مهندس صادق انصاری
(ا. برزگر)
اندیشه ها، مفاهیم و زبان فارسی
در
قلمرو «ولایت فقیه»
دفتر چهارم
شورای نویسندگان و هنرمندان ایران
(۱۳۶۵)
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
دو جریان حاکم
ادامه
الف
در
نظریه نخست
مفاهیم و مقولات زیر کاربرد وسیعی دارند:
۱
تسلیم
۲
تقلید
۳
تعبد
۴
تعهد
۵
اعتقاد
۶
وحی
۷
حدیث
۸
فقاهت
کاربرد اصول فقه
وجود مطلقات و مقيدات و عمومات و مخصصات
و همچنين نفوذ روایات مجعول در مجموعه هاى حديثى،
فقيه
را
نيازمند كاوشهاى دقيق علمى (؟) مى نمايد.
«علم اصول»
دربردارنده مجموعه قواعدى است كه فقيه را در استنباط احكام الهى مدد مى رساند و بدون استعانت از اين قواعد
كه
سرشار از ظرافت ها و دقت هاى عقلى (عقلی) است،
فقيه
هرگز نمى تواند وحى خالص و ناب را ادراك نمايد.
عقل
از اين جهت،
همانند نور است
كه
واقعيات را نشان مى دهد.
نور،
نه چيزى را بر واقعيات جهان مى افزايد و نه چيزى را از آنها مى كاهد،
بلكه آنچه را كه هست روشن مى سازد و از اين رو مى توان درباره نور چنين گفت
كه
نور،
محقق (روشنگر) اشياء است نه مغير (تغییر دهنده) آنها.
البته در بحثهاى فيزيكى،
براى نور، خاصيت تغيير برخى از اوصاف اشياء را مى توان قائل شد.
اما از آن جهت كه عقل ،
منبعى مستقل و در عرض دو منبع كتاب و سنت است،
نقش اساسى و مهمى را ايفا مى كند
اگر چه دايره اش محدود به مستقلات و غيرمستقلات متلازم است
كه
از
ناحيه شرع،
تلازم آن كشف شده است.
بدين ترتيب،
عقل در دامن شريعت،
همانند چراغى است كه هم جايگاه خود را ارائه مى كند و هم دامنه وحى را در افق خود روشن مىسازد.
نتیجه
از آنچه گذشت،
اين نتيجه حاصل مى گردد
كه
عقل، در مقابل دین نيست،
بلكه يكى از منابع معتبر آن است
و
هيچگاه ممكن نيست كه عقل ناب و خالص،
در برابر دين قرار گيرد.
و بنابراين،
با اخراج قیاس، استحسان (تزیین، نیکو جلوه دادن)، تنقيح (تطهیر، تصفیه) مناط (آلودگی های؟) غيرعلمى و مانند آن از محدوده عقل،
معلوم مى شود
كه
عقل،
«مصباح (چراغ) شريعت»
است
و
هرگز
قسيم (تقسیم کننده) شرع نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر