۱۳۹۱ خرداد ۱, دوشنبه

توضیح مکاتب مهم مربوط به «تئوری شناخت» (19)

پروفسور دکتر مانفرد بور
رئالیسم (2)
برگردان شین میم شین

II
رئالیسم بلحاظ ایده تاریخ (تاریخ ایده ها)

1
رئالیسم افراطی (رئالیسم افلاطونی)

• رئالیست ها اغلب ادعا می کنند که حتی زمانی که اصلا انسانی وجود نداشته باشد، «بشریت» ـ بمثابه عام ـ وجود خواهد داشت، همانطور که «خانه» ـ بمثابه عام ـ حتی زمانی که هیچ خانه منفردی وجود نداشته باشد، وجود خواهد داشت.
• این طرح افراطی رئالیسم ـ بلحاظ ایده تاریخ (تاریخ ایده ها) ـ به آموزش ایده ای افلاطون برمی گردد.
• از این رو ست که آن را رئالیسم افلاطونی هم می نامند.

• عناوین دیگر این رئالیسم به شرح زیرند:

الف
• رئالیسم مفاهیم عام (یونیورسال ها)

ب
• رئالیسم افراطی

ت
• رئالیسم ماورای افراطی

• سرسخت ترین و اصلی ترین نمایندگان رئالیسم در اسکولاستیک قرون وسطی به شرح زیر بوده اند:

الف

آنسلم فون کانتربری (1033 ـ 1109)
فیلسوف و تئولوگ قرون وسطی
بنیانگذار اسکولاستیک
نماینده اصلی اسکولاستیک آغازین

• آنسلم فون کانتربری
ب

ویلهلم فون شامپه (1070 ـ 1121)
فیلسوف فرانسوی
کشیش رئالیست
• ویلهلم فون شامپه

2
رئالیسم میانه رو (رئالیسم ارسطوئی)

• رئالیسم افراطی درجریان توسعه اسکولاستیک، تحت تأثیر نظرات ارسطو تضعیف می شود.
• فرم تضعیف شده رئالیسم افراطی را رئالیسم ارسطوئی و یا رئالیسم میانه رو نیز می نامند.

• در وهله اول، زیر فشار حملات مداوم نمایندگان نومینالیسم بود که رئالیست ها به تجدید نظر در مواضع فکری رئالیسم افراطی به میراث مانده مجبور می شوند.
• اما رئالیسم میانه رو فرق ماهوی با رئالیسم افراطی ندارد.
• رئالیسم میانه رو نیز عام را واقعی می داند، ولی بخش سوم فرمولبندی فوق الذکر را، یعنی (مفاهیم عام قبل از چیزهای منفرد وجود دارند!) را تغییر می دهد و به جای واژه «قبل»، واژه «در» را می گذارد (مفاهیم عام در چیزهای منفرد وجود دارند!)، ولی بلافاصله تأکید می ورزد که عام تعین تشکیل دهنده منفرد است (در منفرد، عام واقعیت می یابد، به عبارت دقیقتردر منفرد، فردی و خاص، عام واقعیت می یابد) و به این طریق دوباره سر و کله رئالیسم افراطی پیدا می شود.
• مفاهیم عام در چیزهای منفرد وجود دارند (یعنی بدون مفاهیم عام، چیزهای منفرد نمی توانستند، بوجود آیند) واین فرقی با «مفاهیم عام قبل از چیزهای منفرد وجود دارند!» ندارد.
• وجود مفاهیم عام در چیزهای منفرد برای رئالیسم میانه رو، فقط بمعنای واقعیت یابی عام، بصورت چیزهای منفرد، در چیزهای خاص و منفرد اعتبار دارد.

III
رئالیسم بلحاظ تاریخمسئله

1

• تکیه فوق العاده رئالیسم افراطی بر آموزش ایده ای افلاطون، بلحاظ تاریخمسئله ، با توسل به مفهوم فرم ارسطوئی مبنی بر اینکه «فرم جوهر را بوجود می آورد، پدید می آورد!»، تغییر می یابد.

2

• برخورد رئالیسم میانه رو و رئالیسم افراطی به نظریه نومینالیست ها در رابطه با مسئله مفاهیم عام (یونیورسال ها)، مبنی بر اینکه «عام، بمثابه نام، بعد از منفرد وجود دارد!» فرقی با هم ندارند.

3

• همانطور که حکم «عام در چیزهای منفرد وجود دارد!» فقط در عرصه (درمرحله) واقعیت مصداق دارد، حکم نومینالیستی مبنی بر اینکه «عام بمثابه نام، بعد از منفرد وجود دارد!» نیز فقط در عرصه روح (تفکر) مصداق پیدا می کند:
• چنین عامی در فرم خود در روح وجود دارد.

4

• بنابرین، «عام قبل از چیزهای منفرد وجود دارد!» ضمنا بنیان هردو تلقی می شود و به عبارت بهتر:

5

• عام است که چیزهای منفرد (یعنی واقعیت) را و چیزهای ما بعد چیزهای منفرد (یعنی روح، تفکر) را امکان پذیر می سازد:
• عام بلحاظ تئولوژیکی خدا ست.

6

• شکی نیست که چنین استدلالی تناقضاتی را وارد رئالیسم می سازد.
• اما همین واقعیت امر برای نمایندگان رئالیسم، قرن ها امکان آن را فراهم می آورد که در چالش با مخالفان خویش، گاهی نوع اول استدلال را مورد استفاده قرار دهند و گه نوع دوم استدلال را.

7

• این حربه دو لبه را طرفداران فلسفه کاتولیکی و نئواسکولاستیکی در مبارزه بر ضد ماتریالیسم دیالک تیکی هنوز هم مورد استفاده قرار می دهند.
• مطلبی از سوی طرفداران کاتولیسیسم راجع به ماتریالیسم دیالک تیکی نوشته نمی شود که به فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی، محتوای رئالیستی نسبت داده نشود و یا به حسابش گذاشته نشود.

8

• کلیسای کاتولیکی رسمی از زمان اسکولاستیک تا عصر حاضر از رئالیسم همانند مردمک چشمش محافظت کرده است.
• اگر چه مؤلفین تاریخ فلسفه عمدتا متفق القولند که شیوه استدلال رئالیستی ـ به قول پرانتل ـ کورکورانه است.

9

• این واقعیت امر و حمله بیرحمانه طرفداران رئالیسم بر مخالفان خویش، از آن رو ست که استدلال رئالیستی برای بقای دگم های کلیسای کاتولیکی از اهمیت حیاتی ـ مماتی برخوردار است.
• اگر کلیسای کاتولیکی در آموزش فلسفی خویش موضع رئالیسم را ترک کند، مضمحل خواهد شد.
• دگم های اساسی کلیسای کاتولیکی (وجود خدا، تثلیث، سلسله مراتب ملائکه) عملا بلحاظ فلسفی فقط با استفاده از استدلالات رئالیستی می توانند «اثبات» شوند.

10

• اگر فقط عام ـ در تحلیل نهائی ـ واقعی باشد، آنگاه می توان دگم های کلیسای کاتولیکی را، که از منفرد (یعنی واقعیت عینی) غیرقابل استخراج هستند و بدون استثناء، عام های ناملموس غیرقابل درک هستند، بمثابه چیزهای واقعا موجود قلمداد کرد.

11

• این دگم ها ـ در مقایسه با چیزهای منفرد موجود ـ حتی از درجه واقعیت بمراتب بالاتری برخوردار می شوند.
• زیرا آنها بمثابه عام محض و بی غل و غش (به معنای رئالیستی آن)، از واقعیت کامل، خالص و مطلق بهره مند می شوند.

12

• بنابرین، پاسخ رئالیستی به مسئله مفاهیم عام (یونیورسال ها)، نه تنها پاسخی قابل تصور به مسئله مرکزی و دشوار معرفتی ـ نظری، بلکه قبل از همه و در وهله اول، یک موضعگیری جهان بینانه حیاتی ـ مماتی برای کلیسای کاتولیکی بوده که هدف و آماجش حفظ و تحکیم کلیسای کاتولیکی، بمثابه نهاد سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی مرکزی جامعه فئودالی بوده است.

13

• به این دلیل است که فلسفه کاتولیکی معاصر، یعنی نئواسکولاستیک و بویژه جریان اصلی آن، موسوم به نئوتومیسم ، بمثابه پاسدار کلیسای کاتولیکی رسمی، به پشتیبانی بی حد و حصر از رئالیسم می پردازد.

• مراجعه کنید به نئواسکولاستیک، تومیسم، نئوتومیسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

14

• وفاداری بی خلل و بی چون و چرای فلسفه کاتولیکی به فرم های مختلف رئالیسم، یعنی به آموزش مملو از تناقضات رنگارنگ، که در مرحله معینی از توسعه تفکر فلسفی بوجود آمده و بلحاظ تاریخی دیری است که فاتحه اش خوانده شده و حتی در ایام پیدایشش طبل بطلانش را مخالفانش در هر میدان شهر و روستا کوبیده بودند، نه به دلایل فلسفی ـ معرفتی ـ نظری و یا علمی، بلکه به دلایل جهان بینانه است که از آماجگذاری های سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی ارتجاعی کاتولیکی آب می خورند.

مراجعه کنید به نومینالیسم، مشاجره بر سر مفاهیم عام (یونیورسال ها) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر