هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل پانزدهم
هموارسازی راه تشکیل حزب ایزناخ (ایزه ناخ)
۱۱
چند هفته پس از کنگره ایزناخ
مارکس
همراه با دخترش (جنی)
به
آلمان سفر کرد.
جنی
به
دلیل بیماری به هوای تازه نیاز داشت.
پس از دیدار با خویشان
به
دیدار یوزف دیتسگن (فیلسوف کارگران)
و
پاول استومپ (همرزم قدیم شان)
رفتند.
بعد
سه هفته
میهمان خانواده کوگلمان در شهر هانور بودند.
اگرچه
خود مارکس
هم
در این چند هفته به استراحت نیاز مبرم داشت،
ولی به دغدغه ها و معضلات کارگران در میهن خود می پرداخت.
مثلا
در شهر هانور
به
سراغ گروهی از فعالان سندیکا و اعضای حزب جدید التأسیس سوسیال ـ دموکرات کارگری رفت.
مارکس
با
ویلهلم براک
شخصا آشنا شد و در کتافروش برانشوایگی ۲۸ ساله
انسان خردمند از خودگذشته ای در راه طبقه کارگر یافت و پیمان دوستی با او بست.
مارکس
پس از برگشت از شهر هانور
دوباره
کار در شورای رهبری انترناسیونال را از سر گرفت.
اکنون
دبیر مکاتباتی برای المان در انترناسیونال،
دیگر
ژنرال بی لشکر نبود.
پشت سر مارکس
اکنون
حزبی قرار داشت که موفقیت ها و تجاربش را مارکس در انترناسیونال تعمیم می بخشید.
این
فقط به خاطر موفقیت های اخیر حزب ایزناخ در پارلمان آلمان نبود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر