هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۳
· عام از تجزیه و تحلیل پدیده های منفرد به مدد تجرید (انتزاع) و تعمیم به دست می آید و در مفاهیم تثبیت می یابد.
(مثال:
حسن
منفرد
است.
حمیرا
منفرد
است.
اگر حسن و حمیرا و حسین و حمیده و غیره منفرد
را
تجزیه و تحلیل کنیم
و
مورد تجرید قرار دهیم.
یعنی
همه جنبه های منحصر به فردشان را مثلا وزن و حجم و قد و رنگ پوست و مو و چشم و ابرو و غیره خاص هر کدام از آنها را مورد صرفنظر دهیم
نهایتا
به
وجه مشترک همه آنها می رسیم.
یعنی
به مفهوم انسان می رسیم.
انسان
مفهوم عامی است
که
منشاء عینی و مادی مشخص دارد.
چون نتیجه تجرید حسن و حمیرا و غیره مشخص و مادی و عینی است،
ولی
چیزی مجرد و انتزاعی و ذهنی (سوبژکتیو) است
و
فقط در ذهن ما وجود دارد.
اگر دنبال منشاء و یا اصل مفهوم عام انسان بگردیم،
باید
دست به تعمیم بزنیم.
یعنی
باید از عالم فکری (ذهن) خارج شویم و وارد عالم مادی شویم
و
با
افراد، با حسن و حمیرا و غیره
آشنا شویم.
ما
اینجا
با
دیالک تیک تجرید و تعمیم
سر و کار داریم.
مترجم)
۴
· مفاهیم عام در روند شناخت (معرفت) نقش مهم خارق العاده ای بازی می کنند.
· برای اینکه تفکر، فقط به مدد عام می تواند به درک منفرد نایل آید.
(مثال:
برای شناخت حسن و حمیرا و غیره منفرد
به
مفهوم عام
به
مفهوم انسان
نیاز مبرم است.
مترجم)
۵
· شناخت درست و صحیح رابطه متقابل دیالک تیکی منفرد و عام (دیالک تیک منفرد و عام) برای علوم و سیاست اهمیت بزرگی دارد.
(به زبان ساده تر
برای شناخت هر چیز
باید
داربست دیالک تیکی مربوطه را پیدا کرد.
مثال:
برای شناخت غم
باید ضد دیالک تیکی غم را پیدا کرد.
یعنی
دیالک تیک شادی و غم
را.
مترجم)
۶
· بنابرین، برای شناخت علمی پدیده ها و رخدادهای منفرد بیشمار باید عام مربوطه را پیدا کرد تا به فرمولبندی قوانین نایل آمد.
۷
· قوانین را اما نباید مطلق کرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر