۱۳۹۱ خرداد ۵, جمعه

سیری در شعری از مهسا شریف (3)

کاش، باز هم گل های قاصدک وقتی بهار می آمد، با نسیم می رقصیدند پشت پنجره

گاف سنگزاد

• این خطوط شلوغ اند و
• این امواج، لال و
• سرعت ها غیر واقعی.

• گم می شوند کلمات
• در میانِ این هیاهویِ جاری
• در فیبرهای نوری
• دیر می رسند،
• کُشنده می شود انتظار.

• این تکنولوژی دزد است
• صدایت را از من می گیرد و
• نوازش دستانت را
• می رباید از دستانم

• این صفر و یک ها
• قلب ندارند
• نمی تپند و
• گرمای نگاهت انگار
• یخ بسته در این قاب

****

• کاش
• هنوز هم می شد
• عشق را به پای کبوترِ نامه بر بست و
• پِر داد در هوا

• کاش
• هنوز هم می شد
• گوش خواباند به صدای چهار نعلِ اسبِ چاپار و
• دل بست به خورجینِ پستچی

کاش
• باز هم گل های قاصدک
• وقتی بهار می آمد
• با نسیم می رقصیدند
• پشت پنجره

• ای کاش
• می شد به اعماق تاریخ سفر کرد

پایان

ادامه تلاش در جهت تحلیل شعر

تز ششم
کاش
هنوز هم می شد
گوش خواباند به صدای چهار نعلِ اسبِ چاپار و
دل بست به خورجینِ پستچی

• اوتوپی و آرزوی برگشت محال به گذشته، رفته رفته از صراحت روشنی گذرانده می شود:
• شاعر آرزو می کند که پیوندش با دیگران نه با استفاده از وسایل ارتباطی مدرن، بلکه با وسایل سابق برقرار شود:
• با پستچی هائی سوار بر درشکه و بویژه با خورجین سحرانگیزشان.

• این شعر مهسا حتی در فرم کاست نیز در انترنت منتشر شده است.

• اشاعه رؤیای رجعت به گذشته ای دور و بربادرفته در فرم های مختلف و رنگارنگ در جامعه و جهان صورت می گیرد!
• شعر هم یکی از فرم های بیشمار اشاعه خرافه و یاوه است!

تز هفتم
کاش
باز هم گل های قاصدک
وقتی بهار می آمد
با نسیم می رقصیدند
پشت پنجره

• این آرزوی شاعر ـ برخلاف آرزوهای محال دیگرش ـ برآوردنی است.
• فقط کافی است، دانه های گل قاصدک تهیه شود و در باغچه خانه کاشته شود.

• در این آرزوی شاعر نیز برگرداندن چرخ تاریخ به گذشته، بطرز چشمگیری به چشم می خورد.
• شاعر آرزو می کند که تقویم و رادیو و تلویزیون و انترنت بر افتد و او با مشاهده رقص گل های قاصدک در پشت شیشه پنجره، از هجرت زمستان و آمدن بهار با خبر شود.

تز هشتم
ای کاش
می شد به اعماق تاریخ سفر کرد

• این کلام واپسین شاعر و بیان رسای تمایلات ارتجاعی است:
• شاعر آرزو می کند که به اعماق تاریخ سفر کند و به احتمال قوی، در همانجا تا ابد بماند.

• اشکال کار فقط این است که حتی برای سفر به اعماق تاریخ به وسایل عصر جدید و دستاوردهای علمی و فنی آن نیاز مبرم است.

• این رؤیاها و آرزوها همه بدون استثناء ـ کم و بیش ـ مهر طبقاتی بر پیشانی خویش دارند و از وابستگی به طبقات بی فردا و بی دورنما حکایت می کنند
• برای طبقات مولد و بی همه چیز، برگشت به گذشته هرگز آرزو نبوده و نخواهد بود.

• چرا؟

• مگر چه فرقی بین مهسا و توده ها وجود دارد؟

• فرق و تفاوت و حتی تضاد میان مهسا و توده ها در شیوه زیست متفاوت آنها ست.
• گذشته مهسا احتمالا با فر و شکوه و حشمت و لذت فئودالی ـ بنده داری همراه بوده و گذشته توده ها با غل و زنجیر بندگی، غلامی و سرواژ!
• گذشته ی طبقه ای از جنس رؤیا و لذت و شادی بوده و گذشته طبقه دیگر از جنس کابوس و ریاضت و ذلت!

در کاخ و کوخ نه تنها طرز تفکر متفاوت و متضاد است، بلکه آرزو و رؤیا نیز!
کاخ نشینان، برگشت به گذشته ی برباد رفته را شولائی از رؤیا می پوشانند و کوخ نشینان طرح نوین فردا را در سر می پرورند!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر