۱۳۹۱ بهمن ۱, یکشنبه

سیری در حماسه داد (9)

اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
سرچشمه: راه توده  
تحلیلی از شین میم شین

 ابيات بی پدر و مادر ـ بنام فردوسی، به کام چاپلوسان
چگونگی تحريف شاهنامه
ادامه

2
چوايران نباشد تن من مباد
براين بوم و بر، زنده يک تن مباد

·        این بيت معروف خاص و عام اصلا ازفردوسی و شاهنامه نيست و در هيچ نسخه ای از شاهنامه یافت نمی شود.
3

·        ملک الشعرای بهار ضمن تاکيد اين مطلب يادآور می شود که در شاهنامه بيتی که مصرع اول آن شبيه اين بيت باشد، مربوط به داستان رستم و سهراب است.

الف

·        فردوسی در مکالمه سهراب با هجير، ازقول هجير می گويد:

چو گودرز و هفتاد پور گزين
همه نامداران ايران زمين

نباشد به ايران، تن من مباد
چنين دارم از موبد پاک، ياد

ب
محمد تقی بهار

·        ملک الشعرای بهار  پس از ذکر اين حقیقت امر، با تعجب و نگرانی می پرسد:
·        «راستی مصرع «بدين بوم و بر زنده يک تن مباد!» ازکجا پيدا شده است؟ 

ت

·        چه کسی اين مصرع را براين قطعه افزوده است؟

پ

·        عجيب است که اين شعرطوری در تهران شايع شده که در قائمه مجسمه فردوسی هم نقاری گرديده و بر هر زبانی روان است.»

4

 مجتبی مینوی‌ (۱۲۸۲- ۱۳۵۵ )
ادیب، مورخ و نویسنده نامدار ایرانی

·        مجتبی مينوی هم تصريح می کند که اين بيت ازشاهنامه نيست.

الف

·        مجتبی مینوی که درزمان رضاخان يکی از مبلغين برتری نژادی ضد عربی بود و به تحريف شاهنامه کمک کرد، امروز خوشبختانه اينجا و آنجا به گوشه ای ازحقيقت اعتراف می کند و درباره اين بيت می گويد:
ب
چوايران نباشد تن من مباد
براين بوم و بر، زنده يک تن مباد

·        «اين بيت ازفردوسی نيست.
ت

·        در تمام شاهنامه چنين بيتی نيست.
پ

·        يک وقتی يک کسی نمی دانم که دلش خواسته است، چنين بيتی بسازد و به فردوسی نسبت دهد.

ث

·        به من می گويند اين بيت از گرشاسب نامه اسدی است.
·        نمی دانم.
·        آنجا آن را نديدم...
ج

·        اشعار بی پدر و مادر را پهلوی هم قرار داده اند و اسم آن را شاهنامه گذاشته اند. 

ح

·        بنده وقتی می گويم اين شعر مال فردوسی نيست، می گويند:
·        «آقا تو وطن پرست نيستی..
·         آقا اين وضع زندگی نيست»  
خ

·        افرادی می خواهند احساسات وطن پرستی مردم را بدين وسيله تحريک کنند و بالا بياورند و هرچه دل شان خواست درآن می گنجانند و هرچه درآن گنجانيده شده، قبول می کنند و می گويند اين شاهنامه ملت ايران است.»
6

·        به نظر معتبر و قاطع ملک الشعرای بهار و مجتبی مينوی بايد يک نکته را افزود و آن اينکه مضمون وحشتناک اين بيت با روح و جان فردوسی تناقض دارد و چنين بيتی اصولا نمی تواند از شاهنامه باشد.
7

·        کسی که با شاهنامه نخستين آشنائی را پيدا کند، در برابر صلح خواهی و انسان دوستی فردوسی، بالاعم و ايران دوستی او، بالاخص سر تعظيم فرود می آورد.

8

·        فردوسی ـ مرد بزرگ حماسه سرا ـ که ميدان های رزم را با چنان استادی ترسيم کرده، ازمرگ نا به حق حتی يک انسان همواره نگران است، از قتل و ويرانی نفرت دارد و در هر فرصتی قدرتمندان جهان را به آبادانی و پرهيز از خونريزی دعوت می کند. 

9

·        او در سرتاسر شاهنامه دریغ از تخریب ایران  را بکرات و به گونه های گونه گون بر زبان می راند:

«دريغ است ايران که ويران شود»

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر