۱۴۰۳ خرداد ۲۱, دوشنبه

وجود و شعور (۴۱)

 

سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین

 (۱۸۸۹ ـ ۱۹۶۰)

برگردان

شین میم شین

 

فصل دوم

کردوکار روانی و واقعیت عینی

 

۱

تئوری انعکاس

ادامه

 

۵۳


·    جداسازی دوئالیستی تصاویر، یعنی ایده ها، یعنی پدیده های مربوط به شعور از چیزهای مادی به پاراللیسم (مکتب توازی) منتهی می شود.

 

(در پاراللیسم (توازی گرایی)،

شعور و وجود، عکس و اصل، مفهوم سیب و خود سیب، در موازات یکدیگر وجود دارند.

یعنی

دیالک تیک وجود و شعور

(اصل و عکس، سیب و مفهوم سیب)

به

 دوئالیسم وجود و شعور

مبدل می شود.

دوئالیسم

میراث فکری مانی پیامبر است.

در فلسفه اروپا

دوئالیسم را منیچه ئیسم (مانی گروی، مانی گرایی) هم می نامند.

دوئآلیسم معروف مانی را دوئآلیسم نور و ظلمت تشکیل می داد.

مترجم)

 

۵۴

·    مطابقت ایده ها (اندیشه ها) و چیزها، در  دوئالیسم، فقط می تواند رابطه متقابل (کوررلاسیون) حلقات مختلف دو سلسله موازی باشد.

·    رابطه متقابل نامعلوم و یا ناشی از کسی باشد. 

 

۵۵

·    در چنین پاراللیسمی (توازی گرایی ئی) میان پدیده های شعور و پدیده های جهان مادی، تصاویر و ایده ها نیز می توانند علائمی (نشانه هایی) برای واقعیت مادی باشند، که فقط در رابطه متقابل (کورلاسیون) فرمالی (صوری ئی) نسبت به آنها قرار دارند، که در پی رابطه ای خارجی اگرچه با واقعیت مطابقت دارند، ولی به هیچوجه ماهیت چیزها را نمودار نمی سازند.

 

۵۶

·    در این صورت، شناخت واقعی چیزها امکان ناپذیر می گردد و مسئله معرفتی ـ نظری (مسئله مربوط به تئوری شناخت) لاینحل می ماند.

 

۵۷

·    چنین درکی از تصاویر مثلا ایده ها، پیامدهای وخیم دارد.

 

۵۸

·    در صورت از آن خود کردن چنین درکی از تصاویر، دیگر نمی توان از منجلاب تضادها، مسائل خیالی (فیکتیو) و لذا لاینحل بیرون آمد.

 

۵۹

·    در این صورت، آموزه (تعلیمات) ادراک (استنباط) باید به ناچار و بالاجبار، به حل این معما نایل آید که تصویر درونی شعور، چگونه می تواند به بیرون (به خارج از ذهن) برسد؟

 

۶۰

·    یعنی تصویر درونی شعور، چگونه می تواند از جهان شناخت به جهان خارج، یعنی به جهان مادی چیزها نفوذ کند؟

 

۶۱

·    اگر تصویر (نقشبندی) بنا بر این فرض ها (پره میس ها) به مثابه شیئ فکری خاصی تصور شود که بنا بر طبیعتش، مستقل از اشیاء جهان مادی وجود دارد، آنگاه مسئله مربوط به پیوند تصویر با شیئ (موضوع تصویر)   پیشاپیش لایحل خواهد بود.

 

۶۲

·    تصویر، در واقع، به مثابه شیئ فکری وجود ندارد، که مستقل از شیئ مادی باشد ویا به جای آن گذاشته شود.

 

۶۳

·    تصویر به مثابه تصویری از شیئی وجود دارد.

 

(به عبارت روشنتر،

میان شیئ و تصویر،

مثلا میان سیب و مفهوم (واژه) سیب،

رابطه دیالک تیکی محتوا و فرم وجود دارد و در این رابطه دیالک تیکی، نقش تعیین کننده از ان شیئ (سیب مادی، محتوا) است.

یعنی تصویر مستقل از شیئ (مفهوم سیب مستقل از سیب) وجود ندارد.

تصویر ثانوی است و نه اولین.

تصویر تابع شیئ است.

مترجم)

 

۶۴

·    ضمنا تصویر (نقشبندی، مهر)  شیئی، علامت و نشانه ان نیست.

 

۶۵

·    تصویر درخود، یعنی تصویری مستقل از شیئی که تصویر، نقشبندی آن است، وجود ندارد.

 

۶۶

·    ما نه به درک تصاویر، بلکه به درک اشیاء، به درک چیزهای مادی نایل می آییم.

·    اشیاء و چیزهای مادی ئی که در تصاویر نهفته اند.

 

۶۷

·    تصویر را نمی توان بدون متلاشی سازی اش، از شیئ مجزا ساخت.

 

۶۸

·    راه اولیه، نه از شعور به سوی شیئ، بلکه برعکس، از شیئ (موضوع مربوطه) به شعور بوده است.

 

(از سیب به مفهوم سیب بوده است.

مترجم)

 

۶۹

·    به همین دلیل، این سؤال که ادراکات، چگونه از تصاویر به چیزها رسیده اند، سؤال غلطی است.

 

۷۰

·    اگر کسی بکوشد تا به چنین سؤال غلطی جواب بیابد، به تله ای می افتد و همراه با ایدئالیسم به بن بست می رسد.

 

۷۱

·    همه حرف هایی که راجع به ادراک (استنباط) گفته شد، اصولا می توان راجع به تصور نیز گفت.

 

·    مراجعه کنید به تصور

 

 

تصور

 

۱

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12803

 

۲

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/12806

 

پایان


 

۷۲

·    تصورات عمدتا به مثابه تصاویر «درونی» نمودار می گردند و چه بسا مجزا و منفصل از چیزهای مربوطه در نظر گرفته می شوند.

 

۷۳

·    برای اینکه تصورات، بر خلاف ادراکات (استنباطات)، تصاویری از اشیائی (موضوعات مربوطه ای) اند که در لحظه موجود در دسترس نیستند.

 

۷۴

·    اما تصورات نیز تصاویری از اشیاء هستند که در اثر اثرگذاری چیزها پدید می آیند:

 

الف

·    بازتولید تصورات نیز در آغاز به نوبه خود در اثر اثرگذاری اشیاء مشروط می شود.

 

ب

·    اگر هم از همان اشیاء نباشد، از اشیاء دیگری است که قبلا با شیئ مربوطه در پیوند بوده اند.

 

پ

·    شیئ مربوطه ای که در تصور بازتولید می شود.

 

ت

·    اگر سوبژکتی (مثلا کسی) این و یا آن تصور را در غیاب شیئ مربوطه (شیئ مربوطه ای که تصویر برداری شده است)، اکتوئالیزه می کند (فعلیت می بخشد)، به شرطی  است که  در بشر، تصور عینیت یافته در کلام، بدون اثرگذاری مستقیم اشیاء (تحریکات سیستم علامتی اولیه)، با کلام (تحریکات سیستم علامتی ثانویه)، می تواند اکتوئالیزه شود.

 

·    مراجعه کنید به سیستم علامتی اولیه، سیستم علامتی ثانویه

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر