۱۳۹۸ آبان ۳, جمعه

سیری در جهان بینی علی‌اکبر دهخدا (آکبلای) (۹)

 
  علی‌اکبر دهخدا
(۱۲۵۷ ـ ۱۳۳۴)
محل زندگی تهران، چهارمحال و بختیاری، وین، سوییس، استانبول
آثار
 لغت‌نامه دهخدا
امثال و حکم
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 
۱
نه 
بیم زِ کف بین 
و 
نه 
جن گیر و نه رمال

نه 
خوف ز درویش
 و 
نه
 از 
جذبه، 
نه 
از 
حال

نه
 ترس ز تکفیر
 و 
نه 
از
 پیشتو (تپانچه) شاپشال

مشکل ببری گور، سرِ زنده
 آکبلای

هستی تو چه یک پهلو و یک دنده، 
آکبلای

معنی تحت اللفظی:
آکبلای
تو
نه
از
کف بین و جنگیر و رمال 
هراس داری،
نه
از
درویش و جذبه و حال
و
نه
از
تکفیر و ترور و شاپشال.

سرگئی مارکوویچ شاپشال
 معلم روسی محمدعلی شاه قاجار
 و 
از 
مشوقین محمدعلی شاه در زمینه به توپ بستن مجلس
 
امکان اینکه تو در تختخواب بمیری، صفر است.
 
برای اینکه تو یک پهلو و یک دنده ای.
 
۲
نه 
بیم زِ کف بین 
و 
نه 
جن گیر و نه رمال

نه 
خوف ز درویش
 و 
نه
 از 
جذبه، 
نه 
از 
حال

نه
 ترس ز تکفیر
 و 
نه 
از
 پیشتو (تپانچه) شاپشال

مشکل ببری گور، سرِ زنده
 آکبلای

هستی تو چه یک پهلو و یک دنده، 
آکبلای
 
در این بند شعر دهخدا
اطلاعات بیشتری راجع به آکبلای
در
اختیار خواننده و شنونده شعر گذاشته می شود:
 
در پرتو این اطلاعات باید بند قبلی
را
نیز
مورد تجدید تحلیل قرار داد:
 
مردود خدا
 رانده ی ِ هر بنده،
 آکَبلای

از 
دلقکِ معروفِ نماینده، 
آکبلای

با 
شوخی 
و 
با 
مسخره و خنده، 
آکبلای

نَز مرده گذشتی و نه از زنده، 
آکبلای

هستی تو چه یک پهلو و یک دنده،
 آکبلای

معنی تحت اللفظی:
ای کربلایی،
که
نه
خدا
تو را قبول دارد 
و 
نه
بنده خدا
و
  دلقک معروف و نماینده مجلسی.
 
با
شوخی و مسخره بازی و خنده
نه
به
زنده
رحم می کنی
و
نه
به
مرده.
 
چقدر یک پهلو و یک دنده ای.
 
آکبلای
مظهر روشنگران علمی و انقلابی
است.
 
دهخدا
 روشنگران علمی و انقلابی 
را
 در
مفهوم هنری و طنزآمیز آکبلای
تجرید کرده است:
در این شعر دهخدا
خصایص روشنگران علمی و انقلابی
تبیین می یابند:
مشخصه اصلی روشنگران علمی و انقلابی
مردود خدا و مطرود اعضای جامعه بودن،
اهل طنز و طعنه و شوخی و خنده بودن،
نماینده بودن
(فعال سیاسی بودن)،
منتقد زنده و مرده (مضارع و ماضی) بودن
و
مهم تر از همه
یک پهلو و یک دنده بودن
یعنی
موضع نظری و عملی خارایین داشتن
است.
 
این به چه معنی است؟
 
۳
این
قبل از همه
به
معنی حقیقت پرستی اصیل
ست.
 
این بدان معنی است
که
برای روشنگران علمی و انقلابی
حقیقت عینی
جای خدا و بندگان خدا 
را
و 
حتی 
جای خویشتن خویش
را
می گیرد.
 
یعنی
روشنگران علمی و انقلابی
 از 
حقیقت عینی
در
بی اعتنایی به همه چیز و همه کس
حتی
در
بی اعتنایی به وضع زندگی خویشتن خویش
حراست به عمل می آید.
 
در بند دوم این شعر 
اطلاعات بیشتری راجع به روشنگران علمی و انقلابی عرضه می شود:
 
نه 
بیم زِ کف بین 
و 
نه 
جن گیر و نه رمال

نه 
خوف ز درویش
 و 
نه
 از 
جذبه، 
نه 
از 
حال

نه
 ترس ز تکفیر
 و 
نه 
از
 پیشتو (تپانچه) شاپشال

مشکل ببری گور، سرِ زنده
 آکبلای

هستی تو چه یک پهلو و یک دنده، 
آکبلای
 
روشنگران علمی و انقلابی
پشت پا به همه خرافات زده اند:
پشت پا
به
کف بین و جنگیر و رمال و تصوف و عرفان و جذبه و حال و مزخرفات دیگر زده اند.
ضمنا
هراسی نیز از تکفیر و تبعید و ترور ندارند.
 
 
به
همین دلیل 
مردن شان به مرگ طبیعی  
قریب به محال
است.
 
مشخصه مهم و عام روشنگران علمی و انقلابی
یک پهلو و یک دنده بودن
است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر