۱۳۹۱ خرداد ۲, سه‌شنبه

دیالک تیک تجربی و نظری (1)

آنجا که شناخت تئوریکی بس می کند، شناخت امپیریکی آغاز می شود!

(دیالک تیک امپیریکی ـ تئوریکی)

پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

• تجربی و نظری (امپیریکی و تئوریکی) به دو نوع شناخت علمی اطلاق می شود که در کردوکار معرفتی انسان و در روند پژوهش علمی او وحدتی را تشکیل می دهند و همدیگر را تکمیل می سازند:

I

معارف تجربی (امپیریکی)

1

• دانش تجربی (امپیریکی) نتیجه مشاهده، بررسی آزمایشگاهی و استفاده از روش های علمی دیگر است که بر شناخت حسی مبتنی اند و ماهیتا به شناخت حسی مربوط می شوند، ولی نمی توان آنها را در شناخت حسی خلاصه کرد.

• مراجعه کنید به دیالک تیک حسی و عقلی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

2

• بکمک شناخت تجربی (امپیریکی)، توصیف حتی المقدور جزء به جزء ابژکت ها، روابط و غیره مربوط به عرصه مورد نظر صورت می گیرد.

3

• معارف (و یا شناخت های) تجربی اما قاعدتا فقط پدیده های خارجی را منعکس می کنند.

4

• برمبنای معارف تجربی نه توضیح ماهیت پدیده ها امکان پذیر می گردد و نه کشف علل و نه پیشگوئی های علمی
دقیق امور نا شناخته.

II

معارف نظری (تئوریکی)

1

• معارف نظری (تئوریکی) حاوی قرینه حسی بی واسطه نیستند.

2

• مفاهیم انتزاعی (مجرد) که معارف نظری (تئوریکی) بوسیله آنها تبیین می یابند، قاعدتا به معنی ابژکت های ایدئالیزه گشته و به معنی بازسازی های منطقی واقعیت اند و بطور بی واسطه با هیچ ابژکت واقعی که در دانش منتج از تجربه حسی بکمک مشاهده و آزمایش وجود داشته باشد، انطباق ندارند.

• مراجعه کنید به ایدئالیزاسیون در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

3

• دانش نظری (تئوریکی) ماهیت پدیده ها را در عرصه مربوطه منعکس می کند.

4

• دانش نظری (تئوریکی) هم توضیح امور تجربی شناخته شده را و هم پیشگوئی علمی امور نا شناخته را امکان پذیر می سازد.

5

• جملات حاوی دانش نظری می توانند ـ برخلاف جملات تجربی (امپیریکی) ـ از روابط عینی موجود پرده بردارند.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر