شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت سیزدهم
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)
بخش سوم
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
بگیر ای جوان، دست درویش پیر
نه خود را بیفکن، که دستم بگیر
معنی تحت اللفظی:
جوان باید به عوض انتظار دستگیری، خودش اکتیو شود و از پیر، دستگیری کند.
سعدی
برای عوامفریبی از موضوع بحث خارج می شود
و
پرت و پلا می بافد.
حریف
رزاقیت خدا را به محک آزمون زده است.
در گوشه محراب نشسته است تا ببیند، خدا روزی اش را می رساند و یا نه.
و خرافه سعدی
رسوا شده است.
حالا سعدی زده به بر و بیابان و پرت و پلا به خورد خواننده می دهد.
در این حکایت اصلا از پیر و برنا و دستگیری و غیره حرفی در بین نبوده است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر