۱۳۹۹ آذر ۳, دوشنبه

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۱۷۴)

Bild
 
میم حجری

 ۱۱۴۱
سنگ سخنگو 
  
آهنگایی‌ رو 

که

 دلت نمیاد با کسی شریک بشی رو 

باید بفرستی واسه آدمایی که حاضر نیستی با کسی شریک بشی

 
سگ سخن جو 
 
مگه می توان خواه و ناخواه
آهنگی شنید و با این و آن در آن شریک نبود؟
 
سکنه جماران 
همه چیز هستی
 را
حتی باد و باران
 را
بند تنبانیزه می کنند.
 
آدم که جزو اشیاء (اوبژکت) نیست تا با کسی در او شریک شوی و یا نشوی.
آدم از سر تا پا سوبژکت است.
این طرز «تفکر» حاکم در جوامع برده داری و فئودالی (جمارانی) است که زن را
سلب آدمیت می کند
و
بسان زر و زیور
در صندوقچه ای حبس می کند تا به وقت نیاز درآورد و از ان بهره مادی و جنسی و فکری و روحی ببرد.

 ۱۱۴۲
سنگ سخنگو 

پسرای ایرانی سکسشون بد نیست
 اداب سکس رو هم نمیدونن 
مثل اداب تمام چیزایی که نمیدونن
 
سگ سخن جو 
 
اگر از فوت و فن سکس خبر ندارند
پس به چه دلیل سکس شان بد نیست؟
 معیار سکس خوب چیست؟
 
سکنه جماران از سید علی تا سید ولی
فکر و ذکری جز بند تنبان ندارند.
 
خور و خواب و سکس و شهوت
جمران خبر ندارد ز جهان آدمیت
 
سکس
فرق ماهوی
با
خور و خواب ندارد.
 
به همان سان که خور و خواب اعضای طبقات اجتماعی مختلف
متفاوت و متضاد است،
ادا و اطوار و رفتار آنها 
در روند سکس
 هم متفاوت و متضاد است.
 
 ۱۱۴۳
سنگ سخنگو  
 
تو که هر کاری میکنی و هرچی میپوشی برای دیده شدنه 
چرا گیر میدی مردا چشم ناپاکن!! 
لامصب چرا گوه اضافه میخوری
 
سگ سخن جو 
 
محتوای این اندیشه
آنتی فمینیستی
است.
 
زنان جماران
زن ستیزتر از نران جمارانند.
 
انتقاد زنان جماران از نران آن
انتقاد در حرف است.
بی محتوا ست.
توخالی است. 

 ۱۱۴۴
سنگ سخنگو 
 
 پسری که بعد اینکه اومد به نیومدن تو هم توجه میکنه 
واقعیه‌.
 که این واسه پسرای ایرانی تو سکس تعریف نشده اس.
 
سگ سخن جو 
 
تو سکس را مکانیزه می کنی
در ارگاسم خلاصه می کنی.
 
سکس
مثل خور و خواب
یکی از حوایج غریزی است.
 
برای خوردن اشتها لازم است
و 
برای خواب
خستگی.
 
چه چیزی برای سکس واجب است
تا سکس
سکس باشد
و نه جفتگیری مکانیکی؟
 
سنگ سخنگو 
 
حوض بی ماهی
با 
ماهیِ بی حوض
 خیلی فرق داره
 
سگ سخن جو 
 
از کرامات شیخ ما
 چه عجب
پنجه را باز کرد و گفت:
«وجب»
 
ما فکر می کردیم
حوض = ماهی
 
 ۱۱۴۵
سنگ سخنگو 
 
دلم چایی می خواست، خوابم برد؛ خواب دیدم مامانم تو حیاط نشسته با یه سینی چایی و یه بشقاب نارنگی. مادربزرگم گفت برو پیش مامانت چایی بخور.
 
سگ سخن جو 
 
آره.
نیازهایی که در عالم واقع به هر دلیلی برآورده نمی شوند و یا نمی توانند براورده شوند
در عالم خواب
براورده می شوند

اندام آدمی
سیستمی خودسازمانگر است
مثال:
کسی که مرض قند دارد
مجاز به خوردن خاگینه و شکلات و چلوکباب نیست

این اما مانع ان نمی شود که او در عالم خواب
اینها را نخورد
 
 ۱۱۴۶
سنگ سخنگو  
 
زندگی کنیم که چی!
 
سگ سخن جو 
 
حیات
امری عینی و جبری است
و نه دلبخواهی

این خود عناصر شیمیایی اند که تحت شرایطی به طرز قانونمندی ترکیب می شوند و موجود زنده قوام می یابد
تا رشد کند و زوال یابد.
پیدایش و رشد و زوال روند لایزال لایتناهی ئی است.
خیلی ها
به معنی متعالی اش زندگی نمی کنند.
تفاله یک زنده اند.
فروغ
 

 ۱۱۴۷
سنگ سخنگو 
 
منطق مامانم :
 اگه امروز بهت خوش گذشت دیگه فردا نباید بهت خوش بگذره
 
سگ سخن جو 
 
زنده باد مامان بعضی ها
هوت آپ 
(به احترامش کلاه باید از سر برداشت)
 
زندگی واقعا هم از همین قرار است.
 
دیالک تیکی است.
 
به قول سعدی:
گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به همند

 ۱۱۴۸
سنگ سخنگو 
 
اصن همه بی احساس شدن مثل یه تیکه چوب
 
سگ سخن جو 
 
فروغ فیلسوف
همین پدیده را به شعر کشیده است:

دیگر کسی به عشق نیندیشید
دیگر کسی به فتح نیندیشید
و هیچکس
دیگر
به هیچ‌چیز نیندیشید

در غارهای تنهائی
بیهودگی به دنیا آمد
خون بوی بنگ و افیون میداد
زنهای باردار
نوزادهای بی‌سر زائیدند
و
گاهواره‌ها
از شرم
به گورها پناه آوردند 
 
 ۱۱۴۹
سنگ سخنگو 
 
بچه‌ها من خوشحالم که کار جدید پیدا کردم ولی اصلن اعتمادبه‌نفس ندارم و همش نگرانم از پسش برنیام نمی‌دونم چرا اینجوری شدم
 
سگ سخن جو 
 
فوت و فن کار
را
در روند کار
می آموزند.

از شکم مادر به همراه نمی آورند.
همه همینطوری اند.
نگران نباش.

 ۱۱۵۰
سنگ سخنگو   
 
به جایی رسیدم که لبخند مرگ برام شیرین تر
 
سگ سخن جو 
 
چرا؟

ضمنا
مرگ
اصلا
ربطی به لبخند و میانه ای با لبخند ندارد.

مرگ
کریه است و کثیف است و نکبت بار است.

زنده باد زندگی

اما
برای درک زندگی و التذاذ از زندگی
باید
زنده اندیش بود.

زندگی زیبا ست
ای زیبا پسند

زنده اندیشان
به زیبایی رسند.
 
سایه صلواة الله علیه
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر