هاینریش گمکوف
برگردان
شین میم شین
فصل نهم
در آتش انقلاب اروپا
۲۳
قدر قدرتی ارتش پروس
اختناق آورتر گشت
و
تهی مغزی رهبران خرده بورژوازی
آشکارتر.
مبارزه در راه قانون اساسی رایش
با
شکست مبارزان
و
با
انتقامگیری ضد انقلاب از هر مبارز انقلابی که دستگیر شد،
پایان یافت.
در ۱۲ ماه ژوئیه
واحد نظامی ویتیچ
به
مثابه آخرین واحد مسلح ارتش انقلابی آلمان از سرحدات آلمان گذشت و به سوئیس رفت.
انگلس هم به همراه آن وارد سوئیس شد.
انگلس
نشان داده بود
که
نه تنها با قلم، بلکه علاوه بر آن با تفنگ هم می تواند
در راه آزادی و منافع طبقه کارگر
برزمد.
به قول الئانور مارکس اولینگ،
«از خونسردی خارق العاده انگلس
و
از اتحقیر مطلق هر خطر توسط او،
همه کسانی که او را در آتش انقلاب همراهی کرده بودند،
مدت های مدیدی گزارش می دادند.»
(الئانور مارکس اولینگ، «مور و ژنرال»، ص ۴۴۶)
مارکس و انگلس
هفته های متمادی از همدیگر خبر نداشتند و نگران همدیگر بودند.
انگلس در در ۲۵ ماه ژوئیه در نامه ای به جنی نوشته بود:
«ایکاش می دانستم که مارکس آزاد است و نه در بند.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۵۰۲)
برای رفع نگرانی انگلس،
خود مارکس شخصا جواب داده بود:
«من از دوزخی از نگرانی از بابت تو گذشتم
و
وقتی نامه ای با دستخط تو دریافت کردم،
عمیقا شادمان شدم.
تو
حالا بهترین فرصت را برای نوشتن جزوه ای راجع به انقلاب بادی ـ فلتسی داری.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۷، ص ۱۳۹)
انگلس
پس از پیدا کردن مسکنی در سوئیس
بلافاصله
دست به کار نوشتن اثرش تحت عنوان «مبارزه در راه قانون اساسی رایش آلمان» شد
که
هم
بررسی تاریخی ئی
بود
و
هم
گزارش تجربی رنگینی.
این اثر انگلس
ضمنا
حاوی رهنمودهای مهمی راجع به تاکتیک حزب انقلابی در قیام مسلحانه است
و
از
انگلس به مثابه مورخ نظامی تیزبینی در بررسی های نظامی ـ علم الاشیایی آتی
حکایت دارد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر