سرگی لئونیدوویچ روبین اشتاین
برگردان
شین میم شین
فصل دوم
کردوکار روانی و واقعیت عینی
۱
تئوری انعکاس
ادامه
۷۵
· این بدان معنی است که تصور، بر خلاف دعاوی روان شناسی اینتروسپکتیو (درون نگر) ایدئالیستی، به هیچ وجه، تصویر درونی ئی نیست.
· یعنی تصویری که متعلق به جهان درونی دربسته شعور باشد و مجزا از جهان خارجی اشیاء مادی باشد، نیست.
۷۶
· قلمداد کردن تصور به مثابه تصویر درونی، فقط در مقایسه تصور با ادراک (استنباط) می تواند تا حدی مقبول افتد.
· مراجعه کنید به ادراک (استنباط)
درخت ادراک
ادراک (دریافت) به فرم انعکاس فکری واقعیت عینی به واسطه سیستم عصبی مرکزی حیوانات و انسان ها اطلاق می شود.
ادراک عبارت است از تصویر حسی کلیتی از اشیاء و خواص و روابط آنها، که به طورمستقیم و بی واسطه براعضای حسی (حواس پنجگانه) (یعنی گیرنده های عصبی) تأثیر می گذارند.
ادراک به لحاظ ژنتیکی بر بنیان احساس (حس کردن) پدید می آید
ادراک اما به معنی جمع ریاضی ساده احساس های منفرد نیست، بلکه کیفیت جدیدی از انعکاس حسی است.
ادراک
(استنباط، دریافت)
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7941
۷۷
· قلمداد کردن تصور به مثابه تصویر درونی، در صورت مجزا سازی تصویر از چیز مصور، از شیئی که تصور شده است، غلط خواهد بود.
۷۸
· دوئالیستی که پیوند درونی تصویر و شیئ (موضوع مربوطه) (دیالک تیک شیئ و تصویر مربوطه، دیالک تیک سیب و مفهوم سیب، دیالک تیک محتوا و فرم. مترجم) را متلاشی می سازد، بر سر دو راهی زیر قرار می گیرد:
الف
· او یا تصویر محبوس در جهان درونی شعور (ذهن) را در مقابل شیئ مربوطه (وجود) قرار می دهد:
۱
· ما در این مورد با دوئالیسم میان تصویر به مثابه پدیده شعور و چیز درخود، میان جهان فکری و جهان مادی و یا میان تجربه درونی و برونی سر و کار پیدا می کنیم.
۲
· ما در تئوری شناخت در این صورت، با رئالیسم رپرزنتاسیونیستی و در روان شناسی با اینتروسپکسیونیسم سر و کار پیدا می کنیم.
ب
· و یا او تصویر را به جای چیز مادی مربوطه (مفهوم سیب را به جای خود سیب. مترجم) می گذارد.
· این همان راه برگسون، ماخیست ها، نئو رئالیست ها، فنومنالیست های پوزیتیویست، پراگماتیست ها، انواع مختلف مونیسم اپیسته مولوژیکی (مونیسم معرفتی) و غیره است.
· (مراجعه کنید به هنری برگسون، «ماده و حافظه»، پاریس، ۱۹۱۴، چاپ دوم، فصل اول.
· مراجعه کنید به هنری والتون، «دایرة المعارف فرانسه»، جلد ۸.)
۷۹
· تئوری انعکاس مبتنی بر مونیسم ماتریالیستی بر کلیه فرم ها و پیامدهای دوئالیسم میان تصویر و چیز، ضمنا بر کلیه فرقه های مونیسم اپیسته مولوژیکی (معرفتی) (مثلا بر مونیسم ایدئالیست های علنی و عریان، نئو رئالیست ها، پوزیتیویست ها، پراگماتیست ها و غیره) که تصاویر، داده های حسی و ایده ها را با چیزها یکسان جا می زنند و یا به جای چیزها می گذارند، غلبه می کند.
۸۰
· مونیست های اپیسته مولوژیکی (معرفتی) موضع فکری ایدئآلیستی خود را به غلط، به مثابه غلبه بر سوبژکتیویسم جا می زنند.
· مراجعه کنید به سوبژکتیویسم
سوبژکتیویسم
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7219
http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7218
۸۷
· به این دلیل که آنها ایده ها را، یعنی تصاویر را از حالت اوضاع سوبژکتیو به حالت چیزهای رئال (واقعی) منتقل می کنند.
۸۸
· شجره و منشاء «رئالیسم» این ایدئالیست ها ناشی از این شق القمر آنها ست.
۸۹
· مونیسم ماتریالیستی میان تئوری انعکاس ماتریالیسم دیالک تیکی و تئوری به اصطلاح پیکچر و یا «تصویرتئوری» رئالیسم رپرزنتاسیونیستی که مبتنی بر شالوده ای دوئالیستی است، تفاوت اصولی و اساسی قائل می شود.
۹۰
· مونیسم ماتریالیستی خود را در مسئله معرفتی ـ نظری مربوط به رابطه میان تصویر و چیز، به طور مشخص در تز زیر تبیین می دارد:
· تصویر هر چیز عبارت است از فرم فکری وجود چیز انعکاس یافته (یعنی چیز انعکاس یافته در آیینه مغز سوبژکت)
۹۱
· این تز مونیسم ماتریالیستی به معنی زیر است:
الف
· تصویر هر چیز، نه خود آن چیز است و نه علامت و نشانه آن چیز.
ب
· تصویر هر چیز، انعکاس آن چیز است.
(یعنی
عکس اندازی آن چیز در آیینه سوبژکت
و
یا عکس برداری سوبژکت از آن چیز.
مترجم)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر