۱۴۰۱ فروردین ۱۳, شنبه

درنگی در سخنی از کارل مارکس (۴)

Abbildung von Hirsch / Kannankulam | Der Staat der Bürgerlichen Gesellschaft | 2. Auflage | 2015 | 18 | beck-shop.de

  درنگی 

از

میمحا نجار

کریم دانش
 
کارل مارکس در کتاب سرمایه می نویسد:
دیالکتیک در نزد هگل روی سر ایستاده است. 
برای این که هستۀ عقلانی آن از پوسته عرفانی اش بیرون آید
 باید آن را واژگونه ساخت. 
 
 
۱
دیالکتیک در نزد هگل روی سر ایستاده است.
 
برای رفع وارونگی از هر چیزی،
چاره ای جز وارونه سازی آن چیز وارونه
 نیست.
 
خدمت بزرگ کلاسیک های مارکسیسم (مارکس و انگلس)
هم
همین بوده است.
 
دیالک تیک 
اما
متد و اسلوب و روش بررسی واقعیت عینی
است.
 
مراجعه کنید
به

متد

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/9155

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7346

 http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3932


دلیل وارونگی دیالک تیک هگل
یعنی
دلیل عدم تعیین و تشخیص قطب دیالک تیکی  نقش تعیین کننده،
دلیلی جهان بینانه 
است.
یعنی
دلیلی فلسفی و تئوریکی
است.
 
دلیل اینکه هگل نقش تعیین کننده در دیالک تیک ماده و روح و یا وجود و شعور
را
از
آن روح و یا شعور
می داند،
جهان بینی ایدئآلیستی هگل
است.
 
ایدئالیسم
اصولا و اساسا
روح را مقدم بر ماده
و
شعور را مقدم بر وجود
می داند.
 
متد
اما
به
تنهایی
وجود ندارد.
 
به
عبارت بهتر
متد
همیشه
در
دیالک تیک تئوری و متد 
وجود دارد.
 
تعیین کننده در دیالک تیک تئوری و متد
تئوری
است.
 
مارکس و انگلس
هم
قبل از وارونه کردن دیالک تیک هگل و گذاشتنش روی پاهایش و رفع وارونگی آن،
به
نقد ایدئالیسم به طور کلی
می پردازند
و
به
اثبات صحت ماتریالیسم 
نایل می آیند.

مراجعه کنید 
به 

 زندگی مارکس و انگلس

(فصل اول)

(بخش اول)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/8839
 
کلاسیک های مارکسیسم
پس از نقد و نفی ایدئالیسم و اثبات صحت ماتریالیسم،
دیالک تیک ایدئآلیستی هگل
را
نقد و نفی می کنند و وارونه می سازند.

یعنی
با
دیالک تیک ماتریالیستی
جایگزین می سازند.

ماتریالیسم دیالک تیکی مارکس و انگلس
در
واقع
دیالک تیکی از تئوری و متد
است.

ادامه دارد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر