۱۳۹۱ خرداد ۳, چهارشنبه

پای منبر بزرگان (23)

از افراط بیژن تا تفریط میهن!
یدالله سلطان پور

بیانیه دفتر تحیکم وحدت (۸ دی ۱۳۸۸)
از ملت سبز ایران می خواهیم که اعتراضات خود را در چارچوب های مدنی و مسالمت آمیز دنبال کند، تا پیاده نظام تا دندان مسلح دولت کودتا که سرسپرده ی خشونت و ترور است، بیش از این دست تجاوز به جان و حیثیت مردم بلند نکند.

• برای بررسی اوبژکتیف این رهنمود دفتر تحکیم وحدت باید مفاهیم آن را مورد تأمل قرار داد:
• «ملت سبز ایران» «اعتراضات در چارچوب های مدنی و مسالمت آمیز» «تا پیاده نظام تا دندان مسلح دولت کودتا که سرسپرده ی خشونت و ترور است، بیش از این دست تجاوز به جان و حیثیت مردم بلند نکند.»، «دولت سرسپرده ی خشونت و ترور»

• بررسی این بیانیه «دفتر تحکیم وحدت» از دو نقطه نظر اهمیت دارد:

1

• برای آشنائی با سطح شعور رهبری جنبش سبز

2


• برای حیرت از تشابه معرفتی و نظری سازمان های کذائی چپ با تشکل های مذهبی

الف
مفهوم «ملت سبز ایران»

دفتر تحکیم وحدت بدون کمترین دغدغه خاطری از ملت سبز ایران سخن می گوید.

• این فرمولبندی اما به چه معنی است؟

1

• سبز تلقی کردن ملت ایران، قبل از همه بازتعریف ملتی بر مبنای سمتگیری سیاسی معینی است.
• این بازتعریف به معنی وداع از تعریف استاندارد فلسفی از مفهوم ملت است:

• ملت عبارت است از فرم ساختاری و فرم توسعه جامعه بشری که به عنوان همبود حیات اقتصادی، سرزمینی، زبانی و فرهنگی پدید می آید و محتوای آن بوسیله روابط طبقاتی درونی جامعه تعیین می شود.


• این به معنی تحریف آشکار مفهوم ملت است.

• این به معنی عوامفریبی است.
• این در عین حال نشانه فقدان صداقت مدنی در دفتر تحکیم وحدت است.

• ملت ایران از مجموعه طبقات اجتماعی ساکن در سرزمین ایران تشکیل می یابد و نه از سبزیون طرفدار جناحی از لاشخوریسم حاکم.


2

• این به معنی سلب ملیت از کلیه اقشار و طبقات اجتماعی است که به جنبش سبز تعلق ندارند.

• طنز زندگی را باش!

• دفترداران «تحکیم وحدت»، در بیانیه خویش به تخریب وحدت ملی مبادرت می ورزند.

3

• این اما از سوی دیگر بدان معنی است که
دفتر تحکیم وحدت تمامی افراد جامعه را که طرفدار جنبش سبز نیستند، به بهانه ایدئولوژی خویش، سلب ملیت می کند.

• این جور مرزبندی ها آدمی را به یاد مرزبندی های فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم و صهیونیسم می اندازند.


• چندش آوری مسئله آنجا ست که جنبش سبز تحت حمایت همه جانبه امپریالیسم جهانی است.

• کسانی که عملا و چه بسا علنا به ساز امپریالیسم می رقصند، اقشار و طبقات اجتماعی کشور را سلب ملیت می کنند.

4

• این جور طبقه بندی ها اما بلحاظ معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) با همان سوبژکتیویسم انطباق دارند که در موارد پیشین دیده ایم:
• اگر دکتر نقره کار مفهوم خشونت را بر مبنای نیت سوبژکت، تعریف و عملا تحریف می کردند،
دفتر تحکیم وحدت مفهوم ملت را بر مبنای پیروی از جنبش سبز (یعنی بر مبنای موضعگیری سیاسی) تعریف و عملا تحریف می کند.

• ظاهرا وجه مشترک و گشتاور وحدت میان سران اوپوزیسیون ضد نظام به اصطلاح اسلامی (طاهری پور) فقر فلسفه است، ناتوانی از تفکر مفهومی است، بیسوادی تئوریکی است.


• شعور تئوریک را، فلسفه و خرد را باید آموخت.

•اما برای تفکر سوبژکتیوستی کسی به آموزش تئوری و فلسفه نیاز ندارد!

• شاید یکی از علل موفقیت چشمگیر عوامفریبان در طول تاریخ، طرز تفکر عوامانه و عوام واره آنها بوده است.

• بلحاظ جهان بینی (فلسفه، خرد) فرق چشمگیری میان عوام و سران اوپوزیسیون از راست تا چپ وجود ندارد.

• و نگرانی دردناک درست در همین جا ست!

ب
مفهوم «اعتراضات در چارچوب های مدنی و مسالمت آمیز»
از ملت سبز ایران می خواهیم که اعتراضات خود را در چارچوب های مدنی و مسالمت آمیز دنبال کند.

دفتر تحکیم وحدت نیز بسان سران فدائی به پرهیز از خشونت دعوت می کند.
• دفتر تحکیم وحدت نیز فرم مبارزه را پیشاپیش تعیین می کند:
• پرهیز از خشونت و قناعت به مسالمت!

• خنده دار و در عین حال سؤال انگیز این است که از کی فرم قهرآمیز مبارزه از چارچوب مدنی جامعه بشری خارج شده است؟
• کسانی که بر سر هیچ و پوچ چاقو می کشند و خون می ریزند، در مبارزه برای تحول اجتماعی ماهاتما گاندی شده اند و مقاومت منفی را موعظه می کنند.

• امپریالیسم با تمامت زشتی و تنفرانگیزی اش، رشک انگیز جلوه می کند!


• چرا؟


• چون در مدت کوتاهتر از آهی به تزریق رهنمودهای ایدئولوژیکی خود در تمامت سران اوپوزیسیون ضد رژیم نایل آمده است.

• چون به آسانی آب خوردن، همه بیژن ها از همه جناح های سیاسی را به میهن بدل کرده است:
• دیگر کسی برای قهر مسلحانه تره خرد نمی کند!
• زنده باد مقاومت منفی!
• زنده باد ماهاتماگاندی و یا عیسی مسیح!

ت
• مفهوم «تا پیاده نظام تا دندان مسلح دولت کودتا که سرسپرده ی خشونت و ترور است، بیش از این دست تجاوز به جان و حیثیت مردم بلند نکند.»
از ملت سبز ایران می خواهیم که اعتراضات خود را در چارچوب های مدنی و مسالمت آمیز دنبال کند، تا پیاده نظام تا دندان مسلح دولت کودتا که سرسپرده ی خشونت و ترور است، بیش از این دست تجاوز به جان و حیثیت مردم بلند نکند.

• دفتر تحکیم وحدت، در این مفهوم به تئوریزه کردن تئوری مسالمت خود می پردازد:
• «تا پیاده نظام تا دندان مسلح دولت کودتا بیش از این دست تجاوز به جان و حیثیت مردم بلند نکند.»

• به این استدلال دفتر تحکیم وحدت باید اندکی دقت کرد:

1

• اگر گاندی این استدلال «ملت سبز» را می شنید، با تمامت انرژی منفی خود منفجر می شد و دست به حمله مسلحانه می زد:
• ملت سبز بنا بر این فرمولبندی، اصلا و اصولا مخالفتی با خشونت ندارد.
• دلیل اصلی پرهیز از خشونت، بهانه تجاوز به جان و حیثیت مردم ندادن به رژیم حاکم است.

• این همان شیوه استدلال بزرگان پیشین است:
• فرم مبارزه «ملت سبز» را نه رهبری کذائی آن، بلکه رژیم حاکم تعیین می کند.

• اینجا هم استنباط تجربی و درست فؤاد تابان نادیده گرفته می شود:


ف. تابان
در حکومت اسلامی هر خواسته ‌ی مسالمت آمیز با خشونت سرکوب شده است و ربطی به «ساختار شکنی» نداشته است.

• بیچاره ملت سبز که چنین سران سراپا حواس پرتی دارد!

2

• دفتر تحکیم وحدت اما ضمنا رژیم حاکم را تبرئه می کند:
• دلیل ترور و سرکوب رژیم نه در ماهیت طبقاتی آن، نه در ایدئولوژی فوندامنتالیستی آن که همشیره فاشیسم است، بلکه در شیوه رفتار «ملت سبز» است:
• اگر «ملت سبز» سر به زیر و مسالمت جو باشد، «پیاده نظام تا دندان مسلح دولت کودتا هم دست تجاوز به جان و حیثیت مردم بلند» بلند نخواهد کرد!

3

• نکته پنهان از نظرهای این دلیل دفتر تحکیم وحدت اما حقیقت امر تکاندهنده و هراس انگیز دیگری است:
• دادن شعار مسالمت و نهفتن چماق و تفنگ در پشت سر!

• اخیرا شاعر بیدارنده ی بیداری به نام علی سالکی، با تیزهوشی خارق العاده ای از این بابت، هشدار و بیدارباش می دهد:
• آن تیغ تیز را اما
• فراموش نکن
• هنوز در کالبد است!
• گواه بر اینکه رواداریِ سازش بر قهر مقدم است!

• آن تیغ تیزِ سازگاری، سقط کنندگی
• ضدِ «زنده باد انقلاب!»
• هنوز در کالبد است!

• گواهیِ دروغ می دهد،
• خلسه ‌گون
• چماق به پشت دارد
• وقتش باشد، تیغِ تیز می ‌کشد،
• بعد می گوید:
• «سازش بر قهر، مقدم است!

• تا آن تیغ‌ هنوز

• در کالبد فرو ماند.»

• فراموشش مکن!

(ضد انقلابِ آینده، چماقِ پاینده)
http://hadgarie.blogspot.de/2012/04/blog-post_30.html

پ

مفهوم «دولت سرسپرده ی خشونت و ترور»

• دفتر تحکیم وحدت اکنون به بازتعریف دولت حاکم می پردازد و از ماهیت عوامفریب خود پرده برمی دارد:
• مفاهیم هرکس آئینه جهان بینی او ست.
• مفاهیم هرکس ماهیت طبقاتی او را برملا می سازد.

• عوامفریبی همیشه و همه جا با تحریف مفاهیم آغاز می شود:

• دفتر تحکیم وحدت در این بیانیه خود، مقوله دولت را با بی خیالی تمام تحریف می کند و از دولت «سرسپرده خشونت و ترور» دم می زند و نه از دولت طبقات اجتماعی معین.

• دولت اما به چه معنی است؟


• دولت عبارت است از ابزار قدرت سیاسی تعیین کننده در دست طبقات معینی برای پیشبرد منافع شان و برای سرکوب طبقات دیگر.

• دولت عبارت است از دستگاه حاکمیت برای اجرای سیستماتیک و منظم دیکتاتوری طبقه معینی بر طبقات دیگر.

• وسایل تعیین کننده برای اعمال این قدرت به شرح زیرند:

1
• ارتش

2
• پلیس و شهربانی

3
• دستگاه کارمندان و مستخدمین دولتی

4
• سیاست مالیاتی و مالی

5
• قوه مقننه

6
• قوه قضائیه

• دولت بمثابه دولت استثمارگران پدید آمده است.
• بنابرین، دولت یک محصول تاریخی است، محصول تجزیه جامعه به طبقات است و به عبارت دقیقتر، محصول تجزیه جامعه به طبقات متخاصم آشتی ناپذیر است.

دولت را نمی توان سرسپرده مسالمت و یا خشونت تلقی کرد.
دولت را نمی توان به فرم واکنش آن در شرایط معینی خلاصه و عملا تحریف کرد.
این معنائی جز عوامفریبی ندارد.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر