۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۸, دوشنبه

پای منبر بزرگان (14)

از افراط بیژن تا تفریط میهن!
یدالله سلطان پور

ف. تابان
ظرفیت این حکومت برای اعمال خشونت بی پایان است و پاسخ به هر اعتراضی، خشونت حکومتی بوده است.

• تعجب انگیز است، ولی واقعیت دارد:
• کسانی که دیروز با تفنگ زنگ زده «برنو» و نارنجکی مشکوک به انفجار، جنگ مسلحانه کذائی را شعار می دادند و فرمان حمله با دست خالی بر رژیم مسلح به تانک و توپ و هواپیما و ارتش صادر می کردند، امروز از «بی پایانی ظرفیت فوندامنتالیسم حاکم برای اعمال خشونت» تئوری می سازند.
• بی خبر از آنکه هیچ رژیمی در جهان ـ حتی ـ ظرفیت بی پایانی برای اعمال خشونت بر خلق ندارد.

• خوب، اکنون این سؤال پیش می آید که اگر بفرض چنین باشد، پس چه می شود کرد؟

• اگر چنین است، با تابوی خشونت چه باید کرد؟


• باراک اوبامای محترم صلحجو ـ ضمن گرفتن جایزه صلح ـ به ریش جایزه دهندگان و جهان می خندد و اعمال خشونت خونین و آتشین را برای دفاع از امنیت آمریکائی ها در عراق و افغانستان و فردا احتمالا در اروپای شرقی و آسیا، لازم می داند و طرفداران سابقا چریکش، از مهاتما گاندی سرمشق و الگو می سازند، ریاکارانه نیت حقیقی خود را پنهان می سازند، مقاومت منفی موعظه می کنند و توده ها را به پرهیز از خشونت و به خلع سلاح داوطلبانه فرا می خوانند.


بهزاد کریمی
بسیج حداکثر نیرو در مقابله با خشونتگری حاکم
واکنش در برابر خشونت، هم اجتناب ‌ناپذیر است و هم تا اندازه ای توجیه پذیر، ولی تئوریزه کردن خشونت برضد خشونت و بر این پایه، برنامه ریزی برای اقدام خشونت آمیز علیه خشونت حکومتی و سازماندهی قهر تحت عنوان قهر انقلابی در برابر قهر ضد انقلابی، کاری اشتباه ورویکردی مهلک است.

• دلیلی هم برای ادعا لازم است و یا هدف طبق معمول، موعظه آخوندواره است؟

• ما این موعظه بهزاد کریمی را تجزیه می کنیم تا تحلیلش تسهیل شود:


سرتیتر مقاله
بسیج حداکثر نیرو در مقابله با خشونتگری حاکم

• سرتیتری و در عین حال، شعاری دهن پرکن،ولی ناقص و از سرتاپا عوامفریب!

• بسیج حداکثر نیرو در مقابله با خشونتگری حاکم برای چی؟

• هر کودک مهد کودکی ـ حتی ـ به تجربه شخصی در شکم مادر می داند که هر وسیله ای را هدف و آماجی باید.
• بهزاد کریمی اما برای وسیله مورد نظر خویش هدف و آماجی اعلام نمی کند.

• چرا و به چه دلیل؟


• به چه نیت و هدف و آماجی باید به بسیج حداکثر نیرو مبادرت ورزید؟


• عجب سؤال احمقانه ای به نظر آدم می رسد!

• مگر دیروز وقتی شعار جنگ مسلحانه ـ هم استراتژی ـ هم تاکتیک، داده می شد، از هدف و آماج حرفی در میان بود تا امروز برای شعار مبارزه مسالمت آمیز ـ هم استراتژی ـ هم تاکتیک، هدف و آماجی در میان باشد؟

• اوپورتونیسم که شاخ و دم ندارد و
ماهیتا چپ و راست ندارد!

• اوپورتونیسم هدف واحدی دارد و آن بسیج توده های جان بر لب رسیده و فرستادن شان به دنبال نخود سیاه است، تا به قول شاعر، «بروند، ولی به جائی نرسند!»

• تا آواره و سرگردان بمانند و از هر چه راه و رهبر در جهان هست، متنفر شوند.

• بسیج حداکثر نیرو ـ به مثابه وسیله ـ برای مقابله با خشونتگری حاکم، به مثابه وسیله طرف مقابل!

• جنگ وسیله بر ضد وسیله!
• جنگ به خاطر جنگ، البته با دست خالی بر ضد قوای تا دندان مسلح!

«فقر فلسفه» مارکس در رابطه با پرودون گفته بود!
پاوپریسم (ذلت و فقر مطلق) تفکر، امروز می گفت، اگر زنده بود!
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر