میم حجری
۱۱۳۱
سنگ سخنگو
فک میکنید به خاطر کدوم ویژگی تون باید مورد احترام قرار بگیرید ؟
سگ سخن جو
ما به احترام کسی محتاج نیستیم.
محتاجان احترام
کسانی هستند که احترام انگیز نیستند.
یعنی
سربار جامعه اند و نه خدمتکار جامعه
۱۱۳۲
سنگ سخنگو کاش پدر مادرم همیشه انقد جوون میموندن
سگ سخن جو
همیشه همانی
که
همیشه جوانی
یکی از زیرفرم های آن است
محال است.
ما عاشقیم به آنچه شونده (تغییریابنده) است.
پدر و مادر
در فرزند
زنده اند.
زندگی فرزند
تداوم رشد یابنده زندگی پدر و مادر و جد اندر جد و نسل اندر نسل است.
بهتر هم همین است.
۱۱۳۳
سنگ سخنگو چی میشد یکی بداخلاقیامونم میخواست؟
سگ سخن جو
اگر عاشق بود
می خواست.
هوسبازان نمی فهمند
که
بداخلاقی زنان سنتی ایران
فرمی از ناز آنان ست
عشق به قول محمد زهری
(شاعر فیلسوف شمال کشور)
دیالک تیکی از نیاز و راز و ناز است.
یادش به یاد باد.
۱۱۳۴
سنگ سخنگو گریه ی پسر بعد سکس عادیه؟
سگ سخن جو
خنده و گریه آدمیان
مثل منفذ خروج بخار سماوران است.
فرمی از تخلیه فشار روحی و روانی ناشی از نیاز غریزی و عاطفی و غیره است.
می تواند
قبل از سکس و یا در حین سکس هم باشد.
زن و نر هم نمی شناسد.
۱۱۳۵
سنگ سخنگو میدونستید که باران حاصل سکس دوتا ابره؟
حالا هی برید زیرش عاشقونه قدم بزنید
آبش بپاچه روتون
سگ سخن جو
همان طور که افشردن رخت
به
آب زدایی از رخت منجر می شود
باران
هم
نتیجه افشردن ابر است.
رختشویان دانند.
بخار در دمای نازل
آب می شود.
دما با فشار تناسب معکوس دارد.
جماران شد سکستان
مهدی بیا
مهری بیا
۱۱۳۶
سنگ سخنگو چجوری بخاطر پول وارد رابطه میشن؟
سگ سخن جو
پول چیست
پول
کالا ست.
پول
کالایی است که کاتالیزور هر داد و ستدی است.
کالا چیست؟
کالا
وسیله ای برای رفع نیاز است.
بنابرین
پول
اسباب رفع نیاز است.
خود رابطه با همنوع
هم
برای رفع نیاز است.
سکس هم مثل خور و خواب است.
سکس
هم
نیازی غریزی است.
عشق
هم
پیشمرحله لازم برای سکس است.
سکس
هم
برای تولید مثل و تکثیر نوع است
۱۱۳۷
سنگ سخنگو با چه تحفه هایی هم رفیقید،اخه امانل؟ بعد قضیه تجاوز بازم بهش اعتماد کردید؟
هرچند رفیقای منم عقب مونده و شیرین عقلن اما حداقل کلاهبردار و متجاوز نیستن
سگ سخن جو
رفیق؟
ما با ۴ نوع رابطه سروکار داریم:
آشنایی و بیگانگی
عاشقی و معشوقی
دوستی و دشمنی
رفاقت و خصومت
آنچه عشق و دوستی و رفاقت قلمداد می شود
آشنایی است.
فرنگی ها میان این ۴ نوع رابطه
مرزبندی دقیق می کنند.
دوست را در مریخ می توان پیدا کرد.
هدف اساتید از سفر به فضا هم همینه.
رفیق در مریخ هم یافت نمی شود.
ما
جسته ایم
نبود.
۱۱۳۸
سنگ سخنگو چجوری سر صحبت و با یکی باز میکنید؟
سگ سخن جو
خلایق سر صحبت را با کسی به همان سان باز می کنند
که
آخوندها
موعظه آغاز می کنند:
با خطبه ای بی ربط و بی معنی و توخالی
مثلا
سلام
چطوری؟
گمت کرده بودم
خوب شد که پیدا شدی
فرنگی ها میگن:
هنوز زنده ای؟
۱۱۳۹
سنگ سخنگو آدم باید یکیو داشته باشه کنارش راه بره نه دنبالش
سگ سخن جو
زنده باد تیتی
همبایی و همراهی با حریفی
ایدئال است ولی رئال نیست.
دلیلش
نابرابری های مادی و فکری و عملی و نظری و غیره است.
مثال:
اگر
فقیری «دوست» خرپولی
و
نادانی «همکار» دانایی
باشد
موقع پرداخت در رستوران و یا موقع ابراز نظر
نه در کنار خرپول و دانا
بلکه پشت سرش قرار می گیرد.
۱۱۴۰
سنگ سخنگو تاحالا شده دلت بخواد هيچكسو نشناسي؟
و همه واست غريبه باشن؟
سگ سخن جو
آدم ها
در هر صورت
نسبت به هم
غریبه اند
حتی اگر ۵۰ سال در ط. با هم باشند
برشت
در قصه های آقای کوینر (نوبادی)
قصه ای در این زمینه دارد:
کی
کی را می شناسد؟
پیش شرط شناخت چیزی و یا کسی
کار کردن روی آن چیز و تجربه کردن آن کس و حلاجی تجارب حاصله است
که
هم فرصت می طلبد و هم فراست
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر