتی در مفهوم شرایط سیاسی

·        کنکاش خطاها در حال حاضر، که تا حد به محاکمه کشیدن خویش پیش می رود، یکی از عواقب پسیکولوژیکی قابل فهم شکست ما ست.

·        کنکاش خطاها می تواند ـ بآسانی ـ به انتقاد بی ثمر نیمه خودستیز ـ نیمه خودستا از عیوب فردی خویش و به محکوم کردن ساختاری بی چون و چرای سازمان حزبی بدل شود و به انداختن بار همه خطاها به گردن سازمان و چه بسا بگردن فرد معینی منتهی گردد و در هر حال چیزی جز مسخ سرسری و بی دلیل سیستم نباشد.

·        مثال بارز در این جور موارد، اصطلاح «استالینیسم» در تاریخ ما ست.

·        چنین برخوردی اولا بلحاظ تئوریک، غلط است، ثانیا  در شأن انسان نیست.

·        بلحاظ تئوریک، غلط است، زیرا تحلیل ماتریالیستی ـ تاریخی ی عللی که تحت شرایط تشکیل اتحاد شوروی به تبهکاری های سیاسی و اخلاقی مورد بحث در دوره به اصطلاح استالین منجر شده اند، فراموش می شود و همزمان، خدمات غول آسای این فاز انقلابی در توسعه دولت شوروی (که ضمنا به نحوی از انحاء با ترور پیوند داشته اند) در زمینه پیریزی تأمین مادی فراگیر و آموزش معنوی توده ها نادیده گرفته می شوند.
·        در شأن انسان نیست، زیرا ما ـ آگاهانه و یا ناآگاهانه، بمثابه انسان پیشرو و یا دنباله رو ـ بمثابه اعضای حزب و شرکت ورز در این روند، خود را در پشت سر دیگران مخفی می کنیم.

·        ما خود را جزو حاملین امر انقلاب می دانیم.

·        بنابرین باید فرم های نمودین انقلاب را، با امیدها و با هراس های آن، با خدمات و با ناکامی های آن، بمثابه کل، امر خویشتن خویش تلقی کنیم و در مقابل آن پاسخگو باشیم.

·        فقط اگر ما گذشته خود را با روشنی تئوریکی، دور از بزدلی اخلاقی و زودرنجی خرده بورژوائی تحلیل کنیم، آنگاه می توانیم در آینده از تکرار اشتباهات اجتناب ورزیم.

·        مهم شناخت شرایط تاریخی ـ جهانی جاری پس از شکست اولین جوامع سوسیالیستی است، تا بتوانیم استراتژی و موضعگیری آتی خود را بدرستی تعیین کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر