۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

گفت و گوی مهناز و میم (1)

ولتر (1694 ـ 1778)
از متنفذترین مؤلفین روشنگری فرانسه
در فرانسه، قرن هجدهم را «قرن ولتر» می نامند.
از منتقدین سرسخت استبداد، حاکمیت فئودالی و انحصار جهان بینانه کلیسای کاتولیک.
از تدارک بینندگان معنوی برجسته انقلاب فرانسه
حربه او در دفاع از اندیشه های خویش عبارت بود از
استیل بیان عامه فهم، طنز و طعنه و ریشخند

خانم!
زیبایی شما تنها چشم را لذت می بخشد، اما زیبایی اخلاق و فهم شما، روح را نوازش می دهد!
فرانسوا ولتر
سرچشمه:
صفحه فیس بوک
مهناز کاظمی


1
میم

• زیبائی جسم و روح هر دو هم لازم اند و هم لازم و ملزوم یکدیگرند!
• موجودات زنده را ـ اعم از گیاه و جانور و انسان ـ به هر دو نیاز سیری ناپذیر است.

• گیاهان و جانوران در روند تکامل احتمالا میلیو نها ساله خود، در این زمینه استراتژی های شگفت انگیزی توسعه داده اند.

• زیبائی جسمی و روحی، ظاهری و باطنی چه بسا یکدیگر را مشروط می سازند.

• حتی خالص ترین زیبائی جسمی ـ ظاهری به نحوی از انحاء با زیبائی روحی ـ باطنی تکمیل می شود و گرنه می تواند به ضد خود بدل گردد.

• عکس این قضیه هم صادق است.

• نقل قول ها ـ اصولا ـ بریده هائی گسیخته از متن معینی اند و لذا عقیم اند، چون در بهترین حالت بیانگر حقایق نیم بند و مثله و مخدوش اند.
• حقیقت اما فقط به مثابه حقیقت تام و تمام، حقیقت است و نه به شکل نیم بند.

• به
عنوان مثال، اگر همین نقل قول از ولتر در پیوند با کلیت نوشته او مطرح می شد، شاید این عیب بر طرف می گشت.
• به نقل قول ها اما در هر صورت باید برخوردی تأمل مند و چه بسا انتقادی داشت!
با پوزش

2
مهناز
• بله دوست گرامی.
• ولی تجربه به من نشان داده که در این فضای مجازی هر آنچه که به درازا کشیده می شود، خواننده ی کمتری دارد.
• شاید تلنگرها کنجکاوی برانگیز تر باشد.

3
میم
• حق با شما ست.
• ولی این حقیقت امر، بسیار غم انگیز است و نگران کننده:

• خواننده به غذای معنوی مک دونالدی (به حلیم خواری) خوگر شده است:

• به لقمه اندیشه های سهل الهضم و چه بسا بی محتوا و یا حتی زیانبار عادت کرده است و دیگر حوصله تغذیه معنوی سودمند، درست، شعور آور و روحساز ندارد.

• مسئله این است که رهائی خواننده از رنج جویدن، به افتادن دیر یا زود دندان های او منجر خواهد شد.
• چون هر اندامی هر عضوی را که فونکسیونی نداشته باشد و کاره ای نباشد ـ دیر یا زود ـ حذف می کند.


• خطر آن می رود که مغز بنی بشر دیر یا زود به گورستانی از سلول های بسیار گرانبها بدل شود، گچ ببندد و یا شاید دیری است که بدل شده است، گچ بسته است.

• این مسئله در مقیاس تمام ارضی برای بشریت بطور کلی، فاجعه ای است.

• بالاخره باید به عنوان اشرف موجودات به هماندیشی پرداخت، از همدیگر آموخت، به همدیگر کمک کرد و عیب همدیگر را اصلاح کرد و دست در دست یکدیگر پیش رفت.
• درجا زدن و به تلنگرهای معنوی و فکری حقیر دل بستن که کاری امیدانگیز نیست.

• اینکه تازه تمامت فاجعه نیست.

• خیلی ها رباعیات بی محتوا و چه بسا آشغال و یا عکس منظره ای و یا زن و مرد لختی را عرضه می کنند و احسنت و مرحبای میلیونی درو می کنند.

• ولی حق روی هم رفته با شما ست:

• بنی بشر ظاهرا مشتری زباله گشته است، زباله بظاهر خوشایند و بظاهر زیبا!

حریفی تحصیلکرده می گفت:
با استفاده از ادویه جات می توان از هر زباله ای غذائی بظاهر خوشمزه تهیه کرد و به خورد خود، خانواده خود و مردم داد.
عمرتان دراز باد
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر