میم حجری
حریف
مارکس
کمونیست
بود.
لنین
ولی
کمونیست
نبود.
می توان وضو گرفت و به قبر قمر بنی هاشم، قسم خورد که حریف، معنی حرف دهنش را حتی نمی داند.
این اما مانع آن نمی شود
که
هارت و پورت کند و پرت و پلا ببافد.
خواننده این کشف بزرگ حریف،
حتما
خواهد پرسید:
پس رهبر انقلاب سوسیالیستی دورانساز اکتبر
که
در عرض ۱۰ روز، جهان را به لرزه درافکند،
چی بود؟
حریف
مارکس
کمونیست
بود.
لنین
اما
فاشیست
بود.
ماشاء الله حریف.
چرا و به چه دلیل؟
حریف:
مارکس
مولد مارکسیسم به اصطلاح ایده ئولوژی
نبود.
مارکس علاقه ای مجزا از طبقه کارگر به کمونیسم و به اصول کمونیستی
نداشت.
مارکس سیاستمداری برای پایان دادن به استثمار
نبود.
مارکس در پی تغییر قواعد برای پایان دادن به تجارت بود.
حریف:
لنین مولد لنینیسم
بود.
لنینیسم
چیزی سمی برای طبقه کارگر
بود.
لنین
طرفدار منافع ملت
دهقانان
سرمایه داران میهن پرست و ملی
بود.
لنین
طرفدار حراست از سرمایه داری منحط و فاسد
با توسل به سیاست (خط مشی) سرمایه داری دولتی بود.
لنین
طرفدار سانترالیسم دموکراتیک
بود
و
سانترالیسم دموکراتیک
سیاست گندیده ای برای فاشیسم گندیده
است.
لنین
سیاستمداری حرفه ای
بود.
لنین
سردسته باند استثمارگران سرمایه دار
بود.
لنین
حکمران فاشیستی
برای تجار «صادق» بود.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر