تحلیلی
از
میمحا نجار
باعث این بررسی ما
نصرت الله نوح
است
که
گفتارهایی
راجع
به
شعرا
در
یوتوب
منتشر کرده است.
نصرت الله نوح
احتمالا
از
توده ای های قرن بیستم
بوده است.
طرز «تحلیل» نوح
دسکریپتیویستی
(توصیف گرایی)
است.
نصرت الله نوح
از
تفکر مفهومی
به
کلی
محروم
است.
نصرت الله نوح
در
سطح قضایا
پرسه می زند
و
عاجز از نفوذ در ذات پدیده ها و روندها و سیستم ها ست.
ولی
میلیون ها بار
بهتر از بقیه فضلای کشور است.
ما
در
هر صورت قدردان نصرت الله نوح
هستیم.
۱
زن گرفتم
شدم
ای دوست
به
دام زن
اسیر
من گرفتم تو نگیر
موضوع این شعر ایرج میرزا
دیالک تیک زن و مرد
(زن و شوهر)
است.
بررسی محتوای اشعار ایرج میرزا
ضمنا
بررسی ایده ئولوژی اشرافیت فئودال و روحانی
است.
ایرج میرزا
از
اعضای عالی رتبه اشرافیت فئودال و روحانی کشور بوده است.
شاهزاده قاجار
بوده است.
ایرج میرزا
در
این بیت شعر
دیالک تیک زن و شوهر
را
به
شکل دیالک تیک فریبنده و فریب خورده، صیاد وصید، ستمگر و ستمدیده بسط می دهد.
شوهرجماعت
در
قاموس ایرج میرزا
در
دام زن جماعت می افتند.
اسیر زن جماعت می شوند.
زنتصویر اشرافیت فئودال و روحانی
در
همین بیت اول همین شعر ایرج میرزا
معرفی می شود.
۲
زن گرفتم
شدم
ای دوست
به
دام زن
اسیر
من گرفتم تو نگیر
ایرج میرزا
بسان همه فضلای فئودالی
ضمنا
اهل پند و اندرز
است.
پند و اندرز
در
ایده ئولوژی فئودالی
یکی از مهم ترین متدهای آموزشی و پرورشی است.
ایرج میرزا
ضمن تشریح پوئه تیکی بیوگرافی خود،
به
خواننده و شنونده شعرش
اندرز می دهد.
در
این شعر
نهی از ازدواج (زنگیری) می کند.
۳
چه اسیری
که
ز دنیا
شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر
من گرفتم تو نگیر
در
قاموس ایرج میرزا،
ازدواج برای مردجماعت
فاجعه
است.
زن گرفتن
همان
و
سیر گشتن از دنیا
همان.
دلیل این قضیه چیست؟
چون
دیگر شعرای مرتجع نیز در رابطه با ازدواج
همین موضع نظری را دارند.
۴
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز به خیر
یاد آن روز به خیر
زن
مرا کرده میان قفس خانه
اسیر
من گرفتم تو نگیر
من گرفتم تو نگیر
ایرج میرزا
به
سؤال ما
جواب می دهد:
دلیل اول تنبه ایرج میرزا از ازدواج
محرومیت از سیر و سفر با رفقا
و
اسارت در قفس خانه
است.
حتما
حریفی
خواهد گفت:
چرا
همراه با همسر
به
سیر و سفر با رفقا و یا بدون رفقا
نمی رود؟
منظور ایرج میرزا
اما
فقط سیر و سفر خشک و خالی نیست.
چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر