۱۳۹۹ آذر ۴, سه‌شنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۱۷۵)

Bild
 
میم حجری
 

 ۱۱۵۱
سنگ سخنگو 
 
اگر بر من نبودش هیچ میلی 
چرا ظرف مرا بشکست لیلی ؟
 
سگ سخن جو
  
جنون مجنون
از همین طرز استدلال ضدعقلی اش
آشکار می گردد.

اگر کسی تمایلی به حریفی داشته باشد
از ظرف او بسان مردمک چشمش حراست به عمل می آورد.

جنون چیست؟

جنون از ترکیب خریت با خردستیزی تشکیل می یابد.

مجنون ضمنا محتاج و معتاد توهم عشق متقابل لیلی استکه محال است.
چون
عشق  خیابان یکطرفه است 
 
 ۱۱۵۲
سنگ سخنگو 
 
کاش یاد بگیریم جایی که ازمون سوال نشده و نظر نخواستن اظهارِ نظر نکنیم، چون از یجایی ببعد تحملِ طرفِ مقابل تموم میشه جواب میده و حرمتا از بین میره
 
سگ سخن جو
 
زنان جماران
عین جمارانیان می اندیشند.

جهان مجازی برای هماندیشی برابرحقوق است.

هماندیشی
بزرگترین دستاورد روشنگری (رنسانس) است.
قبلا به عوض هماندیشی متمدنانه
شقیقه همدیگر را
وحشیانه
به گلوله می بستند
و
تن همدیگر را از شر سر خلاص می ساختند.
 
 ۱۱۵۳
سنگ سخنگو 

بچه ها امروز تولدم بود نمیخوایین بگم تبریک بگین
 
سگ سخن جو
 
مورنینگ استار عنوان روزنامه ای است در خیلی جاها.
روز تولد را فقط به کودکان می توان تبریک گفت.
چون دلشان می خواهد هر چه زودتر بزرگ شوند و آدم حساب شوند و نه ناقص العقل

آدم بزرگ ها به تبریک روز تولدشان نیاز ندارند.
روز تولد آدم بزرگ ها
روز عزا ست.
چون
آژیر پیرتر گشتن شان است.

 ۱۱۵۴
سنگ سخنگو  
 
میگه : کاش دستگیره ی اتاقت بودم که روزی هزار بار لمسم کنی ...!
 اینطوری عاشق بشید!
 
سگ سخن جو
  
مشخصه مهم عاشق
بی خویشی است.
ایثار مطلق بی رنگ و ریا ست.

حریف از سر تا پا
خودخواه است.
دستگیره است و نه دست گیرنده.
تنبل و تن پرور است
و
نه
سوبژکتی تلاشنده.

 ۱۱۵۵
سنگ سخنگو 
 
من یه زنم؛ که خیلی از آرزوهامو تو این مملکت بگور بُردم.
 
سگ سخن جو
  
این جمله
به دلایل مختلف
غلط است.

اولا به این دلیل
که
تو زنده ای
زنده تر از هر زنده ای

ویرایش:
به گور خواهم برد.

ثانیا به این دلیل
که
زنان
پرولتاریای جهانند و پرولتاریا سوبژکت طراز نوین تاریخ است
معمار جامعه برابران و خواهران ـ برادران است

 ۱۱۵۶
سنگ سخنگو 
 
اینجا کسی از شیراز هست؟
 
سگ سخن جو
  
اینجا 
سگی از شیراز هست.
 
اینجا
هواداران شیخ شیراز هست
که
۲۰ سال است
که
روی دو اثر ۲۰۰ صفحه ای اش خم شده اند
و هنوز اندر خم یک کوچه اند.

اگر دوست داشتی،
نظر به زیر پا فکن
ای پیر برنا و یا برنای پیر
 
 ۱۱۵۷
سنگ سخنگو  
 
اصن قبول که زشت نیستم ولی خیلی بدعکسم ایش
 
سگ سخن جو
 
ظاهر چیزها تعیین کننده است.
 
به عوض ایدئالیزاسیون عکس
به 
اندیشه
 بیندیش
تا 
رستگار شوی
 
 ۱۱۵۸
سنگ سخنگو 
 
گفت منتظر بودن برای تو رو، تجربه کردم امشب و انتظار خوبی بود! 
 اولین بار بود که از کلمه ی انتظار مفهوم مثبتی رو میگرفتم!
 
سگ سخن جو
  
اثر حاصله
ربطی به مفهوم انتظار ندارد.
اگر هم می گفت:
از فرط انتظار موهای سرم سفید شد،
باز هم همین تأثیر مثبت را در تو به جا می گذاشت.

منشاء اثر
درونی است و نه برونی
روحی ـ روانی و طبیعی ـ غریزی است و نه کلامی ـ مفهومی.

زنان جماران
خود را کالا می پندارند و وقتی مشتری پیدا شد
دست از پا نمی شناسند
و در پوست خود نمی گنجند.
 
 ۱۱۵۹
سنگ سخنگو 

 بچه ها پشمام ولی انگار جدی دوس پسر میخوام 

 
سگ سخن جو
 
همه در بند بند تنبانند
 
تو تنها نیستی.
اگر کسی را یافتی که دنبال حقیقت و خرد و اندیشه است
خبر کن
 
 ۱۱۶۰
سنگ سخنگو   
 
لعنتی ترین حس همینه که دوس دارم یه چیزی بخورم ولی نمیدونم چی
 
سگ سخن جو
 
معمولا
خود اندام و یا ارگانیسم
اغذیه و اشربه مطلوب خود را خبر می دهد.
البته اگر مسموم نشده باشد و اندامیت خود را از دست نداده باشد.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر