۱۳۹۸ مهر ۱۳, شنبه

نئواسکپتیسیسم و اسکپتیسیسم (تردیدگرایی) (۱)


 پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
 شین میم شین

اسکپتیسیسم یونانی

۱
         اسکپتیسیسم مکتب فلاسفه یونانی است که در فاصله سال های (۳۰۰ ـ ۲۰۰ قبل از میلاد)  پا به عرصه وجود نهاد و تا قرن دوم میلادی مؤثر واقع شد.

۲
         توسعه اسکپتیسیسم در جهان باستان به سه دوره زیر تقسیم بندی می شود:

الف


پیرون الیسی
 (۳۶۰ ـ  ۲۷۰ ق. م.)
فیلسوف یونان باستان
مؤسس اسکپتیسیسم
(پیرونیسم)

         اسکپتیسیسم دوره قدیم به نمایندگی پیرون و تیمون

ب
         اسکپتیسیسم دوره میانی، معروف به دوره آکادمیک به نمایندگی ارکه سیلائوس، کارنه آدس

پ
         اسکپتیسیسم دوره جوان و یا جدید به نمایندگی آینه سیدموس، اگریپا، سکستوس امپیریکوس

۳
         عنصرمشترک اسکپتیسیسم یونانی با استوئیسم و اپیکوریسم عبارت است از خوشبختی گرائی.

         مراجعه کنید به استوئسم، اپیکوریسم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۴
         اسکپتیسیسم هم مثل آندو، آرامش روحی را پیش شرط نیل به خوشبختی واقعی قلمداد می کرد.

۵
         استوئیسم و اپیکوریسم راه رسیدن به این خوشبختی را در شناخت جهان می دانند.
         ولی اسکپتیسیسم یونانی در صرفنظر از هر نوع شناخت می داند.

۶
         اسکپتیسیست های یونانی شناخت جهان را محال اعلام می کنند.

۷
         آنها ادعا می کنند که انسان با پرهیز از شناخت جهان، از تأثیرات آن در امان می ماند و می تواند به آن آرامش روحی که پیش شرط خوشبختی واقعی است، نایل آید.

         (هرچه خرتر به همان اندازه خوشبخت تر! مترجم)

۸
         اسکپتیسیست های یونانی موضعگیری منفی خود  نسبت به امر شناخت را در نکات آموزشی  خود اثبات می کنند.

۹
         این نکات از نقطه نظرها، ادعاها، تزها و دلایل تشکیل می یابند.

۱۰
         اسکپتیسیست ها می کوشند تا با این نکات و در این نکات احکام زیر را اثبات کنند:

الف
         این حکم را که حقیقتی وجود ندارد.

ب
         این حکم را، که جهان غیرقابل شناسائی است.

پ
         این حکم را که شناخت بطور کلی محال است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر