۱۳۹۸ آبان ۷, سه‌شنبه

سیری در جهان بینی علی‌اکبر دهخدا (آکبلای) (۱۳)

 
  علی‌اکبر دهخدا
(۱۲۵۷ ـ ۱۳۳۴)
محل زندگی تهران، چهارمحال و بختیاری، وین، سوییس، استانبول
آثار
 لغت‌نامه دهخدا
امثال و حکم
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 
آکبلای

۱
تو منتظری رشوه در ایران رود از یاد؟
خودکامه ز قانون و زعدلیه شود شاد؟
اسلام ز رمال و ز مرشد شود آزاد؟

یک دفعه بگو: 
«مرده شود زنده»
 آکبلای
هستی تو چه یک پهلو و یک دنده 
آکبلای
 
دهخدا
در این بند پایانی شعر طنزآمیزش
از
دیگر آماج های روشنگری علمی و انقلابی
پرده برمی دارد:
 
۲
تو منتظری رشوه در ایران رود از یاد؟
 
یکی دیگر از آماج های روشنگری مشروطه
مبارزه بر ضد رشوه
بوده است.
 
این تیغ انتقادی روشنگری
تیغی دو لبه است:
یعنی
انتقاد از دیالک تیک رشوه
است:
دیالک تیک رشوه
یعنی
دیالک تیک رشوه دهی و رشوه ستانی
 
روشنگری
هم
مخالف رشوه دهی
است
و
هم
مخالف رشوه ستانی
است.
 
۳
تو منتظری رشوه در ایران رود از یاد؟
 
سعدی
هم
رشوه ستانی
را
در بوستان به نقد کشیده و مذموم دانسته است:
 
بگو آنچه دانی،
که
حق،
گفته
 به

نه
رشوت ستانی
و
 نه
عشوه ده

معنی تحت اللفظی:
هر چه می دانی، بگو.
گفتن حق
بهتر از نگفتن آن است.

به ویژه توسط تو
که
نه
رشوه ستانی
و
نه
عشوه فروش.

سعدی
در این بیت شعر
دیالک تیک رشوه و عشوه
را
توسعه می دهد.

اما
منظور شیخ از عشوه دهی چیست؟

عشوه
ضمنا
به
معنی انجام کاری، بدون استفاده از زبان است.

منظور سعدی
هم
همین است:
سعدی
نمی تواند اندیشه اش را تبیین ندارد.

برای اینکه خداوند سخن
است.

یعنی
به
لحاظ بضاعت مفهومی
کم و کسری ندارد.

رشوه
هم
با
عشوه
رابطه دیالک تیکی
دارد:
رشوه برای تحمیل سکوت (کتمان اندیشه ای) به کسی داده می شود.
است.

رشوه
حق السکوت
است.

ولی
عشوه
برای تحمل داوطلبانه سکوت
است.

برای پرهیز از تبیین اندیشه
است.

سوبژکت رشوه
بیگانه ای است
ولی
سوبژکت عشوه
خود فرد
است.

در
عشوه
اندیشه جامه عمل می پوشد،
بدون اینکه جامه کلام بپوشد.
   
در
رشوه
کس دیگری می خواهد که فرد مورد نظر سکوت کند.

در
عشوه
خود فرد مورد نظر
داوطلبانه سکوت می کند
و
به
عوض سخن
عمل می کند:
ناز می کند
و
عشوه می ریزد.
 
۳
خودکامه ز قانون و زعدلیه شود شاد؟
 
یکی دیگر از آماج های روشنگری
دفاع از حکومت قانون و مخالفت با استبداد مطلقه (خودسری سلاطین و خوانین فئودال)
بوده است.
 
۴
 
اسلام ز رمال و ز مرشد شود آزاد؟
 
یکی دیگر از آماج های روشنگری
رهاسازی اسلام
از
رمال و عرفان
بوده است.
 
 
دعانویس و رمال
  با
 استفاده از نوشتن متون کتب مذهبی روی اجسامی 
مانند قفل کلید و کاسه یا روی کاغذ 
سعی در برطرف نمودن مشکل مراجعه کنندگان شان دارد.

دعانویس‌ها، 
در ازای نوشتن ادعیه و تعویذات، مبلغی با عنوان نیاز از مراجعه کنندگان اخذ می‌کنند.
 برخی از اینگونه افراد، مدعی هستند 
که
 با 
«علوم غریبه»
 آشنا بوده و «وسیله‌ای برای ابراز قدرت خداوند» هستند.
 گروهی دیگر با ادعای دانستن علم رمل و خبرداشتن از مجهولات عالم و خیر و شر، رمال نامیده می‌شوند.
 اسباب کار این گروه، اشکال شانزده‌گانه‌ای است که به دانیال نبی نسبت داده می‌شود.
 گروهی دیگر نیز برای مشتریانشان کف‌بینی و فالگیری می‌کنند.
 
برخی از دعانویسان 
با
 ادعاهای دروغ از اعتقادات سوءاستفاده نموده و از آنان اخاذی  
و 
حتی 
گاهی 
فرد دعانویس از مشتری خود سوءاستفاده جنسی 
 می کنند.
 
۵
یک دفعه بگو: 
«مرده شود زنده»
 آکبلای
 
دهخدا
به
دشواری روشنگری
در
مبارزه با خرافات
اشاره می کند
و
آن
را
با
زنده کردن مرده
قابل قیاس می داند.
 
اکنون 
در
 طویله جماران
رمال ها
روی کار آمده اند
و
تعداد مشتریان شان به میلیون ها سر می زند.
 
خوش به حال دهخدا
که
دیگر زنده نیست
تا
ببیند
 و
تا حد مرگ
عق بزند.
 
پایان
ادامه دارد. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر