۱۳۹۱ خرداد ۹, سه‌شنبه

پای منبر بزرگان (28)

کاریکاتور از آریا
سرچشمه: گویا


از افراط بیژن تا تفریط میهن!

یدالله سلطان پور

دلیل سوم
محمد ابراهیمی
اگر چه با توسل به کثرت افراد می‌توان در لحظاتی بر سربازان خسته و فرسوده فائق آمد و آنان را گرفتار کرد، اما در نهایت این جنبش سبز است که پس از ترک صحنه‌های خشونت‌آمیز باید در عزای قربانیان خشونت در سوگ بنشیند.

• حضرت محمد ابراهیمی به هر مصیبتی هم که باشد، تصمیم دارند که تز «پرهیز از خشونت» را اثبات کنند و لذا سعی دارند که آسمان و ریسمان را بهم ببافند.

• اگر سبزیون به دلیل کثرت افراد خود بر سربازان خسته فوندامنتالیسم غالب آیند و آنان را خلع سلاح کنند، نتیجه این غلبه مادی و عملی نه کسب قدرت سیاسی، نه در هم شکستن ماشین دولتی، نه تسخیر مراکز رادیوئی ـ تلویزیونی ـ انترنتی، نه آزادی مطبوعات و روشنگری، بلکه سوگواری سبزیون خواهد بود.

• نتیجه اش نشستن در عزای قربانیان تسخیر قهرآمیز قدرت سیاسی خواهد بود.

• پرت و پلا را بهتر از این نمی توان سر هم بندی کرد:

• جنبش سبز بر سربازان خسته دولتی پیروز می شود.
• اما نه طرف بازنده، بلکه طرف برنده در عزای تلفات می نشیند.

• از دو حالت قصه خالی نیست:

• یا طرف بازنده ظاهرا تلفاتی نداده است و علیرغم آن شکست خورده و یا سبزیون از فرط هومانیسم، در سوگ تلفات بسیجی نشسته اند و عزادار اند.

دلیل چهارم
محمد ابراهیمی
پرهیز از خشونت هم به مثابه روش و هم به مثابه‌ هدف باید در دستور کار جدی جنبش سبز قرار بگیرد، البته در حوزه‌ی گفتار پشتیبانان کودتا باید بدانند که در هیچ رده‌ و مقامی مصونیت ندارند و زمانی که در مقابل جنبش سبز سینه ستبر می‌کنند، بی‌گمان باید منتظر پاسخ روشن و منطقی جنبش سبز باشند.

حکم اول
پرهیز از خشونت هم به مثابه روش و هم به مثابه‌ هدف باید در دستور کار جدی جنبش سبز قرار بگیرد!

• شعار حضرت محمد ابراهیمی، شعاری دیرآشنا ست:
• شعاری ـ بلحاظ فرم ـ تازه و مدرن و نوبر و بلحاظ محتوا و متد فکری، همیشه همان است:

• شعار احمد زاده :

• جنگ مسلحانه : هم استراتژی ـ هم تاکتیک!

• شعار حضرت محمد ابراهیمی:

• پرهیز از خشونت: هم استراتژی ـ هم تاکتیک، هم روش ـ هم هدف!

• گذاشتن عارفانه و خردستیزانه ی علامت تساوی میان اقطاب دیالک تیکی و در این مورد بخصوص، میان اقطاب دیالک تیک استراتژی و تاکتیک، روش و هدف، از متد متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) تفکر احمدزاده و ورثه او و همزمان از فقر فلسفه حضرات از ریز و درشت، پرده برمی دارد.

• پیوند دیالک تیکی میان اقطاب هر دیالک تیک بطور کلی، پیوند تضادمند و وحدتمند همزمان است، پیوندی عینی و ناگسستنی است.

• حتی به زور بمب اتم
نمی توان دیالک تیک استراتژی و تاکتیک (روش و هدف) را از هم گسست و آندو را به مثابه دو چیز رام و سر به راه و سازش طلب بر هم منطبق ساخت:

• اقطاب دیالک تیکی در تضاد بی چون و چرا با هم قرار دارند و حذف یکی به حذف ناگزیر دیگری منجر خواهد شد:
• بدون راه، هدفی و بدون هدف، راهی وجود ندارد.
• بدون تاکتیک، استراتژی ئی و بدون استراتژی، تاکتیکی معنی ندارد.

هر کس با دیالک تیک عینی در افتاد، دیر یا زود، بر افتاد!
این را گئورگ لوکاچ قبل از همه بر زبان راند و دلیل سقوط برنشتاین و شرکاء را نیز در همین درافتادن با دیالک تیک اعلام کرد!
یادش به یاد باد!
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر