جمعبندی
از
مسعود بهبودی
دیالک تیک طبقه و ایده ئولوگ طبقه
۱
امروزه طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی
نه تنها
ایده ئولوگ های خود را بلکه تک تک اعضای جامعه و جهان را از سنین کودکی تربیت می کند.
۲
وظیفه رسانه های همگانی هم همین است.
۳
همه چیز از هنر و مد و استه تیک و عخبار و غیره
در خدمت تربیت اعضای جامعه اند.
۴
جایزه اسکار و نوبل و غیره برای تقویت و تشویق آنها ست.
۵
ضمنا
هر طبقه جامعه
روشنفکران خاص خود را طبیعتا دارد.
حتما نباید تربیت کند.
دیالک تیک جزء و کل
۱
اولا
آته ئیست ها
مثلا سلطنت طلب ها و آنارشیست ها و زباله های دیگر
اصلا نمی دانند علم چیه.
۲
ثانیا
علوم منفرد
مثلا فیزیک و شیمی و غیره
جای مذهب را نمی گیرند.
۳
عرصه بررسی علوم طبیعی و ریاضی و غیره
جزئیات
است.
۴
مذهب را فقط می توان با فلسفه مارکسیستی جایگزین کرد که عرصه بررسی اش کل هستی است
مذهب چیست و مذهبی کیست؟
۱
مذهب
فرمی از شعور اجتماعی است.
۲
پیشفرم مذهب اساطیر بوده اند.
۳
مذاهب جنبه های مثبت و مترقی اساطیر را از آن خود کرده اند و جنبه های منفی آنها را نقد و حذف کرده اند.
۴
اساطیر نیز فرمی از شعور اجتماعی بوده اند.
۵
مذهب را
نباید با روحانیت و حتی فقه عوضی گرفت.
۶
مذهب چه بسا ایده ئولوژی است
و
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
۷
مذهب توده های برده و رعیت و پرولتر
فقط به ظاهر
همان مذهب اقلیت انگل برده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی است.
۸
اشتباه بزرگی خواهد بود
اگر کسی
جانیان جماران و القاعده و داعش و طالبان و بوکوحرام و غیره را
نمایندگان اسلام
و
کوکلوس کلان و غیره را نمایندگان مسیحیت
و
صهیونیست های خرفت و کودن و خونریز را نمایندگان یهودیت
محسوب دارد.
۹
فوندامنتالیسم یهودی و مسیحی و اسلامی
همشیره فاشیسم است
و
بسان فاشیسم ضد مذهبی است.
۱۰
مذهب دیری است که از محتوای انقلابی و مترقی و مردمی آغازین خود تهی شده است
و
پوسته ای توخالی از ان باقی مانده است.
۱۱
اکنون
دفاع از مذهب به عهده پرولتاریا ست
۱۲
پرولتاریا مذهب را نفی دیالک تیکی می کند:
جنبه های علمی و انقلابی آن را حفظ می کند و توسعه می دهد و جنبه های منفی و کهنه آن را نقد و حذف میکند.
۱۳
توده نمی تواند
بدون شعور
زندگی کند
۱۴
به همین دلیل
تا رشد فکری سیستماتیک توده تحت حاکمیت پرولتاریا
مذهب
لازم خواهد بود.
۱۵
این در مورد خیلی چیزهای دیگر
مثلا ناسیونالیسم
حدود و ثغور ملی
اتیک و استه تیک و غیره
نیز اعتبار دارد.
۱۶
آته ئیسم
(لامذهبیت)
صدها بار بدتر از مذهبیت است.
۱۷
مذهب
فقط می تواند
با مارکسیسم ـ لنیینسم
جایگزین شود
و
نه
با چیزی دیگر
مائوئیست ها و واژه عصبی عصیان
۱
این تجمعات
در
متروپل های امپریالیستی
کمترین ربطی به رهایش زنان ندارند.
۲
این تجمعات
بورژوایی - امپریالیستی اند
با هار و پورت های بندتنبانی
۳
رهایش حقیقی زنان
در گرو رهایش پرولتاریا ست.
۴
بدون رهایش پرولتاریا
فقط می توان توهم رهایش جنسیتی و نژادی و قومی و ملی و غیره را در کله خالی از خرد کل اندیش خود داشت
تأملی در واژه تروریسم
۱
تروریسم
هر چه باشد، فرم است
ظرف است و قالب است و قابلمه است
و
مثل هر فرم و ظرف و قالب و قابلمه
می تواند
محتوا و مظروف متفاوت و حتی متضاد داشته باشد.
۲
هنر
تحلیل محتوای تروریسم است.
۳
محکوم کردن تروریسم
بدون تحلیل محتوای طبقاتی آن
فرمی از عوامفریبی است.
۴
هم قتل آخوندی را می توان تروریسم قلمداد کرد و هم زجر کش کردن و قصابی کردن دهها هزار تن از اعضای جامعه را
۵
هم اشغال کشوری را و قتل میلیون ها نفر از سکنه آن را می توان تروریسم قلمداد کرد و هم ربودن افسر و یا تاجر یانکی و کوتاه کردن تنش از شر سرش را
۶
آنچه که تروریسم نامیده می شود
باید
به لحاظ محتوا و ماهیت طبقاتی اش
تصریح شود
و
تئوری نهفته در این فرم برادرکشی و خواهرکشی باید تشریح و نقد علمی و انقلابی شود.
۷
راستی
چرا توطئه و ترور و نه هماندیشی؟
۸
چرا قتل همنوع و نه استدلال منطقی و تجربی و اقناع؟
۹
چرا
نفی فیزیکی همنوع و نه نقد نظرات همدیگر؟
سهراب سپهری
مانده تا سينی ما پر شود از صحبت سنبوسه و عيد
در هوايی كه نه افزايش يك ساقه طنينی دارد
و نه آواز پری می رسد از روزن منظومه برف،
تشنه زمزمه ام
مانده تا مرغ سر چينه هذيانی ی اسفند
صدا بردارد
پس چه بايد بكنم؟
من كه در لخت ترين موسم بي چهچه سال،
تشنه زمزمه ام؟
بهتر آن است كه برخيزم.
رنگ را بردارم
روی تنهايی خود
نقشه مرغی
بكشم
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر