۱۳۹۸ آبان ۱, چهارشنبه

سیری در اشعار فریدون توللی (۱۰)

 
 فریدون توللی 

ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
 
 
۱
در ژرفنای خاک ِ سیه،
 باستان شناس
در 
جستجوی مشعل ِ تاریک ِ مردگان
 
در 
آرزوی اخگر ِ گرمی به گور ِ سرد
خاکستر ِ قرون ِ کهن 
را 
دهد به باد 
 
معنی تحت اللفظی:
باستان شناس
خاکستر قرون 
را
به
باد می دهد.
 
به
امید آن 
که
مشعل تاریک مردگان
را
و
اخر گرمی در گور سرد
را
پیدا کند.
 
آنچه
که
به
ظاهر 
ساده و واضح و روشن 
نمودار می گردد،
مملو از اندیشه های سؤال انگیز بغرنج
است.

۲
در ژرفنای خاک ِ سیه،
 
چرا
خاک سیاه؟
 
پیش شرط وقوف به این قضیه،
باستان شناس بودن است
و
بالتجربه
دیدن.
 
رنگ سیاه خاک
در
اعماق
احتمالا
به
دلیل فقدان اکسیژن 
است.
 
۳
در ژرفنای خاک ِ سیه،
 باستان شناس
در 
جستجوی مشعل ِ تاریک ِ مردگان
 
مفهوم مشعل تاریک مردگان
حاکی از چیست؟
 
مشعل تاریک
احتمالا
دال بر خاموشی مشعل است.
 
مردگان
را
شاعر باستان شناس
در 
قبور
در
حرکت
استنباط می کند؟
 
مردگان متحرکی
که
برای پیدا کردن راه
و
تمیز راه از چاه
مشعل در دست داشته اند؟
 
اما
نه
مشعل روشن،
بلکه مشعل خاموش.
 
باستان شناس
دنبال مشعل خاموش مردگان می گردد.

اما
برای چی؟

۴
در ژرفنای خاک ِ سیه،
 باستان شناس
در 
جستجوی مشعل ِ تاریک ِ مردگان
در 
آرزوی اخگر ِ گرمی به گور ِ سرد
 
آرزوی باستان شناس
پیدا کردن اخگر گرمی در گور سرد
است.
 
اخگر
دال بر آتشی است
که
کشته شده
ولی
در
زیر خاکستر
کماکان
روشن
است.
 
اگر 
اخگر را با مشعل
در
پیوند ببینیم،
می توانیم بگوییم
که
باستان شناس
می خواهد که با اخگر، مشعل خاموش مردگان
را
روشن کند
و
به
کند و کاو بپردازد.
 
۵
در ژرفنای خاک ِ سیه،
 باستان شناس
در 
جستجوی مشعل ِ تاریک ِ مردگان
 
در 
آرزوی اخگر ِ گرمی به گور ِ سرد
خاکستر ِ قرون ِ کهن 
را 
دهد به باد
 
اخگر
آتش سوزنده
در
زیر خاکستر قرون
است.
 
باستان شناس
به
همین دلیل
خاکستر قرون
را
به باد می دهد.
 
خیلی زیبا ست.
 
۶
تا
 از 
شکسته های یکی جام
یا 
گوشواره های یکی گوش
یا 
از 
دو چشم ِ جمجمه ای مات و بی نگاه
گیرد سراغ ِ راه
معنی تحت اللفظی:
آماج باستان شناس
عبارت است
از
راهیابی
به
مدد تکه های جام شکسته ای، گوشواره های گوشی و چشمان مات و بی نگاه جمجمه ای.
 
۷
تا
 از 
شکسته های یکی جام
یا 
گوشواره های یکی گوش
یا 
از 
دو چشم ِ جمجمه ای مات و بی نگاه
گیرد سراغ ِ راه
 
برای باستان شناس
جام و گوشواره
حاوی و حامل اطلاعات ارزنده ای اند:
 
باستان شناس
مثلا
از
تعیین قدمت جام و گوشواره
می تواند دریابد که همنوع مورد نظر
چند هزار سال قبل
زیسته است.
چه خورده و چه نوشیده است.
با
کدامین فلزات و شبه فلزات
آشنایی  داشته است.
مرد بوده و یا زن بوده است.
همبود مربوطه
به
 لحاظ علمی و فنی
در
کدامین پلکان نردبام توسعه 
قرار داشته است.
 
جالب
گرفتن سراغ راه
از
دو چشم جمجمه
است.
 
 دو چشم مات و خالی از نگاه
برای  باستان شناس
راهنما هستند.
 
باستان شناسان
روی جمجمه
کار پژوهشی همه جانبه ای انجام می دهند.
 
جمجمه
را
با
جمجمه مرده های کشف شده دیگر
مورد مقایسه قرار می دهند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر