جمعبندی
از
مسعود بهبودی
هدایت
نامه ای به جمال زاده
زیادخسته و به همه چیز بی علاقه هستم.
فقط روزها را می گذرانم و هر شب بعد از صرف اشربهٔ مفصل خود را به خاک می سپارم و یک اَخ و تُف هم روی قبرم می اندازم.
۱
دلیل رسیدن به پوچی
علافی است.
۲
برو کار میکن
مگو:
«چیست کار؟»
که
سرچشمه دلگشایی است
کار
۳
کار به زندگی آدمی
محتوا و معنای واقعی می بخشد
و
روح آدمی را از رضایت و سعادت سرشار می سازد.
۴
کار
درمان درد های بی درمان است
صادق هدایت
اصفهان نصف جهان
قم
شهر مرده ها، عقرب ها، گدا ها و زوار ها. (؟)
اتومبیل ما جلوی گاراژ ایستاد.
بی اندازه شلوغ بود.
من و رفیقم به طرف صحن رفتیم …
مردم در آمد و شد بودند.
آخوند ها با گردن بلند (؟) و عبایی که روی دوششان موج می زد، تسبیح می گرداندند و قدم می زدند
۱
صادق هدایت هنوز نمی داند که زوار اسم جمع است و نباید جمع بسته شود.
۲
زوار جمع زایر = زیارت کننده است.
۳
گردن بلند مصطلح نیست.
۴
گردن کلفت مصطلح است.
۵
و
سر بلند
این نظر شما نادرست نیست.
۱
ولی
در عرصه خاص سیر می کند.
۲
حقیقت عینی
همیشه
در عرصه عام و کلی است.
۳
ما در تحلیل اشعار دهخدا و توللی و اخوان
به
نتیجه شگرفی رسیده ایم:
الف
در
روشنگری علمی و انقلابی
(دهخدا و صور اسرافیل و توللی ....)
هومانیسم
(توده گرایی و لاجرم کودکگرایی و زحمتکشگرایی وزنگرایی)
و
ناتورالیسم
(جانورگرایی و محیط زیست گرایی و ...)
دست در دست می روند.
ب
در
ضد روشنگری علمی و انقلابی
(فئودالیسم، فاشیسم، فوندامنتالیسم و غیره)
آنتی هومانیسم با آنتی ناتورالیسم
دست در دست می روند
میم
ما با سیرکولاسیون (حرکت دوار) جهانی اندیشه سر و کار داریم.
اندیشه صاحب ندارد.
حریف
جالب است
پس چرا وقتی مطلبی از
چند متفکر را در رابطه با موضوعی خاص میاوریم
از «خوداندیشی» میگویید
ولی الان می گویید که گوینده مهم نیست
نفس خود اندیشه مهم است !
یک بام و دو هوا؟
۱
ممنون از همانیدشی
۲
خوداندیشی به چه معنی است؟
۲
خوداندیشی که به معنی اختراع اندیشه از صفر نیست.
۳
هر نسلی از بشر
با
میراث مادی و فکری
از
پیشینیان
شروع به کار مادیو فکری می کند.
۴
مثلا
با
وسایل تولید معین به میراث مانده
با
مفاهیم فقهی، فلسفی، علمی، هنری و غیره به میراث مانده
با
متدهای فکری درست و ناردست به میراث مانده
با
تئوری های درست و غلط به میراث مانده
۵
میراث پیشینیان
پایه مادی و فکری کار مادی و فکری هر نسل جدید است.
۶
مخالفت ما با نقل »مطلبی از
چند متفکر در رابطه با موضوعی خاص »
مخالفت با طرز «تفکر» اسکولاستیکی و پراگماتیستی است.
۷
افراد خودشان نمی توانند بیندیشند.
۸
به همین دلیل
در
کتابی
در
رساله ای
پای منبری
دنبال اندیشنده ای می گردند
تا
اجیرش کنند.
۹
تا اندیشه های او را
به دوش کشند و به آسانی خوردن آب خنک
به وقت نیاز
نقل کنند و نقد (ضد نسیه) کنند.
۱۰
این اندیشه ها را هم چه بسا اصلا نمی خوانند و مورد تأمل قرار نمی دهند.
۱۱
نمی توانند هم مورد تأمل قرار دهند.
چون ساز و برگ تفکر را در اختیار ندارند.
۱۲
می توان وضو گرفت و به قبر قمر بنی هاشم قسم خورد
که
مثلا
خود شما
کامنت های ما را هم نمی خوانید.
۱۳
از سؤالات شما
این حقیقت امر نعره می زند:
آیا این حرفها مال خودتان است و یا مال علامه ای از فرنگستان است؟
هیج از خود پرسیده اید
که
چرا
صادق هدایت ها
به خواهر و مادر این و آن گیر می دهند و نه به داداش و بابای آن و این؟
۱
چرا مادر قحبه ها
مش صادوخ
و
نه
پدر جاکش ها؟
نظر
است
لامصب.
۱
تو اگر قبولش نداری
باید استدلال کنی و نظر غلط همنوعت را رد کنی.
۲
۹۹ درصد شعرای وطنی اصلا شاعر نیستند.
۳
اینها
ناظم اند.
۴
اصلا نمی دانند که شعر چیست.
۵
شعر فرمی از فرم های متنوع هنر است.
۶
مثلا
ملک الشعرای آستان قدس رضوی
(بهار پدر و پسر)
ناظمند
و
نه شاعر.
۷
رودکی یک میلیون بیت سروده است
و
برای هر بیت درهمی از پادشاه ستانده و میلیونر شده است.
۸
رودکی
ولی
شاعر نبوده است.
ناظم بوده است.
۹
اینها
هنرمند
به معنی واقعی کلمه نبوده اند
۱۰
اینها
سخنور بوده اند.
حسین
جناب جابر
سرشار از اعتماد به نفس است
حيف که گمان مي برد كه می داند.
۱
جناب جابر
گمان نمی برد که می داند.
۲
جناب جابر
واقعا
می داند که می داند.
۳
بحث بر سر دانایی جناب جابر نیست.
۴
بحث بر سر چیست؟
۵
برای دادن جواب به این سؤال
باید
دیالک تیک ارزشمند نابی
از
همین سایه
پیر پرولتاریا
را
به خدمت گرفت:
زندگی زیبا ست ای زیبا پسند
زنده اندیشان
به زیبایی رسند.
۶
سایه
دیالک تیک مرده عندیشی (اشتباه املایی نیست. عمدی است.) و زنده اندیشی
را
بی آنکه خودش متوجه شود
(اعجاز هنر همین است)
توسعه داده است.
۷
اگر این دیالک تیک را در رابطه با این موضوع بحث
بسط دهیم
به
دیالک تیک دانش مرده و دانش زنده
می رسیم.
۸
علمای وطنی
حمالان دانش مرده
اند.
به قول کریم در قرآن کریم:
کامثل الحمار یحمل اسفارا
الاغ هایی اند که لوحه های تورات را حمل می کنند.
۹
اندوخته دانش مرده احسان طبری غول آسا ست.
۱۰
طبری ولی علیرغم این اندوخته عظیم
توان زنده اندیشی ندارد.
۱۱
دانش مرده
فقط
به درد «تفکر» اسکولاستیکی می خورد
که
فقط
تفکر نیست.
۱۲
«متفکر» اسکولاستیکی
در به در
به
دنبال ایه و روایت و حدیث و خبر و ضرب المثل و کلام قصار
در
صندوق ذهنش می گردد تا اعلام نظر کند و شق القمر کند .
۱۳
جناب جابر
هم
حمال دانش مرده است
ولی
اندیشیدن نمی تواند.
۱۴
به همین دلیل برای تحلیل شعری چند بیتی
پیش شرطی به صورت ۵۰ ـ ۶۰ سال شعرخوانی و شعردانی و شعرشناسی
تعیین می کند
و
به
زنده اندیشان
دشنام می دهد
برای شان
پرونده می سازد
فوری به تیمارستان می فرستد
و
انگ ابله بر پیشانی شان می زند.
احمد شاملو
در زمان سلطان محمود می‌کشتند که شیعه است،
زمان شاه سلیمان می‌کشتند که سنی است،
زمان ناصرالدین شاه می‌کشتند که بابی است،
زمان محمد علی شاه می‌کشتند که مشروطه طلب است،
زمان رضا خان می‌کشتند که مخالف سلطنت مشروطه است،
زمان پسرش می‌کشتند که خراب‌کار است ،
امروز توی دهن‌اش می‌زنند که منافق است وفردا وارونه بر خرش می‌نشانند و شمع‌آجین‌اش می‌کنند که لا مذهب است.
اگر اسم و اتهامش را در نظر نگیریم چیزی عوض نمی شود :
در آلمان هیتلری می کشتند که یهودی است،
حالا در اسرائیل می‌کشند که طرف‌دار فلسطینی‌ها است،
عرب‌ها می‌کشند که جاسوس صهیونیست‌هااست،
صهیونیست‌ها می‌کشند که فاشیست است،
فاشیست‌ها می‌کشند که کمونیست است،
کمونیست‌ها می‌کشند که آنارشیست است،
روس ها می‌کشند که پدر سوخته از چین حمایت می‌کند،
چینی‌ها می‌کشند که حرام‌زاده سنگ روسیه را به سینه می‌زند،
و می‌کشند و می‌کشند و می‌کشند....
و چه قصاب خانه‌یی است این دنیای بشریت ....
۱
این حرف های گنده گنده شاملو
را
تحلیل باید کرد.
۲
سایت صادق هدایت
افکار احمد شاملو
را
یعنی
مخالف سرسخت هدایت
را
تکثیر و توزیع و تبلیغ می کند.
۳
ایمان بیاوریم
به
هویت (یکسانی) و وحدت ایده ئولوژیکی هدایت و شاملو
بروجردی و خمینی
شوپنهاور و نیچه
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر