۱۳۹۸ مهر ۲۷, شنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۸۴)


شین میم شین

نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۵ ـ ۲۲)

حکایت سوم


۱    
نه سگ دامن کاروانی درید
که دهقان نادان، که سگ پرورید.
معنی تحت اللفظی:
اگر سگی دامن رهگذری را بدرد،
مقصر
پروردگار سگ
(سگ پرور)
است
و
نه
خود سگ.

هشدار سعدی به پادشاه، از عوامفریبی نیرنگین بی چون و چرائی سرشار است.

این هشدار سعدی، در نگاه اول انقلابی و چپگرا جلوه می کند.

ایدئولوگ طبقه حاکمه ـ  ظاهرا ـ به طرفداری از مظلومین،
از
رئیس قوه مجریه
(شاه)
 بیداری و دادگری می طلبد.

سعدی
اما
 در واقع، 
با 
یک تیر 
چند نشان مختلف 
می زند:

نشان اول

سعدی
 معضلات اجتماعی
را
به
گردن «گرگ»
(عمال دولتی، دشمنان داخلی و خارجی، راهزنان و غیره)
 می اندازد.

در
جامعه ـ فلسفه سعدی،
 اگر گرگ ستمگر نباشد،
گله و جامعه در نهایت رفاه و سعادت زندگی خواهند کرد.
گرگ مورد نظر سعدی از عمال دولتی تشکیل می یابد،
که خود سلسله مراتبی را تشکیل می دهند:
از کدخدا شروع می شود و به ژاندارم و غلامان مسلح و سپاه و مباشر و سرهنگ و وزیر و ملازم و غیره می رسد.

سؤال

سعدی
بدین طریق
به
مسئله،
هیئت سوبژکتیو
 می بخشد،
یعنی
دیالک تیک ف  و اجتماعی
را
 پاره می کند،
 جنبه ف  مسئله
را
عمده و برجسته می کند
و
بر
جنبه اجتماعی آن
سرپوش می نهد
و
 بدین طریق
نظام الف فئودالی
را
از
زیر ضربه انتقاد
بیرون می برد
و
تبرئه می کند.

جواب

سعدی
بدین طریق
به
مسئله،
هیئت سوبژکتیو
 می بخشد،
یعنی
دیالک تیک فردی و اجتماعی
را
 پاره می کند،
 جنبه فردی مسئله
را
عمده و برجسته می کند
و
بر
جنبه اجتماعی آن
سرپوش می نهد
و
 بدین طریق
نظام اجتماعی فئودالی
را
از
زیر ضربه انتقاد
بیرون می برد
و
تبرئه می کند.

۲
نه سگ دامن کاروانی درید
که دهقان نادان، که سگ پرورید.

اگر
 گرگ کذائی
بر
توده خلق
(رعایا، بنده ها، اصناف، تجار و صنعتگران شهری)
ستم روا می دارد
و
حاصل کار و زحمت آنان
را
به
 زور شلاق و سرنیزه و چماق و زجر و اعدام تصاحب می کند، در
عین حال
به
اجرای وظیفه محوله از سوی دربار و طبقه حاکمه
می پردازد
و
نمی تواند نپردازد.

ثروتی هم که گرگ گرد می آورد،
در
وهله اول و عمدتا برای خزینه طبقه حاکمه و دربار است،
 نه
 برای خود او،
چرا که بر طبق رهنمود سعدی،
ناظری بر او نظارت دارد و مو به مو
گزارش می دهد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر