۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

کمونیست ها امروز (29)

انقلاب علمی و فنی

پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور

بخش اول
انقلاب علمی و فنی

1

• «صنعت بزرگ» عامل تعیین کننده ی تولید مادی در دوران ما محسوب می شود.
• کارل مارکس 125 سال پیش به این حقیقت امر اشاره کرده است:
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 39، کاپیتال، فصل 13)

الف

• «جایگزینی نیروی انسانی بوسیله قوای طبیعی و مهارت ناشی از تجربه و دانش با استفاده از علوم طبیعی»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 407)
ب
• افزایش خودپوی «سرعت کار و نتیجتا شدت کار»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 432)
ت

• آن سان که «افزایش سیسماتیک شدت کار... و هر بهسازی ماشین آلات به وسیله ای برای مکش هر چیز شدیدتر نیروی کار» بدل می شود.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 23، ص 440)

• این وصف روندی است، که مجموعه پیشرفت فنی تا اوتوماسیون و حلاجی داتاها و غیره را در برمی گیرد.

2

• از اواخر قرن هجدهم، ببرکت فن مهندسی دمبدم علمی شونده، علم و تولید با هم رشد کرده اند و در هم جوش خورده اند.

3

• علم همراه با رشد شتابان غیرقابل تصور دانش ، خود به نیروی مولده اولین (پریمر) بدل شده است.

• مراجعه کنید به علم
4

• این دانش غول آسا نه فقط از وسعتی فراتر از فهم فردی برخوردار است، بلکه علاوه بر آن، کیفیتی نافذ در ساختار ژرف وجود مادی کسب کرده است.
• به عنوان مثال می توان از رشته های علمی زیر نام برد:

الف
• فیزیک ذره ای
ب
• بیولوژی مولکولی
ت
• تکنولوژی ژنی
پ
• ، دارو شناسی روانی
• و غیره.
5

• اما میزان و درجه کارآئی دانش منفرد نا متناسب با جهان بینی اجتماعی رابط است، تا بدانوسیله منفرد با کل در پیوند قرار گیرد.

• (هولتس دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیک دانش منفرد و کل دانش بسط و تعمیم می دهد. مترجم)

6

• بهره وری از معارف علمی بنا بر اهداف فردی صاحب وسایل تولیدی صورت می گیرد و تولید معارف یاد شده از نقطه نظر بهره وری فردی تحقق می یابد.
• بدین طریق، امروزه بجای افراد مشخص (اشخاص) تغلیظ بزرگ سرمایه، کنسرن ها و مؤسسات مالی نشسته اند، که با استفاده از امکانات و قدرت عظیم خویش، بمراتب شدیدتر اهداف خود را دنبال می کنند.
• هدف آنها هم انباشت سرمایه است.
• هدف آنها اما در مقایسه با سرمایه داران منفرد، بمراتب بی غل و غش تر است.
• چرا که سرمایه داران منفرد ـ حد اقل ـ انگیزه های شخصی نیز داشته اند.
• اما در مؤسسات بی نام و بی نشان، دیگر نمی توان از چنین انگیزه هائی سراغ گرفت.

• (انگیزه (موتیف) عبارت است از نیات سوبژکتیف درونی برای عمل فردی انسان ها که دلایل بیواسطه و سوبژکتیف ـ آگاهانه کردوکار فرد را تشکیل می دهند و به اراده فردی سمت و سو می بخشند.
• انگیزه ها در پیوند با اراده، که انسان ها را به تحقق عملی نیات نهفته در انگیزه وامی دارد، به محرکه عمل بدل می شوند.
• مجموعه انگیزه ها و تأثیرگذاری آنها حلقه ضرور تعیین رفتار اجتماعی انسان را، گشتاور ضرورکردوکار آگاهانه، عملی، جهان دگرگونساز و خود دگرگونساز اجتماعی انسان را و لذا گشتاور توسعه مناسبات اجتماعی او را تشکیل می دهند. مترجم)

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر