۱۳۹۱ خرداد ۷, یکشنبه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (23)

پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر مانفرد اشتارکه

راسیونالیسم (خردگرائی) (3)
برگردان شین میم شین

پ
راسیونالیسم افلاطونی ـ ارسطوئی

1

• راسیونالیسم افلاطونی ـ ارسطوئی ـ برخلاف راسیونالیسم الئاتی ـ اگرچه شناخت حسی را بطور کلی منکر نمی شود، ولی به موضع دموکریت ارتقا نمی یابد.

2

• راسیونالیسم افلاطونی ـ ارسطوئی راسیونالیسمی ایدئالیستی است.
• زیرا آن در راستای شناخت واقعیت حرکت نمی کند، بلکه درپی ایجاد جهان درونی ئی از ایدئال های بشری و قبل از همه، در صدد ایجاد نوعی جهان درونی اخلاقی است.

• مراجعه کنید به اتیک (اخلاق) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3

سقراط (469 ـ 399 ق. م.)

• ریشه و بنیان این راسیونالیسم اخلاقی ـ ایدئالیستی فرضیه بندی سقراط علیه تردید و سوفیسم بوده است که بنا بر آن انسان باید صاحب حقیقت استواری باشد تا بتواند رفتار مبتنی بر اخلاق از خود نشان دهد.

• مراجعه کنید به سوفیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


4

• اگرچه این فرضیه بندی حاوی پیشداوری الئاتی مربوط به سیالیت و تحرک جهان ادراکات است، ولی با این حال ارسطو کسب حقیقت استوار را از جهان ادراکات بکمک روش استنتاج ممکن می داند.

• (استنتاج به متد علمی برای گذار از موارد موارد خاص به عام، برای گذار از منفرد به قانونمندی های عام اطلاق می شود. مترجم)

5

• بنظر ارسطو، حقیقت در کسوت مفاهیم برای تفکر قابل اکتشاف است و عالی ترین مفهوم بر طبق جریان اصلی اخلاقی مفهوم خیر است.

• مراجعه کنید به نیکی (خیر، خوبی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


6

افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط

• افلاطون مفهوم سازی را به معنای سقراطی اش دنبال می کند و در آموزش ایده ای خود آن را بدرجه عالی تری ارتقا می دهد.

7

• چون مفاهیم بر خلاف سراب حسی مورد نظر افلاطون، حاوی دانش راستین اند و ماهیت خودهمانند چیزها را (بمعنای الئاتی آن) نشان می دهند، پس می توان آنها را مفاهیم نوعی (ایده) تلقی کرد که شامل حال واقعیت یعنی حقیقت می شوند.

8

• به نظر افلاطون، «ایده ها» عالم خاص خود را دارند، عالمی که مستقل از جهان حسی است.
• و لذا از طریق ادراک حسی نمی توان ایده ها را شناخت.
• ادراک حسی فقط انگیزه ای برای شناخت ایده ها می شود.

9

• خود شناخت را افلاطون بمثابه یک روند اسطوره ای توصیف می کند که در آن روح بکمک یادآوری ایده هائی که قبل تولد خود در خلوص غیرحسی کامل شان تماشا کرده، بدان دست می یابد.

10

• افلاطون آموزش ایده های مادرزاد را برمبنای گرایش راسیونالیستی اش بوجود می آورد تا برای شناخت، بنیانی مستقل از تجربه اعطا کند.

11

• افلاطون اگرچه ـ برخلاف الئات ها ـ جهان ادراکات را منکر نمی شود و برای هر پدیده، هستی واقعی در مفهوم نوعی (ایده) قایل می شود، اما رشته پیوند میان جهان ادراکات و جهان مفاهیم را بکلی از هم می گسلد و به پیوند میان ادراک و تفکر اعتنائی نمی کند.


ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر