دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۴۸۲)

 

پروفسور دکتر 

ولفگانگ ایشهورن

اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت

و

دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  

 

انگیزش

(موتیواسیون)

ادامه

۶۴

·    عمل اجتماعی فردی نتیجه بازتاب و حلاجی محیط زیست اجتماعی و تغییر آن در فرم آماجگزاری و انگیزش آگاهانه و تکانه های ارادی درخور است.

۶۵

·    انگیزه های مشخص در اثرگذاری دیالک تیکی مشترک (همه با هم) عوامل مختلف زیر تشکیل می شوند:

الف

·    نگرش ها، آرزوها و تمایلات توسعه یافته در انسان، به صورت حوایج و منافع فردی که او به آنها وقوف پیدا کرده است، به صورت خصلت (کاراکتر) و ساختار روانی او همراه با مناسبات، مطالبات و شرایط واقعیت اجتماعی انعکاس یافته در تحول عملی محیط زیست وارد صحنه می شوند.

ب

·    در چالش میان شرایط سوبژکتیو درونی و نسبتا ثابت که بخش عمده شان انگیزش های بنیادی اجتماعا کسب شده اند و شرایط جامعه ای عینی مادی و فکری انعکاس یافته، انگیزش معینی برای عمل هر فرد در جامعه و کلکتیو رشد می کند.

۶۶

·    تشکیل انگیزه را با هیچکدام از طرق زیر نمی توان توضیح علمی داد:

۱

·    نه با مدل های تحریک ـ واکنش پوزیتیویستی ـ بی هیویوریستی (رفتارشناسی)

۲

·    نه با اصل تعادل تئوری هومواوستازه

۳

·    نه با تئوری انطباق فونکسیونالیستی

۴

·    نه با آموزه غریزی بیولوژیکی

۵

·    نه با تئوری های آنتروپولوژی فلسفی

۶

·    نه با جامعه شناسی فهمنده

۶۷

·    تئوری انگیزش علمی را تنها در چارچوب درک مارکسیستی ـ لنینیستی از انسان می توان توسعه داد.

۶۸

·    آغازگاه  درک مارکسیستی ـ لنینیستی از انسان، عبارت است از تئوری ماتریالیستی ـ تاریخی (ماتریالیسم تاریخی) راجع به ماهیت و تعینیت (دترمینیته) رفتار انسانی که به مثابه محتوای زنده سوبژکت ـ اوبژکت به واسطه مناسبات جامعه ای و قبل از همه مناسبات مادی قابل توضیح است.

۶۹

·    انگیزش را باید به مثابه گشتاوری (ممانی) از اکتیویته آگاهانه، محیط زیست دگرگونساز و خوددگرگونساز انسان درک کرد.

۷۰

·    انگیزه ها همیشه حاوی آماجی اند.

۷۱

·    انگیزه ها همیشه نیتی در پی دارند.

·    هدفی در پی دارند.

ادامه دارد.