از
مسعود بهبودی
هیچکس تنها نیست.
۱
هر تنهایی با خویشتن خویش همبا ست.
۲
هر فرد
دیالک تیکی از من درون و برون است.
۳
یکی از مهم ترین و حاصلخیز ترین فرم های هماندیشی
خود اندیشی است.
۴
این بدان معنی است
که
هر کس
دیالک تیکی از سوبژکت و اوبژکت است:
۵
هر کس به عنوان سوبژکت شناخت
می تواند خویشتن خویش را
اوبژکت (موضوع) شناخت قرار دهد و زیر ذره بین تجزیه و تحلیل نهد.
مرضیه و هر عضو دیگر جامعه را
باید بی اعتنا به استنباط شخصی خویش
زیر ذره بین تحلیل قرار داد.
۱
هنرمند
را باید قبل از همه در آثارش بررسی کرد.
۲
به عمل کار براید
به سخن رانی نیست.
۳
مرضیه با هایده و مهستی و گوگوش و غیره
تفاوت داشته است و با دلکش و شجریان هویت (همانندی)
۴
محتوای ترانه های دلکش (البته با اندکی تردید چون هنوز بخش اعظم ترانه های دلکش را نشنیده ایم) و مرضیه و شجریان
عمدتا
اشعار شعرای کلاسیک قرون وسطی بوده است.
۵
می توان گفت که دلکش و مرضیه و محمدرضا
گامی به پس برداشته اند
تا گامی به پیش بردارند.
۶
محتوا و یا مضمون ترانه های آنها
اگر ناز لیلی محمد رضا را که بیانگر هومانیسم فئودالی سعدی است
مورد صرفنظر قرار دهیم
در خط فکری اجامر جماران است
۷
مفاهیم این ترانه ها
همان مفاهیم فئودالی روحانیت کثافت اند.
۸
با صدای دلنشین آنها
خرافه در رگان روح و روان شنونده و جامعه تزریق می شود.
۹
دلکش به مراتب بهتر از مرضیه است
اگرچه تحقیر شده است.
۱۰
اینکه کسی در غربت به دام این عوام واره و آن عوامفریب می افتد
تعیین کننده نیست
۱۱
درد آوارگی کسی داند که به آوارگی دچار آید.
۱۲
به یاد شام غریبان چنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم.
۱۳
پیوستن مرضیه به شورای مقاربت
بزرگ ترین خریت مرضیه بوده است.
۱۴
چون اجامر جماران
بدتر از این زباله های تروریست بی هویت و بی شخصیت نیستند.
۱۵
یکی از دلایل تمکین توده به لاشخورهای فئودالی و روحانی
بدتر از انها بودن
احزاب و سازمان های سیاسی تهی مغز و بی شعور و بی سمتگیری روشن بوده است.
خواستند ما را دفن کنند.
غافل از این که ما
بذر بودیم.
منسوب به چه گوارا
۱
ایراد این جفنگ چیست؟
دزدی آلترناتیومفهومی برای مفهوم خطرناک استثمار است.
۱
استثمار و یا بهره کشی = تصاحب اضافه ارزش.
۲
کارگر اگر ۸ ساعت کار میکند
در ۴ ساعت
دستمزد خود را تولید کرده است.
۳
۴ ساعت دیگر را برای ارباب کار می کند.
۴
ارزشی اضافه بر دستمزدش تولید میکند.
۵
استثمار می شود.
۶
بورژوازی
دزد نیست.
۷
بورژوازی
استثمارگر است.
حرف حساب مارکس همین است.
مارکس این حقیقت امر
را
اثبات کرده است.
۸
تفاوت میان دزدی و استثمار
از زمین تا آسمان است.
۹
دزد نامیدن بورژوازی
فرمی از استحمار (خر کردن خلایق) است.
۱۰
استثمار اما هزاران فرم دارد.
۱۱
برده و رعیت (نیاکان پرولتاریا) هم استثمار شده اند.
۱۲
استثماری مهیب تر و همه جانبه تر
استثمار مولتی فرمال = هزار شکلی
۱۳
امروزه استثمار ابعاد جهانی کسب کرده است و فرم های عجیب و غریب
۱۴
در یک سال
امپریالیسم آلمان
از
خرید و فروش دخترکان و پسرکان اروپای شرقی
۵ میلیارد یورو
به دست اورد.
۱۵
دزد که نیست.
استثمارگر است.
۱۶
روی مفهوم استثمار باید کار فکری عرقریزی صورت گیرد.
۱۷
زنان هم به طرز حداقل مضاعف استثمار می شوند:
الف
استثمار
در خانه
ب
استثمار
در کارخانه و یا شرکت و مزرعه و مرتع
پ
استثمار جنسی
در خانه و کارخانه و مزرعه و مرتع و کوچه و خیابان و بیابان
بر درخت زنده، بی برگی چه غم؟
وای بر احوال برگِ بی درخت
محمدرضا شفیعی کدکنی
۱
برگ چیست؟
مش شاعر
۲
برگ چه فونکسیونی دارد؟
۳
درخت با از دست دادن برگ
به چه روزی می افتد؟
۴
برگ بی درخت
چه اهمیتی دارد؟
۵
فلسفه ی تغذیه نکردن برگ، زرد کردن برگ و حذف برگ چیست؟
دزدی
مفهومی الترناتیو برای کدام مفهوم خطرناک است؟
۱
دزدی
مفهومی الترناتیو
برای مفهوم دقیق و علمی و درستی است که طبقه حاکمه قصد پرده پوشی اش را دارد.
۲
طبقه حاکمه
می خواهد
که این مفهوم
زیر زباله ـ مفاهیم دیگر
از قبیل دزدی و غیره
پنهان و فراموش شود.
۳
این مفهوم مهم
یکی از مهمترین کشفیات مؤلف کاپیتال (سرمایه) است.
۴
مارکس این مفهوم را با محاسبات عمیق و عرقریز مته متیکی (ریاضی)
در کاپیتال اثبات کرده است
و
بعد
در مبارزه ایده ئولوژیکی با پرودن رهبر آنارشیسم
از ان دفاع به عمل آورده است.
۵
حدس بزنید چیست؟
اندکی اندر باب علل و انگیزه های تجاوز جنسی به همنوع
ما برای ایجاد رعب مخالفین خود را مورد تجاوز جنسی قرار می دادیم.
ولی لذت نمی بردیم
حریف
۱
طرف مدعی است
که
به نیت ایجاد ترس در اسرای زندانی
آنها را مورد تجاوز جنسی قرار داده است.
۲
اولا
اسیر از هر نوع و در هر جا
در چنگ ترس به سر می برد.
۳
به همین دلیل
ادعای تجاوز به نیت ایجاد ترس در اسرای بیکس و بی پناه
یاوه ای بیش نیست.
۴
تجاوز جنسی علل متنوع و متعدد دیگری دارد.
الف
با تجاوز جنسی
شخصیت همنوع دگر اندیش تخریب می شود.
ب
با تجاوز جنسی
همنوع دگراندیش
سرافکنده و شرمسار می شود.
پ
با تجاوز جنسی
همنوع دگراندیش تحقیر می شود.
ت
با تجاوز جنسی
متجاوز
انواع متنوعی از لذات فکری، عقیدتی، روحی، روانی و جنسی را تجربه می کند.
ث
با تجاوز جنسی
متجاوز
برتری خود را به همنوع دگراندیش به طور فیزیکی اثبات می کند.
ج
تجاوز جنسی
ضمنا
اجر و مزد غیرپولی و غیرمقامی به شکنجه گر است.
ح
با تجاوز جنسی
همنوع اسیر
زخم بردارتر و ضربه پذیر تر و زبونتر می گردد.
چون او را می توان با عکس و فیلم گرفته شده از روند و روال تجاوز جنسی
تحت فشار قرار داد.
خ
کاری که عنور خایه ای در مورد احسان طبری نوجوان کرده است.
۵
این لاشخور جمارانی
البته اگر این اعتراف از او باشد و نه یکی از جعلیات عوپوزیسیون سطل ننه ات طلبی و جولیانی و مولیاینی
دروغ می گوید که لذت نبرده است.
۶
مکانیکی ترین عملیات جنسی هر زن و مردی
حاوی لذت حداقل فیزیکی است.
۷
چه رسد به تجاوز جنسی
به زنان و دختران باکره و زیبای مردم
حریف
ﻣــــﻦ ﺩﺭ ﺁﻏـﻮﺵ ٺــﻮ
ﺁﺭﺍﻡ ﺗــــﺮﯾﻦ ﻣـﺮﺩ ﺟـﻬـﺎﻧـﻢ
ﺑـﻐـﻠـﻢ ڪـﻦ
ﺑﻐـﻠﻢ ڪﻦ ڪﮧ ﺗـﻨـٺ ﻣـﻌـﺠﺰﻩ ی ﻗـــﺮﻥ ﺍﺧــــﯿﺮ اﺳٺ
ویرایش:
ﻣــــﻦ ﺩﺭ ﺁﻏـﻮﺵ ٺــﻮ
خشنود ترین فرﺩ ﺟـﻬـﺎﻧـﻢ
ﺑﻐـﻠﻢ ڪﻦ ڪﮧ جهان دوزخ موعود الیم است.
”بال زدنِ پروانهای در چین، میتواند به توفانی در گلاسکو بیانجامد“
روانشناختیِ گشتالت
۱
این به چه معنی است؟
۲
روان شناختی یعنی چه؟
۳
چنین مفهومی اصلا جایی یافت می شود:
روانشناختیِ گشتالت؟
۴
روانشناسی هیئت (گشتالت) وجود دارد.
روانشناسی = پسیکولوژی
۵
روانشناختی = پسیکولوژیستی
۶
پسیکولوژیسم یکی از مکاتب خرافی امپریالیسم است.
۷
پسیکولوژیسم با مفاهیم و احکام و قوانین پسیکولوژیکی (روانشناسی) به تحریف مسائل مربوط به جامعه بشری می پردازد.
۸
از قضا هوشنگ تیزابی کتابی در این زمینه ترجمه کرده و مقدمه ای بر ان نوشته است
۹
البته ما در ایام کودکی از فرط خریت
فقط مقدمه اش را سرسری خوانده ایم
۱۰
پسکولوژیسم بر خرافات فروید مبتنی است که تیزابی در مقدمه همین کتاب به نقد کشیده است:
دلیل پسیکولوژیسم در رابطه با کمونیست شدن کسی شنیدنی است:
هر کس در کودکی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته باشد، کمونیست می شود
فریدون مشیری
از شعرای هومانیسم نیمه فئودالی ـ نیمه بورژوایی کشور است.
۱
شاملو
نماینده اگزیستانسیالیسم و فاشیسم بوده است.
۲
ایندو اصلا قابل مقایسه نیستند.
۳
مشیری در خطوط کلی معینی
بخشا شبیه شهریار شیره ای است.
۴
شهریار هم شاعر هومانیسم فئودالی بوده است
توماس ترانسترومر
نویسنده، شاعر و مترجم سوئدی و برندهٔ جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۱ میلادی بود.
گاهی خوابت را میبینم
بیصدا
بیتصویر
مثلِ ماهی در آبهای تاریک
که لب میزند و
معلوم نیست
حبابها
کلمهاند
یا
بوسههایی از دلتنگی
۱
عجب شعری به ۶۰ ربان صاحبمرده ترجمه می شود
عجب شاعر خردستیزی جایزه نوبل موبل می گیرد.
۱
بی صدا خواب کسی را دیدن؟
۲
بی تصویر خواب کسی را دیدن؟
۳
خواب کسی را به همان سان دیدن که ماهی ئی را در آب های تاریک دیدن؟
۴
یعنی ندیدن و دیدن؟
۵
در آب های تاریک حباب دیدن؟
۶
تردید داشتن در زمینه بوسه و واژه بودن حباب؟
۷
بوسه از دلتنگی؟
این دیگر چه بوسه ای است؟
۸
چون بوسه با حضور حبیب دررابطه ناگسستنی است.
۹
حضور حبیب اما به معنی دلگشایی است و نه دلتنگی
۱۰
این زباله - شعر
در واقع
ایراسیونالیستی
(ضد عقلی) است.
زباله است.
شفیعی کدکنی
ای خزانهای خزنده در عروق (مویرگ های) سبز باغ
کاین چنین سرسبزی ما پایکوبان شما ست
از تبارِ دیگریم و از بهارِ دیگریم
می شویم آغاز ازآن جایی که پایانِ شما ست!
۱
مشخصه کاراکتریستیک کدکنی
از جوانی تا پیری
همین بوده است و در همین دو بیت تقطیر یافته است.
۲
این مکتب دیراشنا را میتوان رجزیسم و یا هارت و پورتیسم
نام داد.
۳
طرفه این است که مخاطب همیشه انتزاعی می ماند.
۴
میراث خواجه رجزخوان شیراز هم همین است:
لشگر کشی بر اشباح
تا
هر کس شبح خود را تصور کند و خوش باشد.
۵
به همین دلیل کدکنی
شاعر آوانتوریسم راست (مجاهدین جولیان و مولیان) و چپ (فدائیان خلق کذا و کذا) بوده است
۶
در اشعار کدکنی
اعتنایی به توده ـ خدا نیست.
۷
در ایده ئولوژی کدکنی تئوری فاشیستی نخبگان
پوئه تیزه می شود.
به زیور شعر کشیده می شود.
۸
جای توده تاریخساز را اجامر عنقلابی از قبیل مهدی رضایی و مش پرویز پویان می گیرند و شق القمر میک نند:
ماشین می دزدن
بمب می گذارند
پاسبان می کشند ...
۹
با مفاهیم تعلق به تبار و بهار دیگر
خودستایی مبتنی بر خودخشنودی به اوج می رسد:
من
شرف کیهانم
من
با مداد اول و آخرم
۱۰
راستی مشد احمد شاملو کجا ست؟
ممنون از زحمت هماندیشی
۱
این مسئله مربوط به ایده ئولوژی طبقه حاکمه
در جامعه ـ فلسفه سعدی با وضوح چشمگیری تدوین شده است:
سعدی جامعه را متشکل از سه طبقه و یا سه عنصر اصلی می داند:
الف
۱
خوانین و سلاطین بزرگ = ظل الله = نور دیدگان خدا = شبانان رمه موسوم به توده و یا خلق بی همه چیز
۲
ثروت الهی در اختیار خوانین و سلاطین بزرگ یعنی نمایندگان طبقه حاکمه (اشرافیت بنده دار، فئودال و روحانی) قرار داده می شود.
۳
مثلا باغات، قنوات، مراتع، مزارع، گنج ...
ب
گرگ ها = ملازمان و مباشران و معاشران و وزراء و وکلاء و غیره سلاطین و خوانین بزرگ = حلقه واسط میان شبان و رمه
پ
۱
توده بنده و کنیز و غلام و رعیت و غیره = دراویش = گدایان = طبقات زحمتکش جامعه = رمه گوسفند تحت حمایت شبان = زباله = انگل = مفتخور
۲
که از خرده ریزه های خوان خوانین و سلاطین تغذیه می کند.
۳
وابسته به دربار و خرگاه اند.
۴
احسان از دید سعدی = تقسیم ثروت نازله الهی توسط سلاطین و خوانین میان توده = وظیفه اکید شرعی
۵
تحتانی ترین لایه توده = دزدان و جندگان و رهزنان و جواسیس و گدایان و لات ها و ولگردها که از سقوط اعضای سپاه توده مثلا در اثر بیماری و ورشکستگی و غیره تشکیل شده اند.
۶
در اثر ویکتور هوگو
تحت عنوان گوژپشت نوتره دام
به عنوان مثال
بخشی از شهر پاریس خطه حکومت لومپن پرولتاریا ست:
پادشاه تاجدار هم دارند.
۴
ترفند ایده ئولوژیکی سعدی این است که اگر بر توده مثلا رعیت
ستم رفته
نه توسط نظام فئودالی و خوانین و سلاطین
بلکه توسط گرگان = وزرا و مأموران بهره گیر و مالیات گیر و غارتگر دربار
صورت می گیرد.
۵
شاه خودش آدم خوب آرمانی و ایدئالی است
۶
شاه مطهر محض است.
۷
و گرنه خدا سلطنت = موهبت الهی را در اختیار آدم فاسد که قرار نمی دهد.
۸
سایه خدا که نمی تواند ستمگر باشد
۹
دور و بری های شاه
اما
معصوم نیستند
ستمگر و غارتگرند.
۱۰
اگر توده به تنگ آید و به داد خواهی به خیابان آید
شاه
یکی دو تن از گرگ ها را به دار می آویزد و یا خانه نشین می سازد و توده ستمدیده دادخواه
به خانه و مزرعه و کارخانه برمی گردد
۱۱
امروز اعضای متخلف هیئت و یا طبقه حاکمه
مثلا وزرا و سران کنسرن ها و رؤسای سندیکاها و غیره
اگر افشا شوند
به عنوان خلافکار و دزد قلمداد می شوند و محاکمه می شوند
آنهم
با جار و جنجال در مدفعات و رسانه ها
۱۲
مثال
صدر اعظم آلمان هلموت کهل
برلسکونی
سازکوزی
نیکسون
حتی ترامپ
رسوا می شوند
و
اگر لازم باشد
فدا می شوند تا حاکمیت و طبقه حاکمه حفظ شود و خریت توده تحکیم شود
۱۳
شاه بهترین دوستانش را فدا کرد تا نجات یابد.
کل کابینه هویدا را
رئیس ساواک را
حتی فرخ روی را که پارسای مادر زاد مطلق بود.
۱۴
حاکم شره جماران ازش پرسیده:
با شاه رابطه جنسی هم داشته ای؟
۱۵
گفته نه باب
۱۶
پرسیده:
با پسرش چطور؟
۱۷
پارسا گفته:
لامصب
اولا من پارسا هستم و نه جنده
ثانیا
پسر شاه ۶ سال دارد.
۱۸
در عالم موسیقی اروپا
ترانه های افشاگری در این زمینه و با این محتوای عوامفریبانه هست:
الشس ایست گه کلاوت = همه اش حاصل از طریق دزدی است.
۱۹
بیچاره دزد
۲۰
اینها
ولی اعضا و نمایندگان طبقه حاکمه اند
و نه لومپن و بی نوا و بی خانمان
۲۱
توده اما فرصت و درایت لازم را برای درک این ظرافت ها ندارد.
به همین دلیل از افشای اینها
کیف خر می کند و کسب رضایت خاطر
۲۲
روایت می کنند که توله خامنه ای در بانک های فرنگ
پول مثل پهن دارد.
۲۳
از طریق دزدی که نمی توان میلیاردر شد.
۲۴
مفهوم (واژه) مناسب دراین زمینه
چیست؟
باری
نجات ز چنگ جه مارانم آرزو ست
۱
از این سگیاران و سگبانان قهرمان
باید با عزت و احترام
چند تن به ایران ویران
دعوت شوند
تا امت اسلام را از چنگ ماران مار خورده و اژدها شده ی جماران نجات دهند.
از جیب بری تا جیب پری
از لاشخوری تا سناتوری
۱
دقیقا.
لومن پرولتاریا تحتانی ترین لایه جامعه است.
۲
بی خانمانان اند.
۳
به قول
ویکتور «هو» ـ گو
بینوایان اند.
۴
میلیاردر ها مثلا مش ترامپ / مش بوش / سید علی
از کسی مخفیانه چیزی نمی دزدند.
۵
مش بوش
حتی به اجامر سنی و شیعه عراق پول کلان می داد تا اجنه به اعماق برگردند.
۶
اینها عالی ترین لایه جامعه طبقاتی اند.
۷
از اعماق به قله آمدگان اند.
۸
قله نشین اند.
۹
سران و نمایندگان طبقه حاکمه اند.
۱۰
تفاوت جایگاهی ایندو از زمین تا کهکشان است
۱۱
دزد نامیدن اعضای طبقه حاکمه و هیئت حاکمه
یکی از ترفندهای ایده ئولوژیکی خود اینها ست.
۱۲
افتادن به دام ایده ئولوژیکی اینها ست
۱۳
به همین دلیل
افتابه دزد را دست می برند
و
میلیاردر ها را به عنوان سرکرده جهان و جامعه برمی گزینند و جایزه باران میکنند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر