هیئت تحریریه کلکتیو
برگردان
۱
· اکلکتیسیسم به طرز تفکری اطلاق می شود که عناصر تئوری ها و نگرش های علمی، سیاسی و فلسفی مختلف، اصول ماتریالیسم و ایدئالیسم، دیالک تیک و متافیزیک (ضد دیالک تیک) را بسته به میل و هوس خود، یعنی بی اعتنا به پیوند درونی ماهوی شان با هم مخلوط می کند و به صورت تئوری به اصطلاح جدیدی در می آورد و یا از مجموعه عناصر پدیده ای بسته به میل و هوس خویش، عناصر منفردی را برمی گزیند و مطلق می کند.
۲
· اکلکتیسیسم (درک اکلکتیکی از تئوری علمی) در تضاد آشکار با درک دیالک تیکی از تئوری علمی قرار دارد.
۳
· درک دیالک تیکی از تئوری علمی خواهان کشف و درک روابط و مشخصات و خصایص و عناصر متنوع پدیده ای و یا روندی را در وحدت شان، در پیوند متقابل شان، به مثابه فردی و یا عام، به مثابه غیرماهوی (فرعی) و یا ماهوی، تصادفی ویا ضرور (جبری) و قانونمند است.
پایان
با این تعریف از الکتیسیسم چنان برداشت می شود که یک التقاط گرا ، انسانی است که در کله ی خود فضایی بیکران از اطلاعات را حمل میکند و در طول زندگی اش بسیار مطالعه کرده و هر خط و مشی مفیدی که در راستای برتری اش نسبت به سایرین مصمر ثمر باشد را چون زاغی اشیای براق پسند ، جمع می کند و به خود می چسباند . اما نه اینگونه نیست . اکلکتیست در وهله ی اول ظاهر بینی است که به ندرت می تواند در ماهیت پدیده ها نفوذ کند . طی بررسی های اخیرم به این نتیجه رسیدم که التقاط گرا ، یک لیبرال است و از این رو با برجسته کردن انتزاعات نا مشخص ، همچنین واکنش های آنی و سریع در مقابل عوامل محرک پیرامونی و درونی نشان می دهد که از 《خود برتر بینی و توانایی های خود در این زمینه جهت غلبه بر رقیب راضی است》
پاسخحذفاز نقاط ضعف شدید یک اکلکتیست ، صبور نبودن ، دنبال نتیجه ی زود و مطبوع بودن ، عدم توانایی در قرائت متون مختلف بویژه سنگین طویل ، خرده گیری و عیب جویی به حدی که اگر در لباس لنین هم سوراخی ببیند ، بلافاصله با وقاحت تمام بدون در نظر گرفتن شرایط پیرامون به تمسخر آمیز ترین شکل ممکن بیان می کند ، فضول و پر رو و بی ملاحظه و خود زرنگ پندار . ادامه دارد ...