۱۳۹۸ آبان ۸, چهارشنبه

نئوتومیسم (۳)

 
 پروفسور دکتر هاینتس پپرله
برگردان
 شین میم شین
  

۲۳
·      نمایندگان اصلی نئوتومیسم به شرح زیر بوده اند:
·      مرسیه، گاردایل، گردت، گیلسون، مانسر، هوروات، گرابمن، ماوسباخ، باور، پیپر، دریمیکر، دولف، رولند گوسلاین، شیلینگ، تیشلدر، قبل از همه ماریتین، گاریگو لاگرانژ، سرتیلانژ.

۲۴
·      افراد نامبرده را باید نمایندگان قطعی نئوتومیسم تلقی کرد.

۲۵
·      به نظر  بوخمیسکی گروهی از وابستگان تومیسم مانند مارشال و گایزر  نیز به نئوتومیسم تعلق دارند که در پی پیوند دادن آن با جریانات غیراسکولاستیکی اند و همچنین نمایندگان مولینیسم

۲۶
·      آثار زیر را می توان به مثابه   نماینده منابع کلی سیستماتیک نئوتومیسم تلقی کرد:

الف
·      مانسر، «ماهیت تومیسم» (۱۹۳۲ ـ ۱۹۴۹ میلادی چاپ سوم)

ب
·      گردت، «فلسفه ارسطوئی تومیستی»، (اثردو جلدی) (۱۹۳۵ میلادی)

پ
·      یولیوت، «بررسی فلسفه» (اثر چهار جلدی) (۱۹۳۵ میلادی)

ت
·      مرسیه، دولف و دیگران، «کورس فلسفه» (اثر ۱۱ جلدی) (۱۸۹۲ میلادی، بارها تجدید جاپ شده تا سال ۱۹۴۷ میلادی).

۲۷
·      بعد از جنگ جهانی دوم به جای این آثار استاندارد، از سوی انستیتوی لوون فلسفه نئوتومیستی تحت عنوان کلی فلسفه لوانینسیز  انتشار می یابد.

۲۸
·      نئوتومیسم که ریشه در مناسبات اجتماعی فئودالی دارد، توانسته به یکی از نخستین جریانات فلسفه بورژوائی در عصر حاضر بدل شود.

۲۹
·      علت این امر در روند عمومی پشت کردن بورژوازی امپریالیستی به کلیه دستاوردهای ایدئولوژیکی مترقی بورژوازی آغازین نهفته است.

۳۰

·      به قول لنین، بورژوازی امپریالیستی با شروع بحران عمومی سرمایه داری «در وحشت از پرولتاریای رشد یابنده و نیرومند شونده» به حمایت از «هرچیز عقب مانده، میرنده و قرون وسطائی» می پردازد و برای حفظ حاکمیت خود به خدمت می گیرد.
·      (ولادیمر لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۹، ص ۸۲)

۳۱
·      نئوتومیسم بی شک در مقایسه با دیگر جریانات  فلسفه بورژوائی حاوی امتیازات زیر است که برای نفوذ خارق العاده اش در دهه های اخیراهمیت چشمگیری داشته اند:

الف
·      پیوند تنگاتنگ نئوتومیسم با سازمانی مانند کلیسای کاتولیک، با دستگاه تبلیغاتی مؤثرش، با کشیشان، با اعضای انجمن های مذهبی بیشمار که در محافل وسیعی از اعتبار برخوردارند.

ب
·      خصلت ایدئالیستی ـ عینی آن که برتر از آموزش های ایدئالیستی ـ ذهنی و سوبژکتیویستی جریانات فلسفی بورژوائی دیگر است و برای ارضای نیازهای جهان بینانه معینی مناسب تر است.

پ
·      خصلت فراگیر آن.

۳۲
·      نئوتومیسم در مقایسه با فلسفه های بورژوائی دیگر از لحاظ تاریخی قدیمی ترین و لذا ژرفترین و فراگیرترین سیستم فلسفی است:
·      نئوتومیسم حاوی تئوری شناخت، منطق، اونتولوژی، متافیزیک، طبیعتفلسفه  کامل ویراسته است.

۳۳
·      نئوتومیسم حاوی تعلیمات اجتماعی، اتیک و استه تیک مفصلی است، که در آثار مختلف در مقیاس های متفاوت عرضه می شوند و به طور  کلی از لحاظ تربیتی به نحو بسیار خوبی تنظیم یافته اند.

۳۴
·      سیستم نئوتومیستی از لحاظ مبانی چیز تازه ای بر تومیسم قرون وسطی اضافه نمی کند.

۳۵
·      اینکه طرفداران نئوتومیسم به ویژه  در آستانه قرن بیستم تلاش کرده اند، روایات تومیسم را با توسعه اجتماعی و علمی تطبیق دهند و عناصر جریانات فلسفی دیگر را وارد سیستم فلسفی خود سازند، تغییری در این امر نمی دهد.
·      زیرا مبانی جهان بینانه در این میان دست نخورده مانده اند.

۳۶
·      نئوتومیسم (علیرغم کلیه تلاش های نمایندگانش برای ارتقای آن به سطح زمانه) جز مرمت و تعمیر آگاهانه میراث فکری قرون وسطی نیست.

۳۷
·      موضوع مرکزی نئوتومیسم با موضوع مرکزی اسکولاستیک تفاوتی ندارد و آن عبارت است از تلاش برای ایجاد انطباق میان علم و ایمان.

۳۸
·      از این رو پایه و مبنای سیستم نئوتومیستی را تعلیمات مربوط به رابطه فلسفه و مذهب تشکیل می دهد.

۳۹
·      برخلاف جریانات فلسفی بورژوائی جدیدتر که جدائی قطعی میان علم و ایمان را مبنای کار خود قرار می دهند، نئوتومیسم بر انطباق قسمی آندو پافشاری می کند.

۴۰
·      نئوتومیسم به مذهب جامه روشنفکرانه می پوشاند و ادعا می کند که خدا در وحی همان حقایق را ابلاغ کرده است که انسانها ضمن تحقیق خود و طبیعت پیرامون خود به مثابه   مخلوقات الهی به کمک  عقل در می یابند.

۴۱
·      پس حقیقت همان است و فقط راه های رسیدن بدان مختلف اند.

۴۲
·      اهمیت این تعلیمات در این است که نئوتومیست ها برای وحی به دلیل  خالی از گمراهی و خطا بودن کلام خدا مقام عالی تری قایل می شوند و بدان حق می دهند که برای خرد گمراه شونده، تعیین تکلیف کند.

۴۳
·      بدین طریق، فلسفه در نهایت، کاملا تابع تئولوژی می شود و از این امر نئوتومیست های امروزی به همان سرسختی دفاع می کنند که مدرسان قرون وسطی دفاع می کردند.
                                                         
۴۴
·      و لذا فیلوسوفیا لووانینسیز فرضیه بندی می کند:
·      «چنین به نظر  می رسد .... که هر سیستم فلسفی کامل که به هیچ وجه برای تئولوژی نقش علم کمکی قائل نباشد، درست به همین دلیل باطل خواهد بود.»
·      (فیلوسوفیا لووانینسیز، فصل اول، ص ۴۱ )

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر