هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل شانزدهم
۱
همبایی دوباره انگلس و مارکس در لندن
انگلس در سال ۱۸۶۹
بالاخره
توانست
از کار یکنواخت وقتگیر در شرکت رها شود
و
به
آرزوی دیرین خود جامه عمل بپوشاند
کردوکار چندین دهه ای انگلس در شرکت ارمان و انگلس
نخست به عنوان دستیار تجاری و بعد به عنوان همکار تام الاختیار و ارثیه پدری اش
برای او امکان امرار معاش و حتی امکان کمک هر چند مختصر به مارکس و خانواده اش را فراهم آورده بود.
انگلس
در روز جدایی از شرکت
شادمانه
به
مارکس
نوشته بود:
«هورا.
امروز روز وداع از تجارت شیرین است.
من اکنون فردی آزادم.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۲، ص ۳۲۹)
مارکس
این مسئله را به انگلس تبریک گفته بود
و
نوشته بود:
«من به این مناسبت بسان تشنگان، جامی سر کشیدم.
البته در اواخر شب و نه بسان ژاندارم های پروسی در اوایل عصر.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۲، ص ۳۳۱)
مارکس و همسر و دخترانش
به پیدا کردن خانه ای برای انگلس برخاسته بودند و طولی نکشیده بود که جنی همسر مارکس به او نوشته بود:
«اکنون خانه ای برای تو پیدا کرده ایم.
خانه ای که ما خوشایند یافتیم.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۳۲، ص ۷۱۴)
انگلس هم پس از دیدن خانه، راضی بود.
انگلس و هسمرش لیزی
در اواخر تابستان سال ۱۸۷۰ به خانه جدید اسباب کشی کردند
که
روبروی پارک زیبای رگنت قرار داشت و در عرض ۱۵ دقیقه با پای پیاده می شد به خانه مارکس رسید.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر