احسان طبری
در بارۀ شیوۀ درستِ رفتارِ مبارزان با یکدیگر
[بحثی در بابِ اِتیکِ مارکسیستی]
منبع:
سایت نوید نو
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
۱
ماهیتِ همۀ انواع روشها و شیوههای ناسالم،
چنانکه گفتیم،
عبارت است
از
رفتار بر اساسِ ذهنیگری یا سوبژکتیویسم
(یعنی مقدم شمردنِ تمایل، غرض، درک و قضاوتِ خود بر واقعیاتِ عینی)
و
منشِ اندیویدوآلیسم یا منشِ فردی
(یعنی قرار دادنِ خود و منافعِ خود مقدم بر جمع و اجتماع و منافع آنها).
سؤال این است
که
منظور طبری از ماهیت چیست؟
به
نظر طبری
ماهیت روش افراد،
رفتار آنها
ست.
روش
در
تحلیل نهایی
فرقی با رفتار ندارد.
روش
به
لحاظ لغت نامه ای
حتی
فرقی با رفتار ندارد.
وقتی گفته می شود
که
ماهیت روش کسی
رفتار او ست،
بدان می ماند
که
کسی بگوید:
ماهیت گویش کسی
گفتار او ست
و
یا
ماهیت تصورات و توهمات و خرافات کسی
پندار او ست.
راستی
این زرتشت کجا ست؟
طبری
به
محتوای مفهومی واژه ها
واقف نیست.
برای اینکه
او
لعت نامه ای «می اندیشد.»
یعنی
در
واقع
اصلا
نمی اندیشد
و
نمی تواند بیندیشد.
برای اینکه
بدون مفاهیم
نمی توان اندیشید.
ماهیت
در
قاموس طبری
همان
سرشت کذایی
است
که
خواجه شیراز
به
کار می برد:
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند.
ماهیت
چیست؟
۲
ماهیتِ همۀ انواع روشها و شیوههای ناسالم،
چنانکه گفتیم،
عبارت است
از
رفتار بر اساسِ ذهنیگری یا سوبژکتیویسم
(یعنی مقدم شمردنِ تمایل، غرض، درک و قضاوتِ خود بر واقعیاتِ عینی)
و
منشِ اندیویدوآلیسم یا منشِ فردی
(یعنی قرار دادنِ خود و منافعِ خود مقدم بر جمع و اجتماع و منافع آنها).
ماهیت
در
دیالک تیک پدیده و ماهیت
(دیالک تیک نمود و بود. سیاوش کسرایی)
وجود دارد
و
در
این دیالک تیک
نقش تعیین کننده
به
عهده
دارد.
برای درک پدیده و ماهیت،
باید
به
درک فرم و محتوا
نایل آمد
که
در
دیالک تیک فرم و محتوا
وجود دارند.
مثال
نمکدانی
را
در نظر بگیریم:
میان نمکدان و نمک رابطه دیالک تیکی فرم و محتوا برقرار است.
یعنی
دیالک تیک فرم و محتوا
به
شکل دیالک تیک نمکدان و نمک بسط و تعمیم یافته است
و
نقش تعیین کننده
در
این دیالک تیک
از
آن محتوا (نمک) است.
نمک
(محتوای نمکدان)
اما
متشکل از بلورهای سدیم کلرید، مقادیر بسیار ناچیزی از آب و آهن و مس و آلومینیوم و سرب و غیره است.
ماهیت نمک
را
بلورهای سدیم کلرید
تشکیل می دهند.
برای اینکه
نمکیت نمک
وابسته به بلورهای سدیم کلرید است
و
نه
وابسته به ذراتی از آب و آهن و مس و غیره.
این بدان معنی
است
که
ماهیت نمک = بخش اصلی و تعیین کننده محتوای نمک
همین رابطه در مورد نمود (پدیده) و فرم هم صادق است:
پدیده
(نمود)
بخش اصلی و تعیین کننده فرم
است.
مثال
فرم نمکدان
(ساختار، حجم، رنگ، شکل، شمایل و غیره)
حاوی چیز اصلی و تعیین کننده ای
است
که
ساختار
نامیده می شود.
ساختار
یعنی
نحوه و نوع پیوند اتم های سیلیسیوم در نمکدان شیشه ای.
ساختار
نمود (پدیده) فرم (نمکدان)
را
تشکیل می دهد.
یعنی
بخش اصلی و تعیین کننده فرم (نمکدان)
را.
۳
ماهیتِ همۀ انواع روشها و شیوههای ناسالم،
چنانکه گفتیم،
عبارت است
از
رفتار بر اساسِ ذهنیگری یا سوبژکتیویسم
(یعنی مقدم شمردنِ تمایل، غرض، درک و قضاوتِ خود بر واقعیاتِ عینی)
و
منشِ اندیویدوآلیسم یا منشِ فردی
(یعنی قرار دادنِ خود و منافعِ خود مقدم بر جمع و اجتماع و منافع آنها).
روش و شیوه
چیست؟
روش و شیوه
یکی از فرم های بسط و تعمیم مفهوم فلسفی متد است.
یکی از خدمات طبری
پیدا کردن مترادف فارسی و یا عربی
برای مفاهیم فلسفی معینی
است.
طبری
متد
را
مترادف با اسلوب
قلمداد کرده است.
طبری
ولی
از
تعریف فلسفی متد
غافل
و
از
درک معنی آن
عاجز
بوده است.
روش و شیوه
یکی از فرم های بسط و تعمیم مفهوم فلسفی متد است
و
متد
در
دیالک تیک تئوری و متد
وجود دارد.
این بدان معنی
است
که
طرز رفتار هر کس
وابسته به تئوری معینی
است
و
تئوری
خصلت طبقاتی دارد.
تئوری
انعکاس پراتیک در آیینه ذهن و ضمیر (مغز) آدمی است.
تئوری
پراتیک تجرید یافته است.
نظر
عمل اندیشیده شده است.
روش و شیوه و متد رفتار (اتیک و اخلاق) عمله و علامه، تاجر و طبال
به
واسطه تعلقات طبقاتی هر کدام از آنها
تعیین می شود و رقم می خورد.
ماهیت اتیک و اخلاق هر کس
طبقاتی
است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر