مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
دو جریان حاکم
ادامه
الف
در
نظریه نخست
مفاهیم و مقولات زیر کاربرد وسیعی دارند:
۱
تسلیم
۲
تقلید
۳
تعبد
۴
تعهد
۵
اعتقاد
۶
وحی
۷
حدیث
۸
فقاهت
در
عصر غيبت ولى زمان
كه
مسلمانان و جامعه اسلامى از ادراك بركات خاص ظهور ايشان محرومند،
جاودانگى اسلام اقتضا دارد
كه
همان دو شأن تعليم دين و اجراى احكام اسلام،
تداوم يابد
كه
اين دو وظيفه، بر عهده نائبان ولى‌عصر است
و
فقيهان عادل و اسلام شناس،
از
سويى
با
سعى بليغ و ا جتهاد مستمر،
احكام كلى شريعت را نسبت به همه موضوعات و از جمله مسائل جديد و بى سابقه تبيين مى دارند
و
از
سويى ديگر،
با
اجراى همان احكام استنباط شده،
ولايت اجتماعى و اداره جامعه مسلمين
را
تداوم مى‌بخشند.
برای درک مفهوم فقاهت
بهتر است که این تعریف ویکی فقه
تحلیل شود:
۱
در
عصر غيبت ولى زمان
كه
مسلمانان و جامعه اسلامى از ادراك بركات خاص ظهور ايشان محرومند،
جاودانگى اسلام اقتضا دارد
كه
همان دو شأن تعليم دين و اجراى احكام اسلام،
تداوم يابد
فونکسیون فقاهت
بدین طریق
عبارت است
از
ابدیت بخشیدن به اسلام.
فاجعه
در همین تعریف عرض اندام می کند:
ابدیت بخشیدن به دینی که ۱۴۰۰ سال قبل
به مثابه ایده ئولوژی جامعه برده داری
تشکیل شده است.
این به چه معنی است؟
۲
این بدان معنی است
که
دیالک تیک وجود و شعور
(دیالک تیک فرماسیون اقتصادی برده داری و اسلام)
پس از تعویض وجود
پس از تعویض فرماسیون اقتصادی برده داری با فرماسیون اقتصادی فئودالی و بعد سرمایه داری
یعنی
عنصری از روبنای ایده ئولوژیکی (اسلام)
پس از تعویض زیربنای اقتصادی
حق ادامه حیات کسب می کند و حتی ابدیت می طلبد.
۳
یعنی
جامعه بشری
با
قوانین کهنه و کپک زده ی ۱۴۰۰ سال قبل
«اداره» می شود.
سوبژکت این اداره
فقاهت
است.
۴
در
عصر غيبت ولى زمان
كه
مسلمانان و جامعه اسلامى از ادراك بركات خاص ظهور ايشان محرومند،
جاودانگى اسلام اقتضا دارد
كه
همان دو شأن تعليم دين و اجراى احكام اسلام،
تداوم يابد
كه
اين دو وظيفه، بر عهده نائبان ولى عصر است
فقاهت
به نیابت از ولی عصر
دو فونکسیون مهم به عهده دارد
که
ضمنا
ضامن ابدیت اسلام اند:
این دو فونکسیون
دو قطب دیالک تیک تئوری و پراتیک
را
تشکیل می دهند:
دیالک تیک تعلیم دین و اجرای احکام دین
را.
این
اما
به چه معنی است؟
۵
این بدان معنی است
که
فقاهت
هم
ایده ئولوژی
است
و
هم
مجری ایده ئولوژی.
هم
تئوری مثلا جهاد
را
تعلیم می دهد
و
هم
فتوای جهاد صادر می کند.
۶
و
فقيهان عادل و اسلام شناس،
از
سويى
با
سعى بليغ و ا جتهاد مستمر،
احكام كلى شريعت را نسبت به همه موضوعات و از جمله مسائل جديد و بى سابقه تبيين مى دارند
و
از
سويى ديگر،
با
اجراى همان احكام استنباط شده،
ولايت اجتماعى و اداره جامعه مسلمين
را
تداوم مى‌بخشند.
فونکسیون فقاهت
در
عرصه تئوری (تئولوژی و یا فقه)
گذار از عام به خاص
و
گذار از کل به جزء
است:
یعنی گذار از احکام عام وکلی شریعت
به
مسائل منفرد، خاص و جزئی روزمره
است.
یعنی
فونکسیون فقاهت
ضمنا
جامه عمل پوشاندن به تئوری (تئولوژی و یا فقه) است.
این
به معنی مادیت بخشیدن به روح است.
این
بدان معنی است
که
اجامر جماران
نه، فقط روحانیت، بلکه علاوه بر آن، دولت
اند.
یعنی
نه، فقط معماران روح طویله بی روح،
بلکه
قوه مجریه روح (اسلام)
در
طویله
اند.
یعنی
دیالک تیکی از واعظ و والی اند.
سؤال
این است
که
شرایط ارتقا به مقام فقیه چیست؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر