شین میم شین
نه اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و
یا ۱۲۹۱)
(دکتر
حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۱۱ ـ ۱۵)
۱
رعیت چو بیخ اند و سلطان، درخت
درخت، ای پسر، باشد
از بیخ، سخت
(دکتر حسین رزمجو: بوستان
سعدی، ص ۱۱ ـ ۱۵.)
معنی تحت اللفظی:
رعایا
شبیه
ریشه اند
و
سلطنت
شبیه
درخت.
استحکام
درخت
به
استحکام ریشه وابسته است.
۲
رعیت چو بیخ اند و سلطان، درخت
درخت، ای پسر، باشد
از بیخ، سخت
سؤال
سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک تیک ت و ط ح
را
از
سویی
به شکل دیالک تیک رعیت و سلطان
و
از
سوی دیگر
به شکل
دیالک تیک ر (بیخ) و د
بسط و
تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن توده (رعیت و بیخ) می داند.
جواب
سعدی
در
این بیت شعر،
دیالک تیک توده و طبقه حاکمه
را
از
سویی
به شکل دیالک تیک رعیت و سلطان
و
از
سوی دیگر
به شکل
دیالک تیک ریشه (بیخ) و درخت
بسط و
تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن توده (رعیت و بیخ) می داند.
۳
تناقض استدلالی سعدی
اکنون
آشکار می گردد:
سعدی
اکنون
مثل حکیم ماتریالیستی
استدلال می کند.
او اکنون رعیت را بیخ و بن و شالوده سلطنت قلمداد
می کند، نه خدا را.
به عبارت
دیگر،
ریشه های ظل الله نه در الله،
بلکه در
رعیت قرار دارند
و
اگر
پیگیر و قاطع و منطقی بیندیشیم،
سلطان
ظل الرعایا ست
و
نه
ظل الله.
این به معنی اعتلای رعیت به مقام خدائی است.
۴
گاهی آدم دلش می خواهد،
حکمی را که لنین
راجع به هگل صادر کرده،
راجع به سعدی صادر کند:
لنین برای تصحیح احکام هگل،
وارونه آنها را پیشنهاد کرده است.
ما برای تصحیح احکام سعدی جایگزین کردن مفهوم
«خدا» با مفهوم «توده مولد و زحمتکش» را پیشنهاد می کنیم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر