میم حجری
ولادیمیرپوتین می گوید:
تحریم روسیه اوضاع اقتصادی غرب را بد تر خواهد کرد.
اگر این ادعای پوتین تحلیل مارکسیستی شود
ماهیت طبقاتی اولیگارشیسم روس
آشکار می گردد.
بدتر گشتن اوضاع اقتصادی غرب
به چه معنی است؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش
باید
پرسید:
منظور پوتین از غرب چیست؟
برای کشف منظور پوتین از غرب
باید پیامدهای جنگ پوتین بر ضد پالان و تحریم روسیه توسط جبهه متحد امپریالیسم و اولیگارشیسم را کشف کرد.
اولین علائم این تحریم اولیگارشیسم روس
گرانتر گشتن ساده ترین حوایج توده مولد و زحمتکش است.
گرانتر گشتن قیمت کالاهای حیاتی ـ مماتی توده
اما
نه
به ضرر و زیان طبقه حاکمه امپریالیستی و اولیگارشیستی
بلکه به ضرر و زیان توده مولد و زحمتکش در ممالک امپریالیستی
است
و
چه بسا
به مرگ میلیون ها تن از ابنای بشر در کشورهای فقیر آسیا و افریقا و امریکای لاتین
منجر خواهد شد.
با گرانتر گشتن قیمت کالاها
کیسه دول امپریالیستی و طبقه حاکمه امپریالیستی پرتر و سنگین تر خواهد شد.
انحصارات امپریالیستی و دول مربوطه
به
قول ولادیمیر لنین
در همدیگر ذوب شده اند.
این بدان معنی است که چپاول سفره توده مولد و زحمتکش
به سنگین تر گشتن دو چندان کیسه طبقه حاکمه امپریالیستی منجر خواهد شد
یعنی افزایش دارایی طبقات حاکمه امپریالیستی و اولیگارشیستی
رشد تصادعدی خواهد کرد.
سؤال این است که چرا پوتین از این حقیقت امر غافل است؟
برای جواب دادن به این سؤال
باید به بینش متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) پوتین
پی برد.
بینش پوتینیستی
مثل بینش فاشیستی
(شاملوئیستی و فوندامنتالیستی)
مبتنی بر دوئآلیسم دوست و دشمن (خیر و شر، هابیل و قابیل) است.
پوتین بر آن است و آرزو می کند که در کشورهای امپریالیستی
نارضایتی توده اوج گیرد و ثبات جامعتی مختل شود.
ساده لوحان
شاید بپندارند که نارضایتی توده منجر به پیروزی پرولتاریا می شود.
در قرن نوزدهم و بیستم
شاید چنین می شد.
چون جنبش کارگری ـ کمونیستی نیرومندی وجود داشت.
اما در قرن بیست و یکم
از این خبرها نیست.
نارضایتی توده مردم
در غیاب جنبش کارگری ـ کموینستی نیرومند
فقط می تواند به پیروزی احزاب فاشیستی در ممالک امپریالیستی و احزاب فوندامنتالیستی و فاشیستی در ممالک عقب مانده منجر شود.
پوتین هم می داند و همین را می خواهد.
همین فردا ـ پس فردا
مردم فرانسه
یعنی زادگاه کمون پاریس
یا
نماینده اولیگارشی مالی (امپریالیسم فرانسه) به سرکردگی ماکرون
را
انتخاب خواهند کرد
و
یا
نماینده فاشیسم
را
یعنی
ماری لوپن
ـ رفیق شفیق عادولف پوتین ـ
را.
در آلمان
حزب فاشیستی در پارلمان کشور
فراکسیون دارد و علنا از پوتین دفاع می کند.
در ایالات متحده
فردا ـ پس فردا
رفیق دیگر پوتین
دونالد ترامپ
روی کار خواهد آمد.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر